به گزارش «دنیای بورس»، دنیای اقتصاد نوشت: از سال ۹۶ به اینسو، فاکتوری اساسی از گزارشدهی شرکتها بر مبنای آیندهنگری، از فهرست الزامات گزارشگری شرکتها در بورس حذف شده است. فاکتوری که امکان پیشبینی آینده شرکتها را راحتتر و سهلالوصولتر میکرد. اکنون در شرایطی که تورم روندی صعودی در پیش گرفته و موجهای تورمی وضعیت شرکتها و سهام آنها را تحت تاثیر قرار داده است، بازگشت گزارشهای پیشبینی سود شرکتها به سامانه کدال میتواند کیفیت تحلیلهای آیندهنگرانه به وضعیت سهام را بهبود بخشد و از سوی دیگر شفافیت بازار سهام را بیشتر کند.
روند عمومی تورم در اقتصاد ایران و مسیر حرکت منحنی شاخص کل قیمت سهام، در حالی ضرورت انتشار گزارشهای آیندهنگر را از عملکرد شرکتها در بازار سهام به امری اجتنابناپذیر تبدیل کرده است که کارشناسان با انتشار این گزارشها تحلیلهای آیندهنگرانه به ارتقای کیفیت بازار کمک کرده و از سوی دیگر شفافیت بازار سهام را بیشتر میکند.
به اعتقاد کارشناسان گرچه هدف بورس از جایگزینی گزارشهای آیندهنگر با گزارشهای تفسیر مدیریت، افزایش سواد تحلیلی بازار بود، اما با گذشت حدود سه سال از این تصمیم نه تنها بورس به هدفش نرسید، بلکه حرکات سفتهبازانه و خبرهای رانتی و اطلاعاتی افزایش یافت.
با نگاهی اجمالی به گزارشهای تفسیر مدیریت به این نتیجه میرسیم که این اطلاعات از هدف اصلی بورس برای تحلیلی شدن بازار دور است و اطلاعات سطحی شرکتها در آن منتشر میشود و اکثر این گزارشهای کپیشده فرمت گزارش کلی شرکتها شامل تاریخچه، اعضای هیاتمدیره، سابقه، موضوع فعالیت شرکت و محصولات است و با این اطلاعات سطحی که شرکتها منتشر میکنند، ما هیچ وقت به سمت هدف سازمان بورس که تحلیل محور شدن بازار است حرکت نخواهیم کرد. برای رفع ابهامهای بازار نسبت به روند آتی و اثرات تورم بر سودآوری شرکتها باید گزارشهای پیشبینی سود موسوم به EPS بار دیگر در سامانه کدال منتشر شود.
دو کفه محاسن و معایب
- مسعود طیبی | فعال بازار سرمایه
نیمه دوم سال ۹۶ بود که سازمان بورس طبق اطلاعیهای پیشبینی سود سالانه دورهای شرکتهای بورسی و فرابورسی را حذف و گزارشهای تفسیر مدیریت را جایگزین آن کرد. گرچه هدف بورس از این جایگزینی افزایش سواد تحلیلی بازار بود، اما با گذشت حدود سه سال از این تصمیم نه تنها بورس به هدفش نرسید، بلکه حرکات سفتهبازانه و خبرهای رانتی و اطلاعاتی افزایش یافت.
در زمان اتخاذ چنین تصمیمی شاید ۱۵۰ هزار نفر در عرضههای اولیه شرکت میکردند که عمده آنان عموم مردم بودند. امروز نزدیک به ۵ میلیون نفر در عرضههای اولیه حضور دارند و این افراد دانش تحلیلی کافی ندارند که بتوانند به تنهایی اقدام به تحلیل و بررسی شرکت کنند، اما با انتشار گزارشهای پیشبینی سود سالانه توسط شرکتها، حتی سهامداران با ابتداییترین دانش از بورس میتوانند متوجه پیشبینی سود هر سهم شرکتها شوند. مشکلی که در حال حاضر وجود دارد این است که پیشبینی سود هر سهمی که اکنون منتشر میشود گذشتهنگر است و در این شرایط قابل اتکا نیست.
گرچه گزارشهای گذشته نگر بهترین اتفاق نیستند، اما برای افراد جدیدی که در این شرایط وارد بازار میشوند، در نظر گرفتن این اطلاعات بدترین اتفاق است. زمانی که هیچ گونه پیشبینی از شرکتها منتشر نشود احتمال پررنگ شدن اطلاعات نهانی افزایش یافته و رفتار و نوسانات بازار براساس اطلاعات نهانی بیشتر میشود.
بر اساس فرمتی که سازمان بورس برای شرکتهای بورسی و فرابورسی تعبیه کرد شرکتها موظف شدند اطلاعات خودشان را در قالب گزارشهای تفسیر مدیریت به بازار اعلام کنند. زمانی که به این گزارشها مراجعه میکنیم میبینیم که این اطلاعات از هدف اصلی بورس برای تحلیلی شدن بازار دور است و اطلاعات سطحی شرکتها در آن منتشر میشود و حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد این گزارشهای کپیشده فرمت گزارش کلی شرکتها شامل تاریخچه، اعضای هیات مدیره، سابقه، موضوع فعالیت شرکت، محصولات و... است.
با این اطلاعات سطحی که شرکتها منتشر میکنند هیچ وقت به سمت هدف سازمان بورس که تحلیلمحور شدن بازار است حرکت نخواهیم کرد. اطلاعاتی که شرکتها منتشر میکنند در بعضی موارد غلط یا ناقص است و بارها دیده شده شرکتها مقدار تولید و فروش صادراتی و داخلی را در این گزارشها لحاظ نکرده و مبلغ فروش و بهای تمامشده درج نشده است. اطلاعات در خصوص طرحهای توسعهای که سهامداران باید آن را مورد توجه قرار دهند مطرح نشده و جایگزین کردن گزارشهای آیندهنگر با گزارشهای تفسیری با مشکلات و نواقصی که عنوان شد راه به جایی نخواهد برد.
نکته بعدی و بسیار مهم این است که در زمانی که گزارشهای آیندهنگر منتشر میشد مدیران عامل و مدیران مالی شرکتها با توجه به اطلاعاتی که در دست داشتند و هر لحظه میتوانستند گزارش پیشبینی سود یا تعدیل منفی و مثبت بدهند حرکات رانتی و نوسانات بازار بر اساس اطلاعات نهانی را به وجود آوردند.
حتی دیده میشد، شرکت تغییراتی را بر اساس نرخهای جهانی، طرحهای توسعهای و گزارشهای ماهانه در دست دارد، اما یا تعدیل مثبت نمیداد یا با تاخیر فراوان به بازار اعلام میکرد. پیشنهاد جدی برای تکرار نشدن این اتفاق این است که برای مدیران عامل و مدیران مالی جریمههایی لحاظ شود که اگر اطلاعاتی محرمانه به بازار میدهند تا بر اساس آن هدف خودشان را دنبال کنند، این جریمهها اهرم فشاری برایشان باشد تا بازار سرمایه به سمت بازار کارآتر حرکت کند و مسیر تحلیل را طی کند و مثل الان نباشد که عامه مردم با تشویق ما به بازار آمدهاند و براساس گزارشهای آیندهنگر هیچ تحلیلی براساس پیشبینی شرکت نداشته باشند.
به طور حتم مدیر مالی و مدیر عامل هر شرکت بیشتر و بهتر از همه میداند که در سال پیش رو وضعیت شرکت به چه شکل است. آیا طرحهای توسعهای اجرا و تکمیل میشود؟ تحریمها چه تاثیری بر عملکرد شرکت میگذارد؟ هزینههای حمل، نرخهای فروش جهانی و... به چه شکل خواهد بود.
با انتشار گزارشهای آیندهنگر میتوانیم مسیر تحلیلیتر، شفافتر و سالمتری را هم برای تحلیلگران و هم عامه مردم که به سمت بازار سرمایه آمدهاند داشته باشیم. در نهایت، با همه ایرادها و اختلاف نظرهایی که ممکن است وجود داشته باشد مزایای انتشار گزارشهای آیندهنگر بسیار بیشتر از معایبش است و حذف پیشبینی سود یعنی پاککردن صورت مساله.
ارائه گزارشهای تزیینی
- علیرضا تاجبر | فعال بازار سرمایه
سود خالص هر سهم Earning Per Shareکه به اختصار Eps نامیده میشود از تقسیم کل سود خالص یک شرکت در یک سال مالی بر تعداد سهام آن شرکت حاصل میشود. در ادبیات مالی چندین نوع Eps تعریف میشود که دو نوع رایجتر آن Eps محقق شده در سال مالی قبل و Eps پیشبینی شده برای سال مالی پیش رو است. تا اواخر سال ۱۳۹۶ انتشار پیشبینی سود خالص هر سهم از سوی شرکتها الزامی بود و شرکتها تا یک ماه پیش از شروع سال مالی، فرصت داشتند تا سود خالص هر سهم را پیشبینی و محاسبات مربوطه را به عموم افشا کنند.
در طول سال نیز با وقوع رویدادهای با اهمیت، سود خالص شرکت دچار تعدیل مثبت یا منفی میشد. با وقوع ناهنجاریهایی در اعلام سود از جمله ارائه اطلاعات غیرواقعی و توقف طولانیمدت برخی نمادها، سازمان بورس با اتکا به مطالعات تطبیقی انجام شده در سایر بورسهای جهان، انتشار پیشبینی سود ناشران را از الزام خارج کرد و انتشار «گزارش تفسیری مدیریت» و «افشای اطلاعات بااهمیت» را جایگزین آن کرد.
از آن زمان تا به امروز تخمین و پیشبینی سود شرکتها به سرمایهگذاران محول شده که هدف اصلی این اقدام علاوه بر کاهش زمان توقف نمادها، افزایش سطح تحلیل سرمایهگذاران، پررنگتر شدن نقش نهادهای مالی در ارائه گزارش تحلیلی و جلوگیری از دستکاری در پیشبینی سود بود که در آن مقطع این دلایل مورد قبول اکثریت بازار قرار گرفت.
اکنون پس از گذشت بیش از دو سال از حذف پیشبینی سود، زمان آن فرا رسیده تا اثرات این اقدام را بررسی کنیم و در صورت عدم اثربخشی، این تصمیم را مورد بازنگری قرار دهیم. در حالحاضر به چند دلیل باید در این تصمیم بازنگری شود:
اول اینکه برخلاف سالهای قبل، حجم عظیمی از خیل سرمایهگذاران جدیدالورود، توانایی تحلیل و پیشبینی سود شرکتها را نداشته و افزایش دانش مالی این بخش از فعالان بازار به زمان بیشتری نیاز دارد. همچنین اکثر این افراد قدرت تحلیل را ندارند و باید به هر شکل ممکن از این گروه حمایت کرد.
دوم اینکه در شرایط فعلی اقتصادی که کل بخشها با تحریم و تورم و عدمثبات مواجه هستند، پیشبینی سود توسط تحلیلگران بسیار مشکلتر از قبل بوده و صرفا واحد مالی شرکتها از اطلاعات واقعی مطلع هستند.
به عنوان مثال میزان صادرات، نرخ فروش، میزان تخفیفهای اعطایی، نرخ خرید مواد اولیه و... به صورت دورهای تغییر میکند و این نوسانات و تغییرات، تحلیل و تخمین سود هر سهم را بسیار سخت کرده است.
سومین دلیل بازنگری، عدم کفایت گزارشهای تفسیری است. این گزارشها در بسیاری از صنایع اطلاعات لازم جهت تحلیل دقیق سودآوری شرکت را فراهم نمیآورد و برخی از شرکتها با وجود گذشت بیش از دو سال هنوز در گزارشدهی به سطح مطلوبی نرسیدهاند یا اراده ارائه اطلاعات صحیح و کارآ در این گزارشها دیده نمیشود.
بنابراین با توجه به تغییر در شرایط و نیاز بازار، جا دارد سازمان بورس در مصوبه خود در خصوص افشای Eps شرکتها بازنگری کند یا استانداردهای جدیدی را جهت گزارشدهی مطلوب تر تعریف کند و از سمت دیگر ارکان و نهادهای بازار سرمایه در جهت افزایش سطح تحلیل و دانش مالی در بازار اهتمام لازم را بهعمل آورند.
در پایان باید توجه داشته باشیم که تصمیم به حذف پیشبینی Eps اثر جانبی بسیار بااهمیتی در بازار سرمایه داشت و آن کوتاه کردن زمان توقف نمادها و افزایش قابلملاحظه سطح نقدشوندگی بورس بود. این امر نقطه عطفی برای بازار سرمایه بود و هر تصمیمی در خصوص افشا یا عدم افشای سود هر سهم نباید خدشهای به این دستاورد وارد کند.
عشق و نفرت در بازار
- مرتضی سجادی | فعال بازار سرمایه
روند منحنی شاخص بورس، ضرورت انتشار گزارشهای آیندهنگر از عملکرد شرکتها را به امری اجتنابناپذیر تبدیل کرده است.
در حالی حدود دو سال از انتشار آخرین گزارشهای آیندهنگر شرکتها میگذرد که مدیران وقت سازمان بورس انتشار این گزارشها را چندان مفید ندانسته و معتقد بودند انتشار اطلاعات پیشبینی سود سالانه شرکتها عاملی برای سیگنالدهی مدیران شرکتها به بازار است، اما بازار سرمایه کشور با وجود تورم مداوم و فزاینده، باردیگر نیازمند اطلاعاتی دقیقتر از روند سود شرکتها در آینده نزدیک است.
گرچه هدف اصلی از معامله سهام، خرید آینده سهم و چشمانداز بلندمدت به وضعیت شرکت است و افشای اطلاعات در تمام بازارهای مالی جهان از اهمیت ویژهای برخوردار است، اما با نگاهی به عملکرد فعالان بازار و به خصوص تازهواردان به این بازار به راحتی میتوان متوجه بیمیلی سرمایهگذاران به تحلیل و بررسی گزارشهای مالی شرکتها شد. گواه این ادعا عدم توجه فعالان بازار سرمایه به اطلاعیههای منتشر شده گذشتهنگر شرکتها در سامانه کدال است. بارها شاهد عرضه سهام شرکتهایی بودهایم که قبل از ورود به بورس ملزم به انتشار گزارشهای مالی هستند اما تعداد افرادی که قبل از خرید سهام شرکتهای عرضه اولی به این گزارشها مراجعه کنند بسیار کم است.
گرچه پیشبینی سود سالانه شرکت برای مدت یکسال میتواند بر اساس یکسری مفروضات محتاطانه، واقعبینانه یا خوشبینانه در نظر گرفته شود، اما این گزارشها میتواند چشمانداز یکساله وضعیت سودآوری شرکتها را در اختیار دارندگان سهام قرار دهد.
در این شرایط که بازار سرمایه به شدت از دید تحلیلی فاصله گرفته و صرفا مشاهده میکنیم که جریان وجه نقد را در نظر میگیرد، بازگشت گزارشهای پیشبینی سود شرکتها به سامانه کدال میتواند کیفیت تحلیلهای آیندهنگرانه به وضعیت سهام را بهبود بخشد و از سویی دیگر شفافیت بازار سهام را بیشتر کند.
تغییر جهت سرمایهگذاران از صف خرید به فروش و بالعکس به طور قطع در نتیجه ورود نقدینگی است که هدفی جز کسب بازدهی کوتاه مدت از این بازار را ندارد و از آنجا که نگاه بلندمدتی به بازار ندارد نیازی به گزارشهای آیندهنگر ندارد. خرید و فروش سهام این روزها مبتنی بر تحلیل نیست و نیاز است که بازارسرمایه کشور مجددا تحلیل محور باشد.
مهمترین دلیل برای بازگشت گزارش سود سالانه شرکتها میتواند همین تغییر رفتار سرمایهگذاران و نگاه تحلیلی به آینده سهام باشد. شاید روزی برسد که سرمایهگذاران و سهامداران هنگام خرید سهم ابتدا به گزارشهای مالی شرکتها رجوع کرده و با بررسی دقیق اقدام به معامله کنند.
هر شخصی که به عنوان سهامدار خرد اقدام به خرید سهام میکند به نحوی در کسب و کار آن شرکت شریک شده است و طبیعتا شراکت، بدون بررسی چشمانداز یکساله ازعملیات شرکت و سودآوری آن بیمفهوم است.
قیمتها بازنگری میشوند؟
- دانیال آستانه | فعال بازار سرمایه
رشد ۹۰۰ درصدی شاخص بورس در بازه زمانی حدود یکسال، تحلیلگران بسیاری را نگران کرده است. صاحبنظران مالی و اقتصادی در این برهه زمانی عمدتا با رویکرد اقتصاد کلان به بررسی این موضوع پرداخته و در جایگاه اثبات به فاکتورهای قیمتی و سودآوری ناشران در بازار سرمایه میپردازند. دو فاکتور قیمت (P) و سود خالص هرسهم (EPS) در کنار یکدیگر قرار گرفته و شاخص P/ E را ایجاد میکنند. شاخصی که نشان میدهد سرمایهگذاران حاضرند به چه قیمتی مالک سهم شرکتی شوند که سود خالص هر سهم x ریالی را در عملیات خود رقم زده است.
در برهه اقتصادی فعلی کشور با توجه به شرایط تورمی و رشد شدید نرخ ارز ناشی از بستر تحریمها، عملکرد یک سال پیش روی شرکتهای ناشر در بازار سرمایه نسبت به یکسال سپری شده گذشته تفاوت فاحشی در اقلام درآمدی و نیز در اقلام هزینهای دارد.
از این رو در این موقعیت بسنده کردن به اطلاعات صرفا گذشتهنگر تحلیل مناسبی در اختیار سرمایهگذاران قرار نمیدهد. در این خصوص از آنجا که عمده منتقدان رشد ارقام قیمتی بازار سرمایه، غیرمنطقی بودن این مساله را در نسبت متورمشده P/ E که خود متاثر از نحوه محاسبه EPS است میدانند، این الزام ایجاد میشودتا به رویکرد محاسبه این شاخص سودآوری، نگاهی عمیقتر بیندازیم.
پیش از دی سال ۱۳۹۶ ناشران بازار سرمایه هر سال بودجه آیندهنگر یکساله شرکت را در اختیار سهامداران قرار میدادند که در آن براساس مفروضات اقتصاد خرد (داخل فضای کسب و کار بنگاه) و اقتصاد کلان کشور، صورت سود و زیان پیشبینیشده تهیه میشد و فاکتور EPS برآوردی بهعنوان یک شاخص یکساله (معادل سال مالی شرکت) نسبت P/ E را تشکیل میداد. این روش ایراداتی را برای تصمیمگیری سرمایهگذاران فراهم میآورد که از آن بین میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱.بخش قابل توجهی از مفروضات به دیدگاه شرکت بستگی داشت و نه وقایع قطعی، لذا EPS عملکردی در نوسانات اقتصادی خرد و کلان بهراحتی میتوانست از EPS بودجهای فاصله بگیرد. هرچند مقاطع زمانی برای تعدیل بوجه در روش مذکور دیده شده بود، اما اطلاعرسانی آن به سهامداران با تاخیر اتفاق میافتاد.
۲. برخی موارد عدم اشراف حسابرسان مستقل به بودجهریزی شرکتی با فعالیت خاص و مبانی آن باعث ارائه دادههای گمراهکننده به سرمایهگذاران میشد.
۳. در این روش، نگاه آیندهنگر سرمایهگذاران به یک سال مالی آتی (یا جاری) منحصر میشد و اگر آثار یک رخداد فرضی در آینده میانمدت یا بلندمدت شرکت اثر میگذاشت، با توجه به عدم تغییر EPS و نتیجتا P/ E، تصور ناپختهای نسبت به رخداد مذکور در اذهان فعالان بازار شکل میگرفت.
۴. در این روش فعالان بازار، با فرض عدم تعدیل EPS، در هر مقطع زمان از سال مالی شرکت در بازار، تنها با یک عدد منتهی به پایان سال مالی روبهرو بودند حال آنکه یک ماه به پایان دوره مذکور باقی مانده باشد یا ۱۲ماه. این مساله قدرت آیندهنگری منطقی را از سرمایهگذاران سلب میکرد.
در دی ۱۳۹۶ با تغییر دستورالعمل افشای اطلاعات ناشران بورسی و فرابورسی، روش محاسباتی جدیدی تحت اختصار(TTM (Trailing Twelve Months به معنی ۱۲ ماه گذشته به ناشران ابلاغ و از آن تاریخ به بعد گزارش بودجهای از لیست گزارشهای ملزم به افشای ناشران خارج شد.
طبق این شیوه گزارشدهی که یکی از شیوههای مرسوم بینالمللی گزارشدهی است، EPS شرکت در هر زمان معادل با جمع EPS حاصل از چهار دوره سه ماه گذشته بوده که توسط ناشر اطلاعرسانی میشود. این روش ضمن آنکه اطلاعات کاملا واقعی شرکت را در اختیار سرمایهگذاران قرار داده و این نشاندهنده قوت اتکا به اطلاعات بوده، اما ایراداتی را نیز به شرح زیر نمایان کرده است:
۱.بهکار بردن عبارت مقیاس TTM برای این داده که به صورت فصلی ارائه میشود، صحیح نبوده و مبنای واقعی EPS فعلی ناشران،(TFQ (Trailing Four Quarters به معنی چهار فصل گذشته است، زیرا گزارشهای سود و زیانی ناشر در دورههای سه ماهه ارائه میشود.
۲. همانطور که مطرح شد مهمترین ایراد اقتضایی این نگرش، گذشته محور بودن آن است که در شرایط اقتصاد تورمی (یا رشد اقتصادی) اطلاعات لازم برای تصمیمگیری سرمایهگذار نسبت به شرایط آتی سهام شرکت را در اختیار قرار نمیدهد.
۳.ناهمسانی دورههای سهماهه مساله بعدی این مقیاس است. به این صورت که در یک دوره به فرض شش ماهه ناشر (با سال مالی منتهی به ۲۹/ ۱۲)، دو دوره سه ماهه با مقیاسهای اقتصاد کلان سال قبل محاسبه شده و دو دوره با مقیاسهای سالجاری عملکردی. مواردی مانند افزایش نرخ مواد و محصولات، افزایش حقوق و دستمزد سالانه، سود تقسیمشدهای که همچنان بخشی از آن در دل EPS دیده میشود و افزایش یا کاهش عملیات شرکت از جمله عوامل ایجاد این ناهمسانی هستند.
جمعبندی و پیشنهاد: با توجه به نکات مذکور اولا نمیتوان سرمایهگذاران را از اطلاعات عملکرد واقعی گذشته شرکت دور کرد و ثانیا نمیتوان ایشان را منحصر به تصمیمگیری براساس اطلاعات گذشتهنگر آن هم در شرایط اقتصاد تورمی یا رفرم اقتصادی کرد.
بهترین راهکار در حال حاضر اضافه کردن گزارشهای بودجه و نتیجتا EPS بودجهای در کنار اطلاعات گذشتهنگر فعلی است با این تفاوت که همانطور که در روش TTM (در واقع TFQ) منطق غلتان گذشتهنگر حاکم است، در روش آیندهنگر نیز باید منطق غلتان بودن دورهها را رعایت کرد. از این منظر اجرا و پیادهسازی رویکرد NTM) Next Twelve Months) به معنی ۱۲ ماه پیشرو یا NFQ) Next Four Quarters) به معنی چهار فصل پیشرو، با هدف گزارشدهی برآوردی آتی (بودجهای)، بهعنوان رویکرد کمکی TTM در بازار سرمایه ایران شدیدا توصیه میشود. در صورت اجرای این روش، عملکرد دو رکن بسیار مورد توجه قرار گرفته و حائز اهمیت بالایی خواهد بود:
۱.حسابرس مستقل شرکت که باید نسبت به گزارشهای مذکور اظهارنظر کند.
۲.امور نظارت بر ناشران سازمان بورس که باید گزارشهای قابل ارائه را تایید کند.
اقتضای شرایط کنونی بازار سرمایه آن است که از یک مقطع زمانی با ارائه گزارشهای آیندهمحور، سودآوری آتی شرکتها در کنار سودآوری گذشته آنها افشا شده و این گزارشها چراغ راه آینده فعالان بازار سرمایه شود. پس از آن باید دید نسبتهای P/ E آیندهنگر بازار که از تورم ظاهری آن کاسته شده چه میزان منطقی به نظر میرسند.