مولفه اثرگذار | پیش بینی از سهام در روزهای آینده

بسیاری اعتقاد دارند بازار سهام در یک وضعیت شبیه بازی پونزی قرار دارد. عده ای هم با اشاره به مولفه اثرگذار این روزها یعنی دلار معتقدند تغییرات قیمت دلار قابل محاسبه است.

خیر و شر دلار گران برای بورس

به گزارش «دنیای بورس»، دنیای اقتصاد نوشت: شاخص بورس دو روز معاملاتی اخیر را در محدوده منفی به پایان رساند. در مقابل بازدهی دلار و سکه در حال نزدیک شدن به بازار سهام است. در صورت تداوم این روند به نظر می‌رسد تا پایان تیر، بورس جایگاه نخست بازدهی را از دست بدهد. تداوم رشد دلار نیز که به‌عنوان بازوی اصلی رشد سهام به شمار می‌رفت، ممکن است در سطوح غیرمنطقی ورق بورس را برگرداند.

پس از رشد پرشتاب قیمت سهام در گروه‌های شاخص‌ساز و عبور نماگر اصلی سهام از مرز یک میلیون و ۸۰۰ هزار واحد، دو روز کاری اخیر شاخص کل بورس تهران، رنگی قرمز به خود گرفت. با وجود این، رشد قیمت در سهام گروه‌های کوچک‌ترهای بازار سبب شد شاخص هم‌وزن به مسیر صعودی باز گردد. از این رو پس از ۲۰ روز متوالی یکه‌تازی شاخص کل، بار دیگر نوبت به کوچک‌ترها رسید.

هر چند تا به امروز بازار سهام در دو برهه زمانی از ابتدای سال ۹۹ و تیرماه صدرنشین گزینه‌های سرمایه‌گذاری بوده، اما به نظر می‌رسد در روزهای پایانی تیرماه، این جایگاه از آن سکه و دلار شود. در این میان آیا دلار گران‌تر از ۲۵ هزار تومان می‌تواند باز هم سیگنال صعودی به بازار سهام ارسال کند؟ خیر و شر تداوم رشد نرخ دلار برای بازار سهام چیست؟

 

میدان‌دار بازارها تغییر می‌کند؟

شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال تاکنون با رشد بیش از ۲۵۰ درصدی همراه شده و قله‌ها را یکی پس از دیگری فتح کرده است. این در حالی است که بازده بازار دلار از آغاز سال ۹۹ تاکنون به ۵۶ درصد رسیده و سکه نیز در همین بازه زمانی با رشد حدود ۸۶ درصدی همراه شده است. به این ترتیب بازار سهام همچنان با اختلاف در صدر بازارهای سرمایه‌گذاری قرار گرفته است.

این روند اما در یک ماه اخیر و به ویژه در هفته گذشته دستخوش تغییراتی شد. بورس در هفته گذشته با ثبت ضعیف‌ترین عملکرد خود از هفته دوم خرداد، به رشد ۵ درصدی بسنده کرد. این در حالی است که رکورد ورود روزانه پول حقیقی به بورس به حدود ۵ هزار میلیارد تومان ارتقا پیدا کرد.

بازار ارز اما پس از چهار ماه میدان‌داری کرد و شاهد رشد ۶/ ۷درصدی نرخ دلار بودیم. نگرانی از اثر تجاری محدودیت‌های کرونا در موج دوم به همراه تلاش دلار برای همخوانی بیشتر با روند سهام را می‌توان عمده‌ترین دلیل برتری تقاضای ارزی در هفته گذشته دانست.

سکه نیز با وجود جاماندن از دلار، سهام را پشت سرگذاشت و در پایان معاملات هفتگی خود شاهد رشد ۳/ ۵ درصدی بود. تزلزل در مسیر طلای جهانی و محدودیت‌های معاملاتی سکه بورسی در روند هفتگی سکه اثرگذار بود. در این شرایط برخی کارشناسان معتقدند در کنار سیاست‌های انقباضی بانک مرکزی در دو هفته اخیر، تداوم ورود پول‌های خرد به بورس مانع از رشد سریع دلار خواهد شد و سهام به صدرنشینی ادامه می‌دهد.

 با این حال کارشناسانی نیز هستند که با وجود اذعان به سیگنال‌دهی مثبت رشد دلار به سهام، تاکید دارند که افزایش قیمت دلار از سطوح فعلی، نشانه‌ای از  بی‌ثباتی اقتصادی بوده و می‌تواند روندی معکوس را برای بازار سهام رقم بزند.

نگاهی به عملکرد سه بازار مذکور از ابتدای تیرماه تاکنون حکایت از صدرنشینی بازار سهام با رشد ۴/ ۴۲ درصدی شاخص کل دارد. پس از آن بازار سکه با رشد ۴/ ۴۱ درصدی همراه شده و بازده دلار نیز از ابتدای تیرماه تاکنون به ۸/ ۳۱ درصد رسیده است.

از این رو در صورت تداوم شرایط فعلی به نظر می‌رسد در روزهای باقیمانده از اولین ماه تابستان بازار سهام صدر جدول بازدهی (در مقیاس ماهانه) را از دست بدهد. جالب آنکه اگر شاخص هم‌وزن را با توجه به اثرگذاری یکسان تمامی نمادها بدون توجه به وزن و ارزش بازار، به‌عنوان مقیاسی جهت مقایسه عملکرد سه بازار قرار دهیم، تا به اینجای کار نمادهای معاملاتی بازار سهام، زمین سرمایه‌گذاری را از دست داده‌اند و تنها ۲/ ۱۹ درصد افزایش داشته‌اند.

 

اثرات دلار گران برای بازار سهام

چند روزی‌ است که معامله‌گران سهام نیم‌نگاهی نیز به تحولات خیابان فردوسی دارند. جایی که دلار کانال ۲۵هزار تومانی را نیز پشت سر گذاشت. دلار همواره به‌عنوان یکی از بازوهای اصلی رشد نماگرهای بورسی و قیمت سهام کالامحور قلمداد می‌شود.

در حال حاضر چهار صنعت کامودیتی‌محور بورس تهران شامل گروه فلزات اساسی، محصولات شیمیایی، فرآورده‌های نفتی و کانه‌های فلزی از ارزش بازاری بالغ بر ۱۵۰ میلیارد دلاری برخوردار بوده و از این رو ۵۳ درصد ارزش کل بازار سهام ایران را در اختیار دارند.

از آنجا که قیمت‌گذاری داخلی محصولات این صنایع بر اساس نرخ دلار و فروش صادراتی آنها نیز ارزی است، افزایش نرخ ارز، مزیت صادراتی بنگاه‌های مذکور را افزایش داده و با ثبات قیمت‌های جهانی سودآوری این شرکت‌ها بیشتر می‌شود. در این میان با توجه به سهم بالای این صنایع در محاسبه شاخص کل، روند صعودی این نماگر را نیز به دنبال دارد. در این میان اما به نظر می‌رسد با رشد بیشتر نرخ دلار، وارد چرخه خود تقویت شونده بورس و دلار می‌شویم.

به‌طوری که رشد نرخ دلار به بورس سیگنال صعودی می‌دهد و رشد بیشتر سهام نیز دلار را ارزان جلوه می‌دهد. از این رو چرخه‌ای باطل ادامه پیدا می‌کند.

 با این حال گمانه‌های قوی‌تری از سریع‌تر بودن رشد ارز وجود دارد. بسیاری از کارشناسان معتقدند تا به اینجای کار، بازار سهام سیگنال اصلی رشد را به بازار ارز صادر کرده است و این مهم سبب افزایش تقاضای حقیقی ارز شده است. در حال حاضر اما که نفس بازار سهام به شماره افتاده، ارز در مسیر صعودی می‌تازد و در صورت مهار نشدن می‌تواند ورق بورس را برگرداند.

اگر بنا را بر این بگذاریم که قیمت سهام از ارزش ذاتی خود فاصله گرفته‌اند و نیاز به اصلاح دارند، حجم زیادی از پول‌هایی که با انتظار کسب سودهای بیش از ۲ درصدی در روز روانه تالار شیشه‌ای شده‌اند، راه خروج را در پیش می‌گیرند. طبیعتا مقصد این سرمایه خروجی نیز بازارهای مسکن و ارز خواهد بود. این موضوع سبب رشد قیمت ارز به سطوح بالاتر از ارقام فعلی خواهد شد که به معنای کاهش ارزش پول ملی است. از این رو با افزایش ریسک‌های سیستماتیک درخصوص آینده فعالیت شرکت‌ها و نگرانی از وضعیت اقتصادی، شاید بورس جذابیت کمتری برای سرمایه‌گذاری داشته باشد.

 

پیامدهای رکوردشکنی بورس

  • امیر سلیمی

خلبان هواپیما بر پایه چه معیاری سطح ارتفاع پرواز را تعیین می‌کند؟ آیا معیار رضایت مسافران است یا طبیعتا ارتفاع پرواز براساس اصول و استانداردهایی تضمین‌کننده یک پرواز بدون ریسک است.

برای مثال خلبان در ارتفاعی پرواز خواهد کرد که بازدهی سوخت بالا باشد و هواپیما تا مقصد با کمبود مواجه نشود. موتور هواپیما برای ایجاد احتراق و در نتیجه تولید انرژی به مولکول‌های اکسیژن نیاز دارد. بنابراین پرواز در ارتفاع خیلی زیاد، باعث بروز مشکل می‌شود. هرچه ارتفاعِ پرواز هواپیما بیشتر باشد،‌ سوخت بیشتری برای رسیدن به آن ارتفاع نیاز دارد.

علاوه‌بر این مشکلات متعددی در ارتفاعات مشخص هم وجود دارد. ارتفاع‌گیری بدون تکیه بر اصول و استانداردها می‌تواند ریسک سقوط را بالا ببرد. به همین دلیل هیچ خلبانی به صرف تبحر و توانایی شخصی تصمیم به افزایش ارتفاع نمی‌گیرد؛ زیرا باید مسافران سالم به مقصد برسند و هواپیما مجددا امکان پرواز داشته باشد.

حال تصور کنید تعیین ارتفاع پرواز براساس هیجان خلبان یا مسافران تعیین شود؛ نتیجه چه خواهد بود؟ حادثه برای هواپیما؛ در واقع ریسک پرواز به شدت بالا خواهد رفت و احتمال سقوط یا آسیب به هواپیما و سرنشینان بالا می‌رود.

داستان بورس بی‌شباهت به تمثیل اشاره‌‌شده نیست. شاخص بازار سهام از تیر ۹۷ تاکنون حدود ۱۷ برابر شده است. این در حالی است که تغییرات قیمت مسکن در همین بازه نزدیک به سه برابر بوده است. تغییرات نرخ ارز نیز با فرازونشیبی، سرانجام از تغییرات رخ داده در بازار مسکن تاثیر می‌پذیرد.

از ابتدای سال‌جاری نیز شاخص سهام ۲۴۰ درصد افزایش یافته اما قیمت مسکن بسیار کمتر از این میزان تغییر کرده است. براساس آمار بانک مرکزی متوسط تغییرات قیمت در تهران در پایان خرداد نسبت به ابتدای سال حدود ۲۴ درصد بوده است. بازدهی بازار ارز نیز نسبت به ابتدای سال زیر ۴۰ درصد بوده است.

این مقایسه نشان می‌دهد بازدهی بازار سهام قابل مقایسه با سایر بازار‌ها و شرایط حاکم کلان کشور نیست و این شکاف بازدهی تقریبا بی‌سابقه است.

برخی می‌گویند باید این وضعیت را به فال نیک گرفت؛ اما واقعیت آن است که این شکاف بازدهی و افزایش‌ها را نمی‌توان نادیده گرفت. اما این افزایش ارتفاع حداقل از دو جهت می‌تواند موجب افزایش ریسک‌ها در اقتصاد شود.

نخست به‌واسطه اثر ثروتی که دارد می‌تواند تقاضا را در اقتصاد ایران بالا ببرد. این افزایش تقاضا در قالب اثر ذهنی و واقعی می‌تواند رخ دهد. برای مثال فردی که ۲۰۰ میلیون تومان پس‌انداز خود را به بورس برده و سهام خریده امروز که ارزش سهامش به یک میلیارد تومان رسیده است احساس ثروتمندی بیشتری دارد (حداقل روی مانیتور و صفحه تلفن خود).

طبیعتا این فرد می‌تواند از طریق کاهش پس‌انداز به‌واسطه حس افزایش ثروت تقاضای بیشتری ایجاد کند. حالت دیگری هم اینکه فرد سهام خود را نقد کند و وارد بازار دیگر شود (البته اگر همه این تصمیم را بگیرند قیمت‌ها فرو می‌ریزد و دیگر ثروتی نخواهد بود تا اثری داشته باشد). طبیعتا با توجه به شکاف بالای بازدهی بازار سهام در مقایسه با سایر بازارها قدرت خرید فرد بالاتر رفته است.

در این حالت هم فرد می‌تواند با دارایی نقدی بیشتری وارد بازارهای دیگر شود. با توجه به تنگناهای حاکم بر سمت عرضه در اقتصاد ایران اگر تقاضا از عرضه بیشتر باشد، قیمت‌ها رشد می‌کند. چندان پربیراه نیست که بپذیریم، بازار سهام این روزها وارد یک نوع جدیدی از بازی پانزی شده است.

بازی پانزی برای اولین بار در میانه دهه ۹۰ وارد ادبیات اقتصادی شد. در آن سال‌ها با بالا رفتن نرخ سود بانک‌ها برای جبران ناترازی خود وارد یک بازی پانزی شدند و از طریق جذب سپرده بیشتر تعهدات خود در برابر سپرده‌گذاران را پرداخت می‌کردند.

نرخ‌های سود پرداختی مجددا تبدیل به سپرده می‌شد و بانک‌ها ناچار بودند این بازی را با شدت بیشتری ادامه دهند. در کنار خسارت‌های اقتصادی ناشی از اضافه برداشت افزایش ثروت از محل سود سپرده‌ها خود را در نوسان دیگر بازار‌ها در سال‌های بعد نشان داد.

به نظر می‌رسد بورس نیز وارد چنین بازی‌ای شده است و حمایت دولت از بورس و شاخص آن بر شدت این بازی افزوده است و اگر روند بازدهی مدیریت نشود، می‌توان گفت شکل جدیدی از بازی پانزی در این بازار رقم خورده است که دو اتفاق متفاوت به‌دنبال دارد؛ یا با افزایش بازدهی در این بازار سایر بازارها نیز تحت‌تاثیر آن رشد خواهند کرد یا ثروت اضافه شده در این بازار خود را در قالب تقاضا در سایر بازارها نشان خواهد داد که هر دو حالت یک نتیجه به‌دنبال دارد: افزایش نرخ تورم.

در واقع بورس این روزها همانند هواپیمایی است که خلبان بی‌توجه به استانداردها صرفا به‌خاطر خشنودی و پاسخ به هیجان مسافران در حال افزایش ارتفاع است؛ غافل از آنکه هر پروازی نیازمند سوخت است و اگر سوخت تمام شود (که قطعا تمام خواهد شد) حادثه به‌دنبال دارد.

Submitted by admin on