- هادی خسروشاهین | منبع: دنیای اقتصاد
ایران باید بعد از ٢٠ ژانویه در انتظار کنش جدیدی از سوی تیم بایدن و اروپا باشد. ایران بطور رسمی به آژانش بین المللی انرژی اتمی اعلام کرده است که قصد دارد غنی سازی اورانیوم در سطح ٢٠درصد را در فردو آغاز کند.
با این همه تهران هنوز مشخص نکرده است که چه زمانی این کار را آغاز خواهد کرد. اما معنای این اقدام چه می تواند باشد؟آنچه روشن است تهران می خواهد از برنامه هسته ای خود از جمله غنی سازی٢٠درصدی به عنوان یک اهرم فشار برای در تنگنا قرار دادن دولت آینده آمریکا استفاده کند.اما برای چه؟
برنامه ایران برای بازگرداندن آمریکا به برجام
این کار با دو هدف مشخص انجام شده است اول اینکه زمان بازگشت ایالات متحده به برجام را جلو بیندازد. تیم سیاست خارجی بایدن بارها در اظهارات خود نگرانی شان را از نزدیک شدن تهران به نقطه گریز هسته ای اعلام کرده اند و این تصمیم اخیر می تواند در صورت عملیاتی شدن ،ایران را طی چند ماه بیشتر از پیش به نقطه گریز هسته ای نزدیک کند.این یعنی به خطر افتادن اولویت سیاست خارجی بایدن در حوزه ایران.
بنابراین برداشت مقامات تهران احتمالا بر این مساله متمرکز بوده است که تیم بایدن را با اعلامیه قصد بازگشت به اورانیوم ٢٠درصدی تحت فشار بگذارند تا اقداماتشان را ذیل اعلامیه تمایل به بازگشت به توافق هسته ای (نه بازگشت مستقیم و فوری همچون توافق اب و هوایی )-که در آینده نزدیک صادر می شود-سرعت ببخشند و بازه زمانی آن را از ٩٠تا١٢٠روز به ٣٠تا٦٠روز کاهش دهند.در واقع آنچه در اینجا به عنوان دغدغه ضمنی در نزد تصمیم سازان ایرانی قابل مشاهده است،تعجیل برای لغو تحریم هاست.
اما هدف دوم آغاز مذاکرات با دولت بایدن در مورد بازگشت به برجام نه از نقطه Aیعنی غنی سازی ٤.٥درصد و ذخیره ١٠برابر بیشتر از حد مجاز بلکه از نقطه Bیعنی غنی سازی ٢٠درصدی بصورت بالقوه و درصورت عدم موفقیت برای تحت فشار قراردادن واشنگتن تبدیل آن به حالت بالفعل است.(یعنی تبدیل سیاست انگشت روی ماشه به سیاست چکاندن ماشه)
این کار احتمالا باعث خواهد شد که دستورکار مذاکراتی تیم آمریکایی به جای آغاز از برجام پلاس یعنی نقطه Bبه نقطه Aیعنی خود برجام بدون اصلاحات آن و لغو تحریم ها در ازای اجرای تعهدات هسته ای ایران بازگشت کند.(برخی اخبار حکایت از وجود برخی اختلاف نظرها در درون تیم بایدن در مورد چگونگی لغو تحریم ها دارد؛اینکه آیا آمریکا باید در قبال بازگشت ایران به برجام کل اهرم تحریمی خود را ازدست دهد یا بخشی از آن را برای مراحل بعدی یعنی اصلاح برجام و نقش منطقه ای و برنامه موشکی ایران حفظ کند)
تاکتیک مذاکراتی ایران با دولت جو بایدن
با این تاکتیک مذاکراتی ایران امتیازات کمتری را در قبال امتیازات بیشتر بدست خواهد اورد.این دقیقا نقض کننده این راهبرد دولت بایدن در مورد بیشتر در برابر بیشتر است و تعریف ایرانی این فرمول عبارت خواهد بود از کمتر در برابر بیشتر.
اما این کنش تهران در خلاء انجام نخواهد شد؛ یعنی اینطور نیست که ایران تصمیم به غنی سازی اورانیوم بگیرد و طرف مقابل هم به این نتیجه گیری برسد که کاچی بهتر از هیچی.
ایران باید بعد از ٢٠ژانویه در انتظار کنش جدیدی از سوی تیم بایدن و اروپا باشد و این احتمال وجود دارد که بایدن نیز با تاکتیک مذاکراتی جدید دیپلماسی با تهران را نه از نقطه B بلکه از نقطه C(یعنی اصلاح برجام،برنامه موشکی و نقش منطقه ای )آغاز کند.در نتیجه این کنش و واکنش ها طرفین به یک نقطه تعادلی خواهند رسید که احتمالا در میانه دو نقطه Aو Bخواهد بود.
عزم ایران برای چکاندن ماشه؟
نکته حایز اهمیت دیگر اعلامیه رسمی ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی را می توان نشانه ای از به تفوق برخی نیروهای سیاسی متمرکز در مجلس بر دولت نیز قلمداد کرد؛علی اکبر صالحی دو هفته پیش در گفت و گو با سایت انتخاب مخالفت خود را با مصوبه مجلس در ارتباط با لغو فوری تحریم ها و غنی سازی ٢٠درصدی اعلام کرده بود ؛مشخص نیست در روزهای اخیر چه اتفاقاتی در پشت صحنه سیاست در ایران گذشته است که او اکنون از عزم خود برای چکاندن ماشه نشان می دهد.
البته در اینجا تفاوت ظریفی نیز دیده می شود که جریان سیاسی منسوب به دولت ظاهرا به یک راه حل مرضی الطرفین دست یافته است که نه چکاندن ماشه بلکه تهدید به فعال کردن غنی سازی اورانیوم است.با این همه تحولات روزهای آینده نشان خواهد داد که این تصمیم تاچه حد ماحصل اجماع داخلی و یا نتیجه تفوق گفتمان سیاسی اصول گرایی بر گفتمان عملگرایی است