به گزارش «دنیای بورس»، دنیایاقتصاد نوشت: شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران که نمایانگر نبض اقتصادی کشور است در واقع عملکرد مجموع صنایع و شرکتها را به فعالان اقتصادی در ارقامی به نمایش میگذارد. هر چند رصد کلی تغییرات بازار به واسطه شاخص کل حاصل میشود، اما این پارامتر تنها مبنا و معیار برای سرمایهگذاری نیست. در بورس تهران تنوع شاخصها اعم از شاخص کل قیمت، شاخص هموزن، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص سهام آزاد شناور، شاخص بازار اول و بازار دوم، شاخص ۵۰ شرکت فعال، شاخص ۳۰ شرکت برتر و مواردی از این قبیل وجود دارد که سرمایهگذاران باید با توجه به نیاز، عملکرد هر یک از شاخصهای سهامی را مورد ارزیابی قرار دهند.
در این بین برخی از سهامداران رفتار شاخص کل را مبنایی برای ورود و خروج از گردونه معاملات در نظر میگیرند که به اعتقاد کارشناسان بازار سرمایه این استراتژی معاملهگری در مواردی با خطا روبهرو میشود. بنابراین سرمایهگذاران باید بر حسب صورتهای مالی، ترازنامه و میزان اثرگذاری ریسکهای اقتصادی و سیاسی اقدام به خرید سهام کنند.
دماسنج اصلی بازار سهام که از آن بهعنوان شاخص کل یاد میشود تحت تاثیر ریسکهای متفاوت به دلیل حساسیت بالا معمولا خیلی زود دچار بیشواکنشی میشود و تحت تاثیر هیجانات معاملهگران قرار میگیرد. صاحبنظران بازارسرمایه در گفتوگویی به سابقه تاریخی، جزئیات و چگونگی عملکرد و استفاده سرمایهگذاران از شاخص کل در بورس ایران و دنیا میپردازند.
شاخص و کارکردهای آن
- رضا کیانی | مدیر تحقیق و توسعه شرکت بورس
شاخص کل بورس تهران از لحاظ محاسباتی مشکل چندانی ندارد و مطابق با شاخصهای بورسهای معتبر دنیا است. بهطور کلی شاخص از ۲ کارکرد برخوردار بوده، نخست نمایانگر وضعیت عمومی بازار یا بخشی که مشمول شاخص همانند صنعت یا گروهی از شرکتهای منتخب میشود.
در این بخش شاخص کل نقش نماگری را ایفا میکند و در واقع بیانگر شرایط متغیرهایی از شرکتهای تحت بررسی است. در صورتی که شاخص مورد محاسبه، شاخص کل یا شاخص بازده نقدی باشد در حقیقت سود کلیت مجموعه (تغییرات قیمت و سود نقدی دریافت شده) را نشان میدهد. دومین کارکرد شاخص نیز بهعنوان یک ابزار سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد. این نوع کارکرد شاخص در ایران خیلی مورد استفاده قرار نمیگیرد.
در دنیا نیز شاخصها نه بهعنوان نماگر بلکه عموما بهعنوان یک ابزار سرمایهگذاری در نظر گرفته میشود. برخی از شاخصها تمامی سهام را در نظر میگیرند، شاخص (S&P۵۰۰) دارای ۵۰۰ شرکت بوده و از دامنه احاطه بزرگی برخوردار است. شاخصهایی در دنیا وجود دارند که یک گسترهای از بازار را تحت شمول خود قرار میدهند یا کلیت بازار را این شاخص در بر میگیرد.
البته شاخصهایی که از حضور تمام شرکتها بهرهمند باشند کم هستند و بهطور معمول شاخصها دارای شرکتهای منتخب هستند. این دست از شاخصها بیشتر وضعیت کلی بازار را نشان میدهند. با این حال زمانی که شاخص بهعنوان ابزار سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد، سرمایهگذار با انبوهی از شاخصهای متنوعی مواجه میشود که هر یک از این شاخصها نمایانگر یک استراتژی سرمایهگذاری است. کارکرد سرمایهگذاری شاخصهای بورس ایران زمانی است که روی آنها ابزار مشتقه تعریف میشود یا روی شاخصها صندوقهای سرمایهگذاری شاخصی طراحی شود.
در دنیا صندوقهای سرمایهگذاری شاخصی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و نزدیک به ۹۰ درصد صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله ETFها شاخصی هستند. در ایران مقوله استفاده از شاخص بهعنوان یک ابزار سرمایهگذاری جدیدا مورد توجه قرار گرفته است. در حال حاضر ۳ صندوق سرمایهگذاری شاخصی ایجاد شده است، معاملات آتی روی شاخصهایی طراحی و راهاندازی شده است. با این حال دید سرمایهگذاران و نوع استفادهای که از شاخصها میشود بهطور کلی در جهت شناسایی وضعیت بازار است.
شاخص کل دارای ۲ مولفه مهم است. نخست اینکه سود نقدی در این شاخص لحاظ شده و صرفا تغییرات قیمت را به نمایش نمیگذارد. دیگر اینکه بیانگر وضعیت کلیت بازار سهام و نه یک سهم خاص است. شاخص صنایع، شاخص ۳۰ شرکت بزرگ، ۵۰ شرکت فعالتر در بورس حضور دارند، اما توجه سرمایهگذاران معطوف به شاخص کل بورس است. بنابراین شاخص کل با احتساب کلیت بازار و لحاظ شدن سود نقدی رقمی را به نمایش میگذارد. با این حال ممکن است برخی از سرمایهگذاران پرتفویی داشته باشند که عملکرد متفاوتی با شاخص کل دارد.
اصل محاسبه شاخص بر تغییرات ارزش بازار استوار است. در صورتی که در یک مقطع زمانی شرکت جدیدی به بازار اضافه نشود و در نقطه مقابل شرکتی هم از بازار حذف نشود (با فرض نبود افزایش سرمایه و عدم پرداخت سود نقدی)، در این حالت که هیچ اقدام شرکتی در بازار صورت نگرفته است، تغییرات ارزش بازار با تغییرات شاخص باید با یکدیگر برابر باشند. اصولا فرمول شاخص تغییرات ارزش بازار را نشان میدهد منتها عواملی غیر از تغییرات قیمت هم روی ارزش بازار اثرگذار است.
شرکتهایی که در بازار حضور دارند در سال گذشته بر حسب ارزش وزنی بازدهی ۱۸۷ درصدی را تجربه کردهاند و بازدهی شاخص هموزن بیش از ۴۰۰ درصد به ثبت رسیده است. امسال تا ۱۹ مرداد متوسط بازدهی وزنی شرکتها ۳۰۵ درصد بوده است.
طبیعی است شرکتی که در سال جاری اضافه شده در سال گذشته اثری در محاسبات نداشته است. بهطور کلی رقم مطلق شاخص از اهمیتی برخوردار نیست، بلکه تغییرات رقمی مورد توجه قرار میگیرد، به واسطه این تغییرات میتوان به فرآیند طی شده در بازار و میزان متوسط بازدهی رسید. برای انجام محاسبات مهم نیست که شاخص را از چه زمانی مورد محاسبه قرار دهیم. سال ۱۳۷۶ بهعنوان سال پایه شاخص کل در نظر گرفته میشود و در سال ۱۳۸۷ نیز پایه شاخص تغییر پیدا کرد.
سابقه تاریخی دماسنج سهام
- مجید علیفر | کارشناس بازار سرمایه
در بورسهای دنیا از شاخصهای مختلفی برای استفاده دنبالکنندگان این بازارها تهیه میشود. هدف از ایجاد این شاخصها ارائه یک شمای کلی و خلاصه از وضعیت بازار سرمایه است. شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران تاریخچه پر فراز و نشیبی از فروردین ۱۳۶۹ تا کنون داشته است.
فروردین ماه سال ۱۳۶۹ بورس اوراق بهادار تهران اقدام به محاسبه شاخص قیمت بورس بر مبنای ۱۰۰ واحد با نام TEPIX کرد و برای محاسبه این شاخص از میانگین وزنی تغییرات قیمت سهام استفاده شد. شاخص قیمت و بازده نقدی که با نام TEDPIX از فروردین۱۳۷۷ در بورس اوراق بهادار تهران محاسبه و منتشر شد، با استفاده از تغییرات قیمت و بازده نقدی مورد محاسبه قرار گرفت.
بر این اساس شاخص کل تا سال ۱۳۸۷ براساس شاخص TEPIX محاسبه و منتشر شد. سال ۱۳۸۷ یک اصلاحات اساسی در محاسبات شاخص کل ایجاد شد. شاخص TEPIX تا پیش از این براساس میانگین وزنی تغییرات قیمت محاسبه میشد که نقدهایی از قبیل اینکه شرکتی سود نقدی تقسیم کند و با همان قیمت باز شود باید شاخص مثبت شود چراکه بازده مثبت واقعی است اما شاخص ثابت میماند، به آن وارد بود در حالیکه در محاسبات جدید میانگین وزنی بازده قیمت (تغییرات قیمت تعدیل شده) مبنای کار قرار گرفت.
اصلاح اساسی تر در نحوه محاسبه شاخص کل اتفاق افتاد جایی که مبنای محاسبه شاخص کل از شاخص قیمت(TEPIX) به شاخص قیمت و بازده نقدی(TEDPIX) تغییر کرد و شاخص کل از سال ۱۳۸۷ دچار تغییر ژنتیکی در نحوه محاسبه شد.
هر چند که بهطور خلاصه در محاسبات شاخص TEDPIX از دو قسمت مجموع سودهای نقدی و تغییرات قیمت سهام شرکتها استفاده شده است اما در فرمول محاسبه شاخص TEDPIX از پیچیدگیهایی استفاده شده که تغییرات قیمت بر سودهای تقسیمی شرکتها نیز اثرگذار است و همچنین به علت اینکه در محاسبه شاخص مجموع سود تقسیمی در مخرج کسر از مجموع ارزش بازار کسر میشود، میتوان گفت این فرمول شاخص کل تورش مثبت نسبت به محاسبه شاخص براساس میانگین وزنی بازده قیمت و نقدی دارد. در حالت حدی فرمول شاخص TEDPIX اگر قیمت سهام شرکتها را صفر در نظر بگیریم شاخص صفر محاسبه میشود.
فارغ از جزئیات محاسبه فرمول شاخص TEDPIX میتوان دو نقد اساسی نسبت به شاخص کل وارد کرد؛ اول اینکه در سال ۱۳۸۷ به یکباره نحوه محاسبه آن تغییر کرد و یکی از کارکردهای شاخص که تحلیل پذیر بودن براساس روند است را دچار اخلال کرد، و نقد دوم در رابطه با تقسیم سود است، شرکتها سودی که تقسیم میکنند را تا ۸ ماه پس از تصویب به سهامداران پرداخت میکنند اما در محاسبه شاخص اثر این بازده نقدی در زمان تصویب دیده میشود و اهمیت این موضوع با توجه به تورم بالا در کشور بیشتر میشود و باعث فاصله گرفتن بیشتر بازده شاخص کل با بازده واقعی سهامداران میشود.
عمدتا در بورسهای معتبر دنیا از شاخصهای قیمتی بهعنوان نماگر بورسهای خود استفاده میکنند و کمتر مرسوم است از شاخصهای قیمت و بازده نقدی بهعنوان نماگر اصلی بورس استفاده کنند. همچنین زمان پرداخت سود نقدی با وجود تورم بسیار پایین کوتاهتر از زمان مجاز در بورس اوراق بهادار تهران است و این نکته میتواند استفاده از شاخص قیمت و بازده نقدی در این بورسها را توجیهپذیرتر از بورس اوراق بهادار تهران کند.
اگر چه طبیعی است روند قیمت سهام برخی از شرکتها با شاخص کل متفاوت باشد چرا که شاخص به نوعی بیانگر میانگین بازده سهام است، اما بازده بسیار بالای سهام شرکتهای عرضه اولیه که از دایره تحلیل و منطق خارج است جلب توجه میکند. هر چند در بورسهای معتبر دنیا هم براساس تئوریهای مختلفی از قبیل پنجره فرصتها و... این انگیزه وجود دارد که سهام عرضه اولیه با قیمتهای جذاب عرضه شوند اما با استفاده از روشهایی از قبیل افزایش شناوری، افزایش سرمایه از محل صرف سهام و... جلوی رشد بی رویه قیمت سهام این شرکتها گرفته میشود و معاملات آن به تعادل نزدیک میشود.
در فقدان افزایش شناور سهام و افزایش سرمایه از محل صرف سهام در بورس اوراق بهادار تهران سهام عرضه اولیه به دلیل شناور پایین و نیز دامنه نوسان که بر عطش خریداران میافزاید با صفهای طولانی بعضا چند ماهه همراه بودند و حتی پس از ۲۰۰ درصد رشد از قیمت عرضه شده نیز متعادل نمیشوند.
آشفتگی در حوزه سیاستگذاری
براساس آنچه پیمان مولوی نیز در گفتوگویی مطرح کرده است، در حوزه سیاستگذاری دچار نوعی آشفتگی هستیم که اگر بخواهیم با دید منفیتر به آن نگاه کنیم میتوان اسم آن را «چرخه سیاستگذاری ذینفعان در اقتصاد ایران» دانست. تصمیمات اتخاذ شده در این بین میتوانند در اثر هر کدام از این عوامل یا ترکیبی از آنها باشد. وی ادامه داد: بازار سرمایه همانطور که از نامش بر میآید یک بازار است و نمیتوان آن را با دستور اداره کرد.
در اقتصادی که بیشتر آن در سیطره هدایت دولتی است این بازار نیز تحت تاثیر این ساختار قرار میگیرد. تصمیماتی که در حال حاضر برای افزایش نقش صندوقهای تحت اختیار بانکها گرفته شده است نیز از چنین ساختاری متاثر است. اگر بخواهیم در کوتاهمدت تاثیر آن را بررسی کنیم، توجه به این نکته ضروری است که چنین تصمیماتی برای ذینفعان بازار رویدادی مناسب است و به نفع بازار سرمایه خواهد بود. اما باید توجه داشت که در هم تنیدن منابع بازار پول با بازار سرمایه ریسکهای موجود در این دو بازار را به همدیگر منتقل خواهد کرد که خود آن نیز به افزایش ریسک در اقتصاد ایران خواهد انجامید.
تا به اینجای کار تصمیماتی که پیشتر از سوی سیاستگذار پولی گرفته شده به ضرر بازار سرمایه بوده و نمیتوان انتظار داشت که با تصمیمات اخیر آنها جبران شوند. مولوی افزود: افزایش سهام بانکها در سرمایهگذاری میتواند در آینده دومینوی بحران مالی در اقتصاد ایران ایجاد کند. سیستم بانکی ایران سیستمی با بازده دارایی بسیار ضعیف و کارآمدی اندک است که هزینه آن را تمام اقتصاد ایران میپردازد. افزایش سهم این بنگاهها در بازار سهام میتواند بحرانزا باشد. بنابراین در بعد کلان برخلاف دیدگاه خرد تنگاتنگی این ارتباط امری نامبارک است.
توییت بازان بورسی | سبزپوشی بورس از آن چه کسی است
دنیایاقتصاد در مطلبی نوشت: بورس همینطور مثبت میماند؟ الان بخریم یا بفروشیم؟ چه بر سر بازار سرمایه میآید؟ حیف، من باید صبر میکردم چون بازار خوب شده و چیزهایی از این دست جزو بحثهای افراد در شبکهاجتماعی توییتر و گروههای تلگرامی اقتصادی است. افزایش احتمال ورود جو بایدن به کاخ سفید در بهمنماه و مثبت ماندن چند روزه بورس، باعث شده افراد زیادی که دغدغه بازار سرمایه و بورس را دارند درباره آینده این بازارها و سرمایهگذارها بنویسند.
برخی از افراد به این مساله اشاره میکنند که نوسانات گسترده بورس در هفتههای گذشته و سرخپوش بودن آن، جو روانی مربوط به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بوده است. این دسته از افراد در رابطه با این مساله مینویسند که هرچند گفته شد انتخابات آمریکا تاثیری در سیاست و اقتصاد کشور ندارد اما نباید چشمهایمان را به روی واقعیتها ببندیم. آنها به کاهش قیمت دلار، سبزپوش شدن بورس از اول این هفته و چیزهایی از این دست اشاره میکنند.
در همین رابطه رضا کاشف، مدیر کل امور بینالملل سازمان تامین اجتماعی که در صفحهاش نظرات شخصیاش را بیان میکند، نوشت: «با رفتن دونالد ترامپ تا مدتی ریسک روانی از سر اقتصاد ایران برداشته میشود ؛اما همچنان سرمایهگذاران خُرد برای شکلدهی انتظارات خود منتظر تصمیمات سیاستمداران و سیاستگذاران اقتصاد خواهند بود.
منتظر افت شدید دلار یا جهش بازار سهام نباشیم اما احتمالا شاهد پایان دوره افت بورس باشیم.» اما موضوعی که در اینجا مطرح کردیم، در شبکههای اجتماعی مخالفانی هم دارد. این دسته از افراد معتقدند که اگر ایران بتواند به سالهای پیش برگردد و به همان میزان هم نفت بفروشد، هیچ تاثیری در قیمت ارز نخواهد داشت.
به اعتقاد این گروه از مخالفان از آنجا که اعتماد مردم به بورس و سرمایهگذاری در این بازار از دست رفته و دولت آنطور که باید و شاید بر اساس وعدههایی که داده بود نتوانست پشت مردم باشد و از سرمایههایشان حراست کند، بعید است که بورس روزهای خوشی به خود ببیند. یکی دیگر از بدبینیهای این افراد به بورس، سبز پوش شدن بورس از اول این هفته و اشاره آنها به تجمعهای اعتراضی در روزهای گذشته است. آنها این مساله را مطرح میکنند که با شکلگیری این تجمعها و احتمال سرایت آن به سایر شهرها و استانهای کشور، دستهایی عامل سبزپوش شدن بورس شدند تا اعتراضات فروکش کند.
محسن زنگنه، نماینده مجلس شورای اسلامی روز گذشته در توییتر خود نوشتهای منتشر کرد که محل بحثهای بسیاری شد. محسن زنگنه نوشته بود: «کمیسیون بودجه برای رفع ایراد شورای نگهبان درخصوص طرح معیشت، فروش ۳۰ هزار میلیارد از سهام شرکتهای پالایشی، صنعتی، بانکها و بیمهها را به عنوان منبع معرفی کرد. این امر ضمن تامین منابع طرح، با دادن سیگنال مثبت دولت به بازار سرمایه، بورس را نیز سبز میکند. همه شرایط به ظاهر، برای سبز شدن بورس مهیاست. آنچه نیاز است، بازگشت خوشبینی به سهامداران حقیقی است.
این امر باید توسط دولت ایجاد شود و بهترین اقدام عملی، عرضه سهام با ارزش دولت است.بازار امروز نیاز به بهبود نگرش دولت به آینده بورس دارد و دولت باید این را در عمل نشان دهد.» این توییت باعث شدکه دو گروه مخالفان و موافقان دولت باهم وارد جروبحث شوند. مخالفان محسن زنگنه این موضوع را مطرح میکردند که مسوولان انتظار دارند بازار سرمایه تمام مشکلات کشور را برطرف کند، از کسری بودجه دولت تا طرح معیشت مجلس! آنها با انتقادهای تند و تیز به توییت زنگنه این مساله را مطرح میکردند که راه کمک به مردم و برطرف شدن مشکلات اقتصادی تلاش برای رفع تحریمها و ایجاد اشتغال است.
برخی از افراد هم مینوشتند که مشکل عرضه سهام عدالت حل نشده است و خیلی از مردم بلاتکلیف هستند بعد برای سبز نگه داشتن بورس میخواهند عرضه جدیدی داشته باشند. اما موافقان نوشته این نماینده مجلس که تعدادشان در بین مخالفان چنین نگاهی معدود بود، این راهکار را پاسخی به مخالفتهای دولت دوازدهم با طرح معیشتی مجلس معرفی کردند.