دنیای بورس: در ادامه رکوردشکنیهای بازار سهام، دیروز نیز شاهد رشد شاخص کل بورس به قله جدیدی بودیم. اما این بار از میانه معاملات افزایش فشار فروش باعث عقبنشینی قیمتها در بسیاری از سهام بود. هرچند طبیعی است پس از یک دوره صعود متوالی، قیمتها اصلاح شوند و افراد چیدمان پرتفوی خود را تغییر دهند، اما به نظر میرسد رقابت برای کسب سود حداکثری در این شرایط تبعات متفاوت و بعضا مخربی را حداقل در کوتاهمدت داشته باشد. برای این منظور و تفکیک میان «هوش سرمایهگذاری» با «احساس زرنگی» به چند نکته در ادبیات مالی رفتاری اشاره خواهیم کرد.
تیغ دولبه پولهای تازه: آمار صدور کدهای معاملاتی در کنار مشارکت سهامداران حقیقی نشان میدهد بورس تهران طی هفتههای اخیر شاهد اقبال جدی تازهواردها است. امری که زمینهساز تقویت معاملات و رشد قیمتها شده است. این موضوع همانقدر که در مسیر صعودی و رونق سهام میتواند مثبت باشد، در جهت منفی ممکن است با رفتاری هیجانی موجب سنگین شدن اصلاح قیمتها شود. به بیان دقیقتر، پولهای پرقدرت تازهواردها نقش شتابدهنده روندهای قیمتی را دارند که اغلب باعث میشوند معادلات بنیادی و محاسبات عمده تحلیلگران اقتصادی در کوتاهمدت دچار انحراف شود. در ادبیات «مالی رفتاری» تلاش شده این نقص تحلیلی توضیح داده شود.
دو خطای رفتاری معاملهگران: حتما مثل معروف «معما چو حل گشت، آسان شود» را شنیدهاید. این مثل در روانشناسی به نوعی احساس پیشبینیپذیر بودن یا قابل درک بودن یک اتفاق پس از روی دادن آن تعبیر میشود (hindsight effect). با یک مثال این مساله قابل توضیحتر میشود. پیش از یک ضربه پنالتی، جهت ضربه از نگاه سایر افراد کاملا تصادفی است، اما پس از ضربه بارها شنیده و یا شاید خود گفتهاید که «میدانستم این سمتی میزند»، «معلوم بود به این طرف میپرد». این مساله نوعی اعتماد به نفس کاذب ایجاد میکند که دفعه بعدی، جهت ضربه پنالتی را درست تشخیص میدهم؛ اما در عمل مشاهده میشود که هنگام پنالتی جدید نیز دوباره همانقدر احتمالات و تصادفی بودن دخیل است که دفعه قبلی بوده. این ماجرا در بازارهای مالی به وفور تکرار میشود که افراد روندهای تقریبا غیرقابل پیشبینی معاملات را پس از وقوع کاملا بدیهی ارزیابی میکنند. بررسیهای علمی نشان میدهد این افراد در دورههای بعدی این نوسانات غیرعادی نیز تقریبا همان اشتباهات قبلی را انجام میدهند و بر خلاف تصور ذهنی که همه چیز برایشان قابل پیشبینی است، تصمیم درستی نمیگیرند.
در بازار سهام کشورمان نیز کسانی که «احساس زرنگی» دارند به وفور یافت میشوند. آنها به طمع کسب سود حداکثری به تحلیلهای خود بیتوجه میشوند و سعی میکنند رفتار کوتاهمدت بازار را پیشبینی و در جهت آن حرکت کنند. این مساله هرچند در برخی موارد به نفع آنها تمام میشود، اما در بلندمدت و با تکرار این روندهای عموما تصادفی، سود حداکثری آنها به نوعی جاماندگی از روندهای اصلی صعودی تبدیل میشود.
اما خطای دوم به «شانسهای فریبنده» برمیگردد؛ یعنی شرایطی که باعث میشود یک اتفاق کاملا تصادفی (شانسی) منجر به نتیجهگیری شود. مثلا یک تکنیکالیست (که چندان هم داعیهداران آن در بورس تهران کم نیست) طی چند ماه بیش از دهها تحلیل قیمتی ارائه میدهد و از این تعداد فقط چند مورد معدود درست از آب درمیآید که کاملا طبیعی است. یعنی اگر شما کاملا تصادفی هم بگویید یک سهم صعودی میشود، حدود پنجاه درصد شانس دارید که پیشبینی صحیحی کرده باشید (چون سهم با احتمال خیلی زیاد یا صعودی میشود یا نزولی، یعنی شما از بین دو گزینه یکی از گزینهها را انتخاب کردهاید). اما این شانس، طور دیگری برداشت و یا ارائه میشود؛ به نحوی که اعتبار بالایی به پیشبینیها داده میشود. علت آن است که سایر پیشبینیهایی که انجام شده و نتیجه غلط داده کاملا فراموش شده و فقط آن معدود نتایج درست (آن هم احتمالا به طور اتفاقی) در خاطر شما میماند. مثالهای روزمره این خطای رفتاری به وفور قابل مشاهده است؛ مثلا روزی که قرار است اتفاق بدی بیفتد بسیاری میگویند «به دلم افتاده بود اتفاق بدی میافتد». در حالی که انسانها به طور طبیعی احتمالات بد را تقریبا در اکثر کارها در نظر میگیرند، اما ذهن آنها فقط مواردی را به خاطر میسپارد که واقع آن اتفاق بد افتاده و سایر موارد را نمیگوید که «به دلم افتاده بود، اما هیچ اتفاقی نیفتاد».
در شرایط کنونی نیز طبیعی است عده زیادی از افراد مدعی شوند که اصلاح قبلی بورس را درست پیشبینی کرده بودند و این بار نیز با استناد به همان «قدرت» شروع به شناسایی سود و ادعا کنند بورس باید اصلاح شود. این مساله هرچند در صورت فراگیر شدن به نوعی در کوتاهمدت تایید میشود، اما غالبا در میانمدت به دلیل نداشتن پشتوانه تحلیلی منجر به ناکامی فرد و احتمالا جا ماندن آنها از مسیرهای صعودی میشود. بنابراین، پیشنهاد میشود سرمایهگذاران به جای توکل بر الگوهای ذهنی و احتمالا حس ششم بر اساس تحلیلهای دقیقتر خود معاملات را انجام دهند تا حسرت جاماندگی از روندهای اصلی بازار سهام را بر دل نگذارند.
پارادوکس پیشبینی کوتاهمدت: برای توضیح بیشتر ماجرای «حس زرنگی» باید به صورت تئوریک به مساله پارادوکس پیشبینی روزانه معاملات در بازارها اشاره کرد. اگر فرض شود در یک بازار به طور متوسط نوسان روزانه یک درصد است و فردی توان پیشبینی این مسیرها را داشته باشد در 365 روز قادر خواهد بود با کسب روزانه یک درصد سود، بیش از 3600 بازدهی داشته باشد! به لحاظ تئوریک اگر حتی یک نفر توان این را داشته باشد، طبیعی است که همه سرمایهها به سمت این فرد با چنین کارنامه قدرتمندی حرکت خواهد کرد و در نتیجه دیگر انتظار دومی از روند بازار وجود نخواهد داشت که به این فرد سود برساند (میدانیم که تفاوت در انتظارات است که باعث میشود یک فرد سود کند و دیگری بیبهره بماند؛ پس همجهت شدن همه افکار، عملا سود در بازارها را حذف میکند). این بحث تئوریک اثبات میکند ادعای پیشبینی نوسان کوتاهمدت بازارها، بیشتر به یک قمار شبیه است و بعید است کسی با اتکا به قدرت تحلیل بتواند چنین عملکردی از خود نشان دهد.
- رویدادهای داخلی از نگاه «دنیای بورس»
الف) کلان: براساس اطلاعات به دست آمده از خبرگزاری فارس، سهمیهبندی بنزین به تصویب شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا رسیده و هیات دولت قصد دارد احتمالا از روز پنجشنبه آن را اجرا کند. براساس این گزارش، قیمت بنزین سهمیهای بدون تغییر و هر لیتر هزار تومان و سهمیه هر خودرو ۶۰ لیتر در نظر گرفته شده و قیمت بنزین آزاد نیز افزایش خواهد داشت. البته خبرگزاری تسنیم هم در گزارشی اعلام کرد: سهمیهبندی بنزین تصمیم جدید دولت است که هنوز زمان آن اعلام نشده و میزان سهمیهها و قیمت بنزین سهمیهای و آزاد هم مشخص و اعلام نشده است.
شاپور محمدی؛ رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار از پیشنهاد الگوهای مختلف برای به کارگیری ابزار «فروش تعهدی» یا «فروش استقراضی» خبر داد و گفت: این اوراق در آینده نزدیک به ابزارهای بازار سرمایه اضافه می شود. علی صحرایی؛ مدیرعامل بورس تهران هم در گفتوگویی تاکید کرد: در شرایط کنونی که بازار سرمایه با اقبال قابل توجه مواجه شده، سرمایهگذارانی که دانش سرمایهگذاری در بورس را ندارند باید با احتیاط وارد این بازار شوند.
با ثبت معامله ۷۰ هزار بشکهای نفت خام سنگین، طلسم صادرات نفت در بورس انرژی پس از ۷۰ روز شکسته شد. نکته جالب توجه اینکه این معامله نخستین معامله بعد از انتشار خبر توقف معافیتهای خرید ۸ کشور از نفت ایران بوده و از این منظر از اهمیت بالایی برخوردار است. قیمت پایه این عرضه در گام اول ۶۳ دلار و ۵۱ سنت اعلام شد ولی در نهایت قیمت ۶۰ دلار و ۶۸ سنت برای معامله آن قطعی شد.
ب) صنایع: به گفته فرشاد مقیمی؛ معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت ایران از طریق اجرای ۵ ساله برنامه تولید و صادرات، ایران در تولید بسیاری از انواع کاغذ و مقوای پرمصرف از جمله تیشو و بسته بندی ، خودکفا شده است.
ج) شرکتها: تفاهمنامه همکاری فولاد خوزستان و شرکت نفت و گاز سرو در حوزه توسعه نسل جدید کاتالیستهای احیای مستقیم به امضا رسید. همچنین هلدینگ نفت و گاز پارسیان برای سرمایهگذاری در طرحهای تولید پلیمر از گاز (جی.تی.پی) منطقه انرژیبر پارسیان اعلام آمادگی کرد.