دنیای بورس: سهام سیمان فارس در یک ماه اخیر تقریبا سه برابر شده است و ارزش بازار آن به 2300 میلیارد تومان گذشته است. این در حالی است که ارزش بازار سهامدار عمده یعنی سیمان فارس خوزستان حدود 3 هزار میلیارد تومان است. همانطور که میدانید سیمان فارس و خوزستان مجموعه بزرگ سیمانی کشور محسوب میشود که علاوه بر مالکیت حدد 94 درصدی سیمان فارس سهام 18 شرکت سیمانی بورسی دیگر را نیز در اختیار دارد که در عمده آنها سهامدار عمده محسوب میشود. بر این اساس یا باید سهام سیمان فارس را در منطقه حباب خواند یا سهام سیمان فارس و خوزستان را در منطقه ارزندگی. بر این اساس لازم است ابتدا دلایل صعود پرشتاب سهام سیمان فارس رصد شود.
موضوع پروژه 3300 تنی خرامه و پروسه زمانبر افزایش سرمایه برای تکمیل این پروژه را مرور خواهیم کرد. شرکت برای اجرای طرح کارخانه 3300 تنی خرامه و انتقال از محل فعلی کارخانه به محل جدید برنامه فروش زمینهای فعلی را دارد. برنامه افزایش سرمایه 350 درصدی از 23.3 میلیارد تومان به 105 میلیارد تومان را دارد. سرمایهگذاران این سهم حساب ویژهای روی فروش زمینهای شرکت که در حال حاضر ارزشی بالغ بر تنها 15 میلیون تومان در ترازنامه دارند باز کردهاند. زمینهای تحت تملک این شرکت 650 هزار متر مربع است و عدم تجدید ارزیابی زمینی با این مساحت میل اصلی سرمایهگذاران به خرید این سهم به شمار میآید.
ارزش فعلی بازار این سهم در حال حاضر و با نزدیک شدن قیمت سهم به مرز 10 هزار تومان به رقم خیرهکننده 2200 میلیارد تومان نزدیک شده و «سفار» را به عنوان یکی از 100 شرکت بزرگ بورسی فعلی مطرح کردهاست. این در حالی است که مجموعه سیمان فارس و خوزستان که حدود 94 درصد از سهام «سفار» را در اختیار دارد تنها ارزش بازار 3100 میلیارد تومانی را دارا است. «سفارس» تعداد زیادی از سهام سیمانی را به صورت مدیریتی در اختیار دارد و رویه صعود سهام سیمان فارس شائبه تشکیل حباب قیمتی را به وجود آورده است.
نگاهی به روند قیمتی سهم در سالهای گذشته نشان میدهد که صف خرید یا صف فروش و روندهای پرقدرت صعود و سقوط این سهم همواره برقرار است.
روند پر فراز و نشیب «سفار»
قیمت سهام این شرکت قبل از افزایش سرمایه در تاریخ 23 تیر سال 1392 در حالی که در اکثر روزها با صف خرید بدون عرضه همراه بود در عرض یکسال از محدوده 850 تومان به مرز 1488 تومان رسید و افزایش سرمایه 366 درصدی را به ثبت رساند و پس از افزایش سرمایه نیز با رشد قیمت 192 درصدی همراه شد تا رشد قیمت این سهم در بازه زمانی 18 ماهه (یک سال و نیم) 470 درصد (5.7 برابر) شود که تا قیمت «سفار» پس از افزایش سرمایه را به مرز هزار تومان در آذر 93 رساند. توقفهای طولانی این نماد و عدم معامله در ماههای متوالی و ضعف شدید نقدشوندگی چه در بازه صعودی و چه در بازه نزولی از مشخصات این نماد طی دوران یاد شده بود.
اما پس از این رشد بیوقفه شاهد اصلاح نزدیک به 33 درصدی (اصلاح یک سوم قیمت سهم) در بازه زمانی دوساله بودیم. صف فروش و عدم خرید در روند نزولی نیز از مشخصات معاملاتی نماد «سفار» از آذر 93 تا آذر سال 95 بود. نوسان در محدوده قیمت 600 تا 800 تومان تا مرداد 96 و ورود به یک دوره فرسایشی یکساله با ریزش قیمت 30 درصدی مجدد و رسیدن قیمت پایانی به سهم به مرز 420 تومان خبر از ریزش 58 درصدی قیمت سهام شرکت سیمان فارس در دوران غمانگیز خرید و فروش این سهم است. دورانی که علاوه بر افت قیمت که در 20 ماه به وقوع پیوست که نشان از روند پر سرعت اصلاح قیمت نسبت به روند صعودیست. خاطرنشان میشود این سهم پس از تجربه این سقوط قیمتی در عرض 40 روز رشد 50 درصدی قیمت را تجربه کرد و به مرز 600 تومان رسید. اما بازه نوسانی قیمت این سهم تا مرز 800 تومان ادامه داشت تا روزهای ابتدایی سال جاری که با شکسته شدن این مرز شاهد تشکیل صف خرید پیوسته و حرکت قیمت سهم از 800 تومان تا 9800 تومان امروز هستیم (جهش بیش از 12 برابری قیمت).
سهام انحصاری
از آنجایی که بیش از 96 درصد از سهام این شرکت در اختیار سیمان فارس و خوزستان (93.69 درصد) و شرکت گچ ماشینی فارس (2.5 درصد) است و سهم 2.5 درصدی سیمان بهبهان نیز از ابتدای آذر تاکنون به 1.87 درصد کاهش یافته است، سهام این شرکت حیات خلوت مناسبی برای سرمایههای خرد به شمار میآید و ترکیبی از بهانه افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها به منظور سرعت بخشیدن به فرآیند تکمیل پروژه 3300 تنی خرامه و نبود فروشنده بزرگ بالقوه را در خود دارد.
افزایش سرمایه زمانبر
در این مرحله از بررسی سوالات زیادی مطرح میشود که میتواند با ارزندگی سهم در سطوح فعلی نسبت مستقیمی داشته باشد. اینکه پروژه خرامه در چه وضعیتیست؟ اجرای آن نیازمند چه میزان نقدینگیست؟ ارزش فعلی زمینهای سیمان فارس در چه حدودی تخمین زده میشود و مواردی از این دست.
شرکت در گزارش توجیهی افزایش سرمایه خود، در مرحله نخست به سهام شناور یک درصدی (2.3 میلیون سهمی) خود اشاره کرده است. طبق آخرین تخمینهای صورت گرفته در خصوص این پروژه، زمان افتتاح طرح ابتدای مهرماه سال 1401 برآورد شدهاست. هزینه تخمینی برای تکمیل این پروژه 3300 تنی نیز 830 میلیارد تومان برآورد شدهاست که 42.5 میلیارد تومان از این هزینه تا پایان شهریور سال جاری هزینه شده و 787.5 میلیارد تومان دیگر باقیماندهاست. از میزان هزینههای صورت گرفته و هزینههای باقیمانده طرح میتوان به این نتیجه رسید که طرح یادشده در مراحل ابتداییست و هنوز کار خاصی برای آن صورت نگرفتهاست. ارزش زمینهای این شرکت در یک پلاک 250 هزار متر مربعی در حدود 500 میلیارد تومان توسط کارشناسان رسمی دادگستری برآورد شدهاست که شرکت در نظر دارد در فرآیند افزایش سرمایه با توجه به موقعیت مکانی و مشکلاتی در زمینه پیدا کرئن مشتری، این ارزش را با تخفیف 25 درصدی در محدوده 390 میلیارد تومان برآورد کند. فرآیند افزایش سرمایه شرکت از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها به منظور دریافت تسهیلات بانکیست. شرکت پیشبینی کردهاست که از محل منابع داخلی (مهمترین منبع داخلی فروش پلاک یاد شده از زمین مذکور است) چیزی در حدود 400 میلیارد تومان از نقدینگی مورد نیاز خود را تامین کند. از سویی در حدود 33 میلیارد تومان از مطالبات سود نقدی سهامداران این شرکت پرداخت نشده و معوق است.
پاسخ رشد سهام در عملیات شرکت نیست
از آنجایی که ظرفیت فعلی تولید سیمان در کارخانه فعلی 2600 تن است و در حال حاضر از 75 درصد ظرفیت این کارخانه استفاده میشود و در عین حال راهاندازی پروژه جدید حداقل 3 سال دیگر خواهد بود و جهش چشمگیری در تولید نخواهد داشت و نزدیک به 250 هزار متر مربع از زمین فعلی نیز قرار است در فرآیند تامین مالی پروژه به فروش برسد و سایر منابع نیز از محل تسهیلات مالی تامین شود، نگاه سرمایهگذاران به 400 هزار متر زمین باقیمانده و ارزشگذاری ان براساس همان متری 2 میلیون تومان کارشناسی شده است. موضوعی که میتواند با توجه به ارزش ناچیز درج شده در ترازنامه فعلی، ما به التفاوت 800 میلیارد تومانی برای شرکت به همراه بیاورد. اما درآمد عملیاتی این شرکت تا پایان سال به زحمت به 120 میلیارد تومان خواهد رسید و سود خالص شرکت با توجه به حاشیه سود خالص 6 ماه نخست به زحمت توانایی عبور از سطح 30 درصد را دارد. بنابراین انتظار برای پر کردن این گپ ارزش فعلی شرکت و ارزش برآوردی براساس سودآوری نهایتا 40 میلیارد تومانی شرکت تا پایان سال با توجه به بدهی ناشی از سودهای پرداخت نشده یک انتظار غیرمنطقیست و میتوان گفت «سفار» صرفا براساس ساختار سهام شناور قابلیت رشد اینچنینی را دارد و فاقد محرکهای بنیادیست.
«سفار» در آستانه ده هزار تومانی شدن
زمین اینچنینی که به گفته خود شرکت ارزشی بسیار بالایی دارد جذابیت ویژهای را برای هر سرمایهگذاری ایجاد میکند با این حال باید درنظر گرفت که حتی اگر تمام این زمین که کل کارخانه را شامل میشود به فروش برسد ارزش آن به 1300 میلیارد تومان میرسد (البته بعید است کل زمینهای شرکتها را بتوان با قیمت دو میلیون تومان ارزشگذاری کرد ولی در اینجا فرض خوشبینانه در نظر گرفته شده است) که با فرض نسبت قیمت به درآمد یک برای شرکت نیز اختلاف حدود هزار میلیارد تومانی با ارزش بازار کنونی این سهم را شاهد هستیم. بر این اساس به نظر میرسد که سیمان فارس از ارزش جایگزینی خود نیز فراتر رفته است و این در حالی است که عوامل بنیادی چندان توجیهکننده این سهم نیست.
در ابتدای گزارش مقایسهای میان سیمان فارس و سهامدار آن یعنی سیمان فارس و خوزستان انجام شد. به صورت کلی سهام سیمان فارس و خوزستان را با توجه به شناوری بالاتر (35 درصد از سهام شرکت بر اساس اطلاعات سایت بورس شناور است و در معاملات بازار دست به دست میشود) و ارزش معاملات بالای آن، قیمت به مراتب واقعیتر از سهام سیمان فارس را دارد. در خصوص ارزندگی سیمان فارس و خوزستان باید بازار تصمیم بگیرد که پس از هیجان شدید معاملات سیمانی در سطوح کنونی قرار گرفته است و در صورت لزوم «دنیای بورس» به بررسی این سهم از جنبههای مختلف خواهد پرداخت اما در خصوص سیمان فارس باید گفت نسبت به هیجان شدید معاملاتی در این نماد هشدار داد. البته یک نکته را نمیتوان انکار کرد که شناوری بسیار پایین نیازمند عرضه از سمت سهامداران عمده است که این سهم را در مسیر نزولی قرار دهد. روز گذشته «دنیای بورس» به ریسک و فرصت سهام سیمانی در فصل پایانی سال اشاره کرده بود که میتواند در تعیین مسیر قیمتی «سفارس» نیز اثرگذار باشد.
بر این اساس در آستانه سطح ده هزار تومان انتظار برای تشدید عرضه از سوی سهامداران عمده وجود دارد.