دنیای بورس: به نظر میرسد ایده افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها همچنان خریداران زیادی را به دنبال خود میکشد و مطمئنترین مسیر صعودی را برای آینده قیمتی سهم تصویر میکند. این مساله به وضوح در میزان رشد صنایع در هفته گذشته قابل رصد است. در شرایطی که نرخ دلار نیمایی در مسیر صعودی ملموس قرار گرفته و قیمت کالاهای پایه در بازار جهانی در مسیر بهبود افتاده، باز هم بزرگان کالایی به اندازه نمادهای افزایش سرمایهای نتوانستهاند رشد قیمت را به ثبت برسانند. البته نقش متفاوت بازیگران بزرگ این گروهها را نیز نمیتوان نادیده گرفت.
در هفته معاملاتی منتهی به 25 دی ماه و تنها طی 5 جلسه معاملاتی، شاخص گروه خودرو و قطعات رشد بیش از 20 درصدی را به ثبت رسانده است. بر کسی پوشیده نیست که کمتر نمادی در این گروه با انگیزههای بنیادی و سودآوری دادوستد میشود. در مقابل سهامداران در انتظار قرار گرفتن پیشنهادهای افزایش سرمایهای این شرکتها و رقیق شدن قیمت سهم هستند.
در جدول زیر فهرست 10 صنعتی که بیشترین میزان بازدهی در هفته گذشته را تجربه کردند مشاهده میکنید. به صورت مشخص در رابطه با 3 ردیف نخست این جدول، گروههای «خودرو و قطعات»، «مخابرات» و «بانکها» نقش افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی واضح است.
بیشتر بخوانید: کدام شرکتها افزایش سرمایه دارند؟
3 مساله مهم در رابطه با آینده قیمتی تجدید ارزیابیها
تصویب معافیت مالیاتی برای تجدید ارزیابی دارایی بنگاهها در هیئت وزیران و در هفتهای که احتمال تقابل نظامی ایران و آمریکا به اوج خود رسیده بود، فضا را برای تشدید تقاضا در نمادهای مرتبط مهیا کرده بود.
با این حال باید توجه داشت طی ماههای اخیر بهانههای تجدید ارزیابی همواره با فراز و فرود در جلب تقاضا همراه بودهاند. به این معنی که رشد مداوم قیمت در این نمادها در نقطهای ممکن است با وقفه طولانی همراه شود. معمولا هنگامی که اخبار غیررسمی در رابطه با چنین افزایش سرمایهای در بازار برای مدتها دستبهدست میشوند و خبری از شفافسازی شرکتها بر روی کدال نیست رفتهرفته تقاضا برای این نمادها سستتر میشود و منتظر اخبار بعدی میماند. بنابراین لازم است سهامداران به میزان داغ بودن فضا در رابطه با تجدید ارزیابیها دقت کنند. این مساله به خصوص در رابطه با سهامداری با دیدگاههای کوتاهمدت حائز اهمیت است.
نکته بعدی آن است که در رابطه با برخی نمادها ممکن است تخمین بازار از میزان افزایش سرمایه اغراقشده باشد و در چنین مواردی ارقام واقعی باعث سرخوردگی سرمایهگذاران شود. مرور نمونههای اخیر نیز نشان میدهد در این دست از تجربهها سهم برای مدتی ممکن است در صف فروش قفل شود و اجازه خروج را به سهامداران ندهد. این مساله به خصوص در رابطه با سهام کوچکتر (که سهامداران حقوقی و عمده چندان در معاملات سهم ایفای نقش نمیکنند) قابل رویت است. بنابراین لازم است رویاپردازیها در رابطه با میزان افزایش سرمایه شرکتها به فضای موهوم ورود نکند.
نکته مهم دیگری که باز از سبقه رفتاری معاملهگران استخراج میشود آن است که در صورتی که بهانهای بزرگ بتواند مسیر معاملات را عوض کند ممکن است نمادهای افزایشسرمایهای (به خصوص تجدید ارزیابیها) برای مدت قابلتوجهی در حاشیه قرار گیرند. به عنوان مثال در بازه فعلی پتانسیلهایی در رابطه با رشد قیمت کامودیتیها در بازار جهانی وجود دارد و این مساله در صورت تحقق میتواند گروههای کالایی بورس تهران را به کانون توجه آورد. همین طور انتشار صورتهای مالی که طی 3 روز آینده اوج میگیرد ممکن است بتواند تمرکز را به سمت دیگر صنایع سوق دهد. به خصوص که این گروهها ظرفیت زیادی برای جذب نقدینگی دارند و این مساله میتواند جذابیت تجدید ارزیابیها را برای مدتی به تعلیق ببرد.