به گزارش «دنیای بورس»، دنیای اقتصاد نوشت: بورس تهران طی معاملات روز سهشنبه سنگینترین افت از ۵ شهریورماه را تجربه کرد و به قعر ابرکانال ۴/ ۱ میلیون واحد نزول کرد. این کاهش ۸/ ۳ درصدی ماحصل افت ۹۰ درصد از نمادهای معاملاتی و صفنشینی ۴۵۰۰ میلیارد تومانی در سمت فروش سهام بود. ضمن آنکه سهامداران حقیقی سومین خروج سنگین در تاریخ بازار سهام را رقم زدند. احتمال بازگشت به برجام با قطعی شدن انتخاب جو بایدن بهعنوان رئیسجمهور منتخب آمریکا و در کنار آن چراغ سبز به بررسی مجدد لوایح مربوط به FATF سبب شکلگیری انتظار برای تقلیل ریسکهای سیستماتیک شده است.
موضوعی که هرچند برای کل اقتصاد نکتهای مثبت قلمداد میشود، اما بورس تهران که عمدتا چشم به انتظارات تورمی دوخته بود، واکنشی عکس به آن نشان میدهد. از اینرو بورسبازانی که بعضا در اوج قیمت سهام و P/ E حدود ۲۵ واحد وارد این بازار شدهاند، هراسان بهانه لازم را برای فروش داراییهای خود پیدا کردهاند؛ سرمایهگذارانی که واقفند در صورت تعدیل نرخ دلار، P/ E فعلی سهام همچنان سطوح بالایی را نشان میدهد.
روز سهشنبه، روزی غیر معمول در بورس تهران بود. در حالی که هیچ هیجان نامحتملی به این بازار وارد نشده بود، فشار فروش آغاز شده در روز دوشنبه به این روز نیز انتقال یافت و میانگین وزنی قیمتها در بورس را پس از حدود ۱۱۰ روز با افت بیسابقه ۸/ ۳درصدی روبهرو کرد. همین امر سبب شد تا نماگر اصلی بازار یاد شده تنها در یک روز ۵۵ هزار و ۷۸۲ واحد افت کند و به سطح یک میلیون و ۴۲۸ هزار واحدی برسد.
آنطور که به نظر میآید در وزنکشی احتمالات، آنهایی که نقش افت احتمالی ارزش سهام را در آینه تقلیل ریسکهای سیستماتیک در سپهر سیاسی ایران پررنگتر میبینند، در حال حاضر نسبت به آنها که تاثیر رشد قیمتها در بازارهای جهانی و بازتاب آن در قیمت سهام را محتملتر میدانند؛ دستی بالاتر را اختیار کردهاند. بازار سهام چند روزی است که مجددا بر مدار ضعف افتاده و با خبر یا بیخبر سرمایهگذاران بهانه لازم را برای صف فروش کردن داراییهای خود پیدا میکنند. بر همین اساس بود که روز گذشته نیز شاخص کل بورس تهران همانند روزهای پیشین عملکردی منفی را به ثبت رساند. با این حال افت قیمتها در این روز رویدادی چندان عادی نبود.
بررسیها حکایت از آن دارد که نماگر اصلی بازار سهام برای اولین بار از تاریخ پنجم شهریورماه است که چنین ریزش سنگینی را پیش روی فعالان بازار سرمایه میگذارد. افت ۸/ ۳ درصدی دماسنج مهمترین بازار مالی ایران در حالی اتفاق افتاده که نه خبر منفی از فضای اقتصادی کشور را فرا گرفته است و نه شوکی از جانب رسانهها به سمت بازار آمده؛ با این حال ریزش ۵۵ هزار و ۷۸۲ واحدی نماگر یاد شده سبب شده است تا شاهد رسیدن این شاخص به اوایل ابرکانال یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحدی باشیم.
آن روی سکه خوشبختی
اما آیا دلیلی برای احتمالی این چنینی وجود دارد؟ همانطور که در گزارشهای پیشین اشاره شد، در شرایط کنونی وضعیت بازارهای جهانی آنقدری خوب هست که سهام کامودیتیمحور بازار دستکم، در ماههای پیش رو به لطف چشمانداز ترمیم آثار همهگیری کرونا بر اقتصاد جهانی با رشد ارزش دلاری فروش خود مواجه شوند. از طرفی در ایران نیز خبرها حکایت از آن دارند که مهلت بازنگری درخصوص پیوستن ایران به دو لایحه از چهار لایحه FATF تمدید شده و اگرچه تصویب آنها در مجمع تشخیص مصلحت نظام قطعی نیست، اما وزن مثبتی به آن داده میشود. وزنی که ماحصل تغییر فضای سیاسی در ایالات متحده و عزم دولت دوازدهم برای شکست حصر تحریمهای وضع شده بر اقتصاد رنجور ایران است.
آنچه مسلم است تمامی احتمالات در صورت وقوع به معنای آن است که اقتصاد ایران روزهای بهتری را شاهد خواهد بود. به این معنا که عبور از سد تمامی محدودیتهای یادشده چه تحریم باشند چه حضور در لیست سیاه FATF میتواند هم هزینه مبادله را برای فعالان اقتصادی کاهش دهد و هم ارزش از دست رفته پول ملی در سالهای گذشته را تا حد قابل توجهی تقویت کند. دقیقا به همین دلیل است که پس از انتخاب جو بایدن به مقام ریاست جمهوری ایالات متحده راه رفته دلار تا کانال ۳۲ هزار تومانی کمکم به آرامش در کانال ۲۵ هزار تومان منتهی شد و حصول این مهم بر بازارهای سرمایهپذیری نظیر طلا، سکه، خودرو و مسکن نیز اثری آشکار گذاشت.
اثری که بازار سهام نیز تا حدودی تحت تاثیر آن قرار گرفت و پیش از آنکه سایر بازارها گام به سوی عقلانیت بگذارند، مسیر کاهشی را پیش گرفت. داستان از این قرار بود که در زمان شروع ریزش قیمتها در بورس تهران که در کمال ناباوری چهار ماه به طول انجامید و قیمت دلار آمریکا در حال افزایش بود و بسیاری بر همین اساس فکر میکردند که بازار سهام بر خلاف سالهای گذشته راه خود را از تغییرات ارزش پول ملی (رشد قیمت دلار) جدا کرده است.
اما در واقع داستان از این قرار بود که کاهش نرخ بهره در ماههای ابتدایی سال سبب شده بود تا تنها در طول چهار ماه معاملاتی ابتدایی سال جاری بازار سرمایه رشدی غیر معمول را به نمایش بگذارد؛ رشدی که P/ E فوروارد را تا محدوده ۲۵ واحد نیز افزایش داده بود.
اگر آمار رشد قیمت در سایر بازارهای موازی را در دوره یادشده با افزایش قیمتها در بورس تهران مقایسه کنیم، در مییابیم که به هر اندازه که پول ملی در مقابل ارزهای خارجی کوچکتر شده است، بورستهران واکنشی چندبرابری را به افت ارزش ریال نشان داده؛ عاملی که به خوبی نشان میداد که چرا قبل از آنکه دلار در بازار ارز ۵۰ درصد دیگر رشد قیمت را شاهد باشد، ریزش قیمتهای سهام در بازار مربوطه منطقی به نظر میآمد.
اما دلیل این فراز و فرود نابهنگام هرچه که باشد اغلب فعالان بازار سرمایه بر این نکته اتفاق نظر دارند که در محدوده هفته پایانی آبانماه همزمان با شروع دور تازه صعود قیمتها که بهای بسیاری از سهام را بین ۲۰ تا ۳۰ درصد در سه هفته متمادی افزایش داد، P/ E FORWARD یا همان نسبت قیمت به سود آینده نگر هر سهم در محدودهای بود که وجود ضریب حدودا ۱۰ واحدی را در این بازار توجیه میکرده است.
در این شرایط اگر فرض کنیم که در حال حاضر میانگین این نسبت یا آنچه که آن را در ادبیات مالی به معنای سود تحلیلی در سال مالی پیش رو میدانیم در حدود ۵/ ۱۱واحد باشد غیرمعمول نخواهد بود که در مواجهه با تغییر مولفههای مشرف بر ریسکهای سیستماتیک در داخل کشور، شاهد افت بیشتر قیمتها در بازار سهام باشیم؛ حتی با این فرض که بهای کالاهای اساسی نظیر محصولات فولادی و شیمیایی در بازارهای جهانی رشد کند و درآمدزایی دلاری شرکتها در یک سال آتی افزایش یابد.
داستان پُرابهام ریسک
اگر بخواهیم نگاهی منصفانه به عملکرد بازارها داشته باشیم؛ این تصور بیراه نخواهد بود که فرض کنیم تمامی بازارها فارغ از آنچه که در آنها معامله میشود محل تلاقی دیدگاههای متعدد درخصوص ارزندگی و در نتیجه قیمت فعلی یک دارایی خواهند بود. دقیقا همین عامل است که سبب میشود تا تخصیص بهینه قیمتها در تمامی بازارها، نه بر اساس یک الگوی خطی بلکه براساس بینظمی قابل تبیین اتفاق بیفتد که ما آن را نوسان مینامیم.
دقیقا همین نوسانهاست که باعث میشود در بلندمدت ارزش یک دارایی در بازارهای مالی به ارزش ذاتی آن نزدیک شود. اما آنچه خود این ارزش ذاتی را مشخص میکند به جز آنچه در قامت عوامل بنیادین نظیر مقدار تولید، میزان فروش، قیمت و تمامی متغیرهای اثرگذار بهعنوان عوامل بنیادی در تخمین ارزش یک دارایی در نظر بگیریم، مقوله «ریسک» است.
در واقع این متغیر ریسک است که به ما میگوید یک دارایی با توجه به تمامی عوامل یاد شده در پایان یک دوره زمانی معین چقدر میارزد. از این رو رابطه تنگاتنگی میان ریسک و بازده در بازارهای مالی برای تمامی تحلیلگران بهعنوان امری بدیهی برقرار است. بر همین مبنا است که ما با تحلیل ریسک میتوانیم ارزش تقریبی یک دارایی را در بلندمدت محاسبه کنیم. زمانی که این ریسک افزایش یابد نرخ بازده مورد انتظار بیشتر شده و زمانی که کاهش یابد ما با دارایی روبهرو خواهیم بود که با قیمتی متفاوت از آنچه در زمان بالا بودن ریسک وجود داشت معامله میشود.
به نظر میرسد همین دلیل است که سبب شده تا در زمان وفور اخبار خوب، سکه ارزشگذاری قیمتها در بازار سهام به روی منفی آن بیفتاد. در حالی که انتظار میرود با روی کار آمدن بایدن فضا برای مصالحه در جهت بازگشتن این کشور ناقض برجام به این توافق بینالدولی تسهیل شود، این شائبه نیز پیش میآید که بازتر شدن حلقه تحریمها تا چه حد میتواند به نفع کاهش ریسکهای سیستماتیک در اقتصاد ایران بدل شود؟
این عامل دقیقا همان مسالهای است که میتواند در ماههای پیش رو نرخ برابری ارزها در بازار داخلی را به نفع ریال تقویت کند و در نتیجه با کاهش ریسک تورم در ماههای آتی استنباط بازار از P/ E فوروارد را در بازار سرمایه کاهش دهد. از آنجا که در زمان نبود ریسکهای قابل توجه سیستماتیک نرخ بازده بازار بهعنوان مهمترین عامل در تعیین ارزندگی یک سهم نزدیک به محدوده نرخ بازده بدون ریسک یعنی سود بانکی است؛ کاهش ریسکهای سیستماتیک در شرایط فعلی میانگین P/ E آیندهنگر بازار را که از نظر برخی تحلیلگران در بالای ۱۲ واحد نیز ارزندگی دارد به سمت این نرخ بازده یعنی چیزی در حدود ۵ واحد سوق خواهد داد. این در حالی است که انتظار میرود در صورت حصول چنین وضعیتی نرخ ارز نیز به ارزش ذاتی آنکه گفته میشود چیزی بین ۱۸ تا ۲۰ هزار تومان است نزدیک شود.
تمام این گفتهها به این معناست که ما باید در مواجهه با تمامی این حدس و گمانها در صورتی که به وقوع بپیوندند، اولا نرخ ارز مورد انتظار برای سال مالی ۱۴۰۰ را چیزی در حدود ۲۰ هزار تومان در نظر بگیریم و ثانیا نسبت قیمت به درآمد تحلیلی آیندهنگر (P/ E FORWARD) را نزدیک به بازده مورد انتظار تحلیلهای خود با این نرخ ارز در محدوده نرخ بازده بدون ریسک برآورد کنیم؛ عاملی که در صورت وقوع میتواند هر نوع کاهش مداومی را در قیمتها توجیه کند.
چنین فرضیههایی در حالی مطرح میشود که در طرف مقابل بسیاری نیز وجود دارند که بازگشت ایران به شرایط قبل از تحریمها را امری دشوار قلمداد میکنند و بازگشت دولت بایدن به برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام را به این سادگیها سهلالوصول نمیدانند. دقیقا نیز به همین دلیل است که ما در بازاری معامله میکنیم که در آن واحد دارایی که از نظر بخشی از فعالان بازار فراتر از ارزش تحلیلی قلمداد میشود ممکن است به زعم عدهای دیگر ارزنده باشد.
بررسی آمار و ارقام به ثبت رسیده در بورس و فرابورس طی روز گذشته حکایت از آن دارد که «اثر برجستگی» (saliency effect) که طی روزهای قبل سرمایهگذاران خرد را برای فروش سهام خود مجاب کرده بود، طی روز گذشته حسابی از خجالت بازار درآمد و سبب شد در این روز شاهد بیشترین خروج پول حقیقی در چند ماه اخیر، از بازار سهام باشیم. بر این اساس طی معاملات روز سهشنبه ۲هزار و ۲۸۸ میلیارد تومان از سهام اشخاص حقیقی به حقوقیها فروخته شده که از سوم شهریورماه تاکنون بیسابقه بوده است و در ضمن سومین خروج سنگین پول حقیقی در تاریخ بازار سهام نیز قلمداد میشود.
رفتارهای گروهی در بازار سهام
- پشوتن مشهورینژاد و سارا فلاح | کارشناسان بازار سهام
علم «مالی – رفتاری» نگاه جدیدی به بازارهای مالی است که قدمت آن صرفا به چند دهه میرسد. در این نگاه سعی میشود مفاهیم کلاسیک اقتصادی با روانشناسی انسان و رفتارشناسی تودههای مردمی بهطور همزمان مورد توجه قرار گیرند. در دهههای گذشته مفهومی در علم مالی رفتاری مطرح شد که توانست پدیده رشدهای حبابی یا ریزشهای شدید در بازارهای مالی را توضیح دهد.
به این مفهوم «رفتار گلهای» (Herd behavior) یا گروهی میگویند. رفتار گروهی به چگونگی تحت تاثیر قرار گرفتن تصمیمات فردی افراد از جامعه گفته میشود.
این مفهوم نظریه سنتی انسان اقتصادی را که در اواخر قرن ۱۹ مطرح شده بود کاملا رد کرد. در نظریه انسان اقتصادی فرض بر این است که انسان بهترین و منطقیترین تصمیم را در هر شرایطی میگیرد و تصمیمات او بهینهترین تصمیم و بهترین حالت ممکن هستند.
با پیشرفت علم روانشناسی و به دنبال آن علم مالی رفتاری این تئوری کاملا کنار گذاشته شد، چرا که انسان در تمام تصمیماتش، ازجمله تصمیمات مالی، تحت تاثیر عواطف، احساسات، فرهنگ جامعه و حتی باورهای عقیدتی اش قرار میگیرد. رفتار گروهی یا تودهوار همچنین فرضیه بازار کارآ را نیز زیر سوال میبرد. در تئوری بازار کارآ فرض بر این است که اطلاعات خیلی سریع در قیمتها اثر میگذارند و تمام معاملهگران به تمام اطلاعات به یک میزان دسترسی دارند و به همین دلیل اطلاعات خیلی سریع روی قیمتها اثر میگذارد. به زبانی دیگر تئوری بازار کارآ بر این فرض استوار است که سرمایهگذاران در تصمیمات معاملاتی خود تمامی اطلاعات را مدنظر قرار میدهند.
اما حقیقت این است که بهطور کلی نمیتوان برای بازارها ویژگی کارآیی مطلق یا غیر مطلق بیانکرد، بلکه میتوان بازارها را بر اساس ترکیبی از این حالات تصور کرد که الزاما اتفاقات با سرعت روی قیمت سهام اثر نمیگذارند بلکه نوع قضاوت و برداشت سرمایهگذاران نسبت به اطلاعات روی قیمت سهام تاثیر میگذارد. رفتار تودهوار به سه دلیل در بازارهای مالی ایجاد میشود. دلیل اول تمایل افراد جامعه به تقلید از رفتارهای جمعی است. این رفتار حتی در زندگی روزمره نیز دیده میشود.
افراد معمولا لباس، ماشین و وسایلی را انتخاب میکنند که به نظر اکثر افراد جامعه مقبول باشد. در مبحث مالی رفتاری نیز ما شاهد رفتارهای غیرمنطقی از معاملهگران هستیم که بر اساس استدلال و منطق گرفته نشدهاند، بلکه تنها براساس مشابهت با آنچه دیگران انجام میدهند یا آنچه دیگران از آنها انتظار دارند صورت میپذیرد.
پیروی کردن از افراد حرفهای دلیل دوم رفتار گلهای دربین معاملهگران است. بهعنوان مثال اگر یک کارشناس خبره و مشهور در حوزه بورس به ما پیشنهاد خرید یک سهم را بدهد ما علاقهمند به پیروی از سیگنال وی هستیم. زیرا معتقدیم این کارشناس حتما بر اساس اصولی این پیشنهاد را داده است و فرض را بر این گذاشتهایم که این کارشناس حتما راه کسب سود در بازار را بهخوبی بلد است.
این عامل بهخصوص زمانی پررنگتر میشود که معاملهگران دانش و تجربه لازم را نداشته باشند. دلیل سوم وقوع رفتارهای تودهوار این است که اگر فرد همراه با سایر افراد جامعه کاری را انجام دهد و نتیجه آن کار شکست باشد، از انتقادها و سرزنشهای دیگران در امان میماند. زیرا به دلیل آنکه اکثریت این اشتباه را انجام دادهاند خطای فرد توجیه شده و در واقع این یک ترفند است برای گریز از مورد انتقاد قرار گرفتن از تبعات تصمیم و کار اشتباه.
و برعکس، اگر فردی عمل و تصمیمی برخلاف عموم انجام دهد مصداق شناکردن برخلاف جهت رودخانه و همرنگ نشدن با جامعه است. اگر فرد اشتباه کند و جمع تصمیم درست را بگیرد باعث سرخوردگی، کاهش اعتماد به نفس و منزوی شدن وی میشود.
و اگر تصمیم درست را بگیرد و اکثریت تصمیم غلط، باز هم اثبات اشتباه به تعداد زیادی از آدمها اگر نگوییم غیر ممکن است قطعا بسیار پرتنش و طاقت فرسا خواهد بود. به کمک مفهوم رفتارهای گلهای میتوانیم علت بهوجود آمدن نوسانات بازار را توضیح دهیم.
به زبانی دیگر نوسانات بازار نتیجه یک رفتار اجتماعی است. چون اکثر سرمایهگذاران بهخصوص افراد کم تجربه بیشتر وقت خود را در فضای مجازی میگذرانند، که از نظر سایر افراد باخبر شوند و کمتر وقت خود را مثلا روی مطالعه صورتهای مالی شرکتها و تحلیل آنها صرف میکنند.
بنابراین در اکثر مواقع نوسانات بازار بر اساس اعداد و ارقام صورتهای مالی و مباحث بنیادی صورت نمیگیرد بلکه شنیدهها و شایعات منتشر شده در بازار و هیجانات است که نوسانات را بهوجود میآورند و قیمت سهمها حداقل برای دورهای کوتاه بر اساس پارامترهای بنیادی تعیین نمیشود، بهخصوص زمانیکه افراد بیتجربه وارد بازار میشوند. در چنین شرایطی ارزش ذاتی سهام دیگر مدنظر قرار نمیگیرد و عوام به دنبال خرید سهمی هستند که صرفا روند صعودی خود را حفظ کند و بتوانند در آینده آن را گرانتر بفروشند.
در علوم انسانی این امر ثابت شده است که نتیجه یک رفتار جمعی میتواند متفاوت از رفتار تک تک افراد جامعه باشد و معمولا نتیجه رفتار جمعی حتی با خواسته تک تک افراد فرق دارد. مثلا یک بانک در چه صورت ورشکسته میشود؟ در صورتیکه تک تک افراد به این باور برسند که بانک کارآیی لازم را ندارد و همگی تقاضای دریافت پول خود را داشته باشند. هیچ یک ازاین افراد با قصد ورشکسته کردن بانک پول خود را از بانک بیرون نمیآورند اما نتیجه این رفتار جمعی است که باعث ورشکسته شدن بانک میشود.
در بازار سهام نیز همینطور است و نوسانات بازار نتیجه رفتارهای دسته جمعی معاملهگران است، که هیچ یک به تنهایی قصد ایجاد چنین نوسانی را نداشتهاند. آنچه در فکر و اعمال اکثر معاملهگرها و سرمایه گذاران میگذرد ارتباطی با نتیجه نهایی که ایجاد میشود ندارد. نمونه آن زمانی است که ترس در بازار غالب میشود و هیجان فروش بالا رفته و بسیاری از معاملهگران و سهامداران بدون منطق وتنها تحت تاثیر هیجان جمعی دست به فروش میزنند.
زمانیکه چنین هیجاناتی در بازار رخ میدهد شاهد افت شدید قیمت سهام میشویم. چرا که معاملهگران برای فروش سهم با یکدیگر به رقابت میپردازند و همین رقابت، ضربه سنگینی را به کلیت بازار وارد میکند. بهعنوان مثال در سال ۹۹ رشد اعجازآور بورس موجب ایجاد حباب در قیمت عمده سهام شد، در حالیکه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این قیمتها کاملا کاذب و غیر واقعی بود. اما هجوم مردم عوام به سمت بورس و تشکیل صفهای چند ۱۰ متری در مقابل درب کارگزاریها موجب تداوم رشد قیمتها میشد.
در سوی مقابل نیز پس از ترکیدن حباب بورس در مرداد امسال، قیمتها به قدری نزول کرد که قیمت سهام بسیاری از شرکتها حتی از ارزش اموال شرکت نیز کمتر شد. این در حالی بود که سهامداران کماکان با ترس غالب بر بازار، برای فروش سریع تر با یکدیگر رقابت میکردند. هردوی این حالات، چه از سمت مثبت و چه از سمت منفی را میتوان بهعنوان مثالهایی از رفتار گروهی در نظر گرفت. تکنیکالیستها معتقد هستند رفتار تودهوار معمولا در موج پنجم الیوت و در انتهای یک روند رخ میدهد.
توییت بازان بورسی | آشفتگی بورس صدای سهامداران را درآورد
دنیای اقتصاد نوشت: سهامداران روز گذشته بازهم شاهد یک روز سرخپوش در بورس بودند. روزی که شاخص کل بورس مانند روز دوشنبه افت کرد و صدای خیلیها را بار دیگر درآورد. صدایی که این بار انتقادیتر و تند و تیزتر نسبت به ماههای گذشته شده است.
هرچند در این فضا بازهم دلسوزانی هستند که به دولت و دیگر نهادها توصیه میکنند، اتفاقی که در بورس در حال رخ دادن است به اعتماد عمومی مردم ضربههای اساسی میزند که این بیاعتمادی پیامدهای بدی در آینده برایشان خواهد داشت. با این حال اما صدای غالب روز گذشته در گعده فعالان بورسی و سهامداران خرد در شبکههای اجتماعی، صدایی معترض نسبت به آنچه در بورس در حال اتفاق افتادن است بود.
حال و احوال بورس این روزها خراب است و این خرابی و آشفتگی حتی به عرضههای اولیه هم سرایت کرده است. بر همین اساس روز گذشته با اعلام ناظر بازار، عرضه اولیه اپال که قرار بود امروز انجام شود، لغو و به زمان دیگری موکول شد. همین اقدام هم باعث شد که خیلی از افراد درباره این موضوع صحبت کنند که چون این عرضه اولیه لغو شده است، پس شرایط بورس در روزهای آینده اگر بدتر از روزهای گذشته نشود، بهتر هم نخواهد شد.
از دیگر موضوعاتی که در شبکههای اجتماعی درباره آن صحبت میشد افزایش قیمت دلار و یورو بود. هرچند که قیمت دلار و یورو نسبت به ابتدای روزگذشته ۱۰۰ تومان افزایش یافت، اما این افزایش قیمت و اوضاع سرخ پوش بورس باعث شده بود که خیلیها نسبت به آینده بازارهای سرمایه و آنچه در فضای اقتصادی کشور در حال اتفاق افتادن است خوشبین نباشند.
مثل همیشه برخی افراد دعوای دولت و مجلس را عامل این موضوع عنوان میکنند و از طرف دیگر برخی افراد هم خبر موافقت با تمدید بررسی لایحه FATF و پیامدهای بعد از آن را عامل واکنش بازارها معرفی میکنند. دلایل اما هرچه که باشد و نباشد، حال بازارهای مالی، به خصوص بورس بد است و همین موضوع همانطور که گفته شد صدای خیلی از سهامداران را درآورده است. سهامدارانی که بار دیگر فکر کرده بودند روزهای خوش بورس از راه رسیده است و تا پایان سال مثل اوایل سال جاری سبز پوش باقی میماند.
سیاست دولت عرضه فولاد در بورس است
صحبتهای علیرضا رزم حسینی، وزیر صنعت، معدن و تجارت مبنی بر اینکه سیاست کلی دولت عرضه محصولات فولادی بهطور کامل در بورس کالا است، یکی از موضوعاتی بود که روز گذشته برخی از افراد فعال در شبکه اجتماعی توییتر به آن توجه کرده بودند.
رزم حسینی که روز گذشته در کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی حضور داشت، در صحبتهایش بعد از این جلسه بیان کرده بود که یکی از محورهای اصلی سوالات نمایندهها بررسی شیوه نامه جدید عرضه فولاد بود. او گفته بود که نمایندگان مردم خواستار اجرای این شیوه نامه با قاطعیت شدند تا قیمت فولاد متعادل شود و بیان کرده بود که از دو هفته گذشته با اجرایی شدن شیوه نامه جدید مربوط به نحوه عرضه فولاد، قیمتها متعادلتر شده است. اما بخشی که مورد توجه فعالان فضای مجازی از صحبتهای عضو کابینه دولت دوازدهم قرار گرفته بود درباره عرضه محصولات فولادی در بورس کالا بود. به گفته رزم حسینی سیاست کلی دولت عرضه محصولات فولادی بهطور کامل در بورس کالا است.
برخی افراد هم با بازنشر صحبتهای روحالله ایزدخواه، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی از پیش رو بودن روزهای خوش برای بورس و فولاد مینوشتند. ایزدخواه در گفتوگویی بیان کرده بود که در شرایط کنونی که تنها بخشی از فولاد در بورس عرضه میشود بازار دوگانه ایجاد شده و به نوسانات بازار دامن زده میشود. او همچنین بیان کرده است که کمیسیون صنایع و معادن در طرح تولید و توسعه پایدار زنجیره فولاد، تولیدکنندگان را ملزم کرده تا تمامی محصولات زنجیره فولاد را در بورس عرضه کنند که این روند موجب افزایش شفافیت و تنظیم گری بیشتر در زنجیره میشود.
سعید اسلامی بیدگلی | کارشناس بازار سرمایه: نشست بررسی مشکلات فعالیت بازارگردانی برگزار شد و فعالان این حوزه حرفهای بسیاری داشتند. به نظر میرسد دستورالعمل بازارگردانی نیاز به بازنگری دارد. نتیجه نشست را بهاطلاع فعالان بازار سرمایه، سازمان بورس و بورسها خواهیم رسانید شما هم اگر تجربه یا ایدهای دارید با ما در میان بگذارید.
ولید هلالات | فعال بازار سرمایه: روز شنبه فولادیها صف شدند، حقوقیها عرضه کردند. روز یکشنبه پالایشیها صف شدند، حقوقیها عرضه کردند. دوشنبه بانکیها صف شدند و حقوقیها عرضه کردند. چند روز دیگر حقیقیها صف فروش میزنند و حقوقیها جمع میکنند. شاید باید همراه شد، شاید باید اعتراض کرد. کدام آسان تر است؟
سهیلا صالحی | کارشناس بازار سرمایه: زمانی بازار به خاطر بالا رفتنهای یک دست تحلیل بردار نبود، زمانی بهخاطر پایین آمدنهای یکدست تحلیلبردار نبود، در حال حاضر هم بهخاطر نوسانگیری. بهترین تحلیلها هم در این بازار کارآیی خودشان را از دست میدهند. بازاری که یک روز هیجان خرید دارد و یک روز هیجان فروش، راه به جایی نمیبرد.
سعید درخشانی | کارشناس بازار سرمایه: سه ماه پیش همه جا را پر کردند که مقصر ریزش بورس، نبود بازارگردان است، الان میگویند مقصر ریزش بورس بازارگردانها هستند. زیبا نیست ؟ چقدر از این اتفاقها باید بیفتد که دیگر به این صحبتها اعتنا نکنید؟
علی چشمی | استادیار گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد: قبول دارم شایعات مختلفی روی بورس اثر داشته است، اما طی دو روز که عرضه اولیه اپال اعلام و آخرش لغو شد ارزش سهام بورس حدود 400 هزار میلیارد تومان کاهش یافت. آیا باز هم فکر میکنیم مسوولان سهلانگاری کردند یا زیان عموم سهامداران برای بعضیها نفع بزرگی دارد؟!