دنیای بورس: همچنان عدهای در بورس تهران وجود دارند که با استدلالهای عجیب نسبت به نقد سهام غیرارزنده اعتراض دارند. بر این اساس عنوان میشود که چه مشکلی وجود دارد که با رشد قیمتی یک گروه، سهامداران این گروهها نیز منتفع شوند. قطعا هیچ مشکلی با سود سهامداران هیچگروهی تا زمانیکه زیان به سایرین وارد نشود وجود ندارد. مشکل از آنجا آغاز میشود که بعضا با داغ کردن سهام، با داستانسراییها یا دلایل واهی به رشد قیمتی یک سهم دامن میزنند و در ادامه، این افراد ناآگاه از فضا هستند که سود داغکنندگان سهام را از جیب خود میپردازند. بر این اساس این وظیفه حکم میکند تا به نقد سهام غیرارزنده پرداخته شود.
با این حال این موضوع نافی شرکت در معاملات سهامی که چشمانداز واکنش مثبت بازار را به همان دلایل واهی دارد نیست. اما در این میان نقش اصلی کارشناسی و تخصصی، آگاهی کامل همه معاملهگران از وضعیت موجود است تا برخی با سوءاستفاده از ناآگاهی سایرین به دنبال کسب سودهای هنگفت نباشند. زمانیکه همه معاملهگران یک سهم از میزان ریسکهای موجود در بازی داغ نقدینگی در یک نماد آگاه شدند میزان سود و زیان بر عهده خود اشخاص است و در این شرایط هر کس با پذیرفتن ریسک موجود و احتمال سوخت شدن پول خود در سمت خرید فعال میشود.
با این حال تجربههای زیادی در بورس تهران وجود دارد که منجر به ثروتمند شدن عدهای و از سوی دیگر تحمیل زیان سنگین برای سایرین شده باشد. یک نمونه بارز که باید هر چند وقت یکبار خاطرات آن مرور شود توهم مدیرعامل کنتورسازی ایران در ارائه صورتهای مالی جعلی بود. در آن زمان نیز احتمالا اگر کسی به نقد سهام میپرداخت برخی که از این قبال سودهای هنگفتی را کسب کرده بودند با آن مخالفت میکردند. نتیجه معاملات و رشدهای سنگین چند صد درصدی کنتورسازی ایران، زیانهای سنگین سهامداران بسیاری بود که به واسطه داغ کردن سهام توسط اشخاص معلومالحال در همین بورس تهران و همچنین توهمات مدیرعامل همچنان با مشکل مواجه هستند. همچنان پرونده کنتورسازی ایران در جریان است و مدیرعامل این شرکت نیز بر اساس آخرین اخبار همچنان در حبس به سر میبرد.
نمونههایی نیز وجود داشته که در پایان راه هیچکس بابت داغ کردن سهام مجازات نشده و احتمالا همه این فکر را میکردهاند که دلیلی برای نقد سهام غیرارزنده که با هیجان تمام مواجه است وجود ندارد. برای مثال زمانیکه زمزمههای وضعیت اسفناک سیستم بانکی در تیرماه سال 94 به گوش میرسید هیچکس به عاقبت توقف طولانیمدت نمادها فکر نمیکرد. در فروردین همان سال بود که در یکی از نمادهای بانکی در یک روز شاهد عرضه سنگین یکی از سهامداران بودیم. مشابه این موضوع در روز بازگشایی بانک پاسارگاد نیز در هفتههای اخیر مشاهده شد. در فروردین 94 همه علت فروش سنگین را عدم آگاهی سهامدار بانک عنوان میکردند؛ با این حال حدود 15 ماه بعد دلیل چنین رفتاری از سوی این سهامدار مشخص شد؛ حال یا رفتار این سهامدار بانک صادرات آگاهانه بوده یا به صورت اتفاقی دست به چنین کاری زد، مهم عملی بود که رخ داد. در شرایط کنونی احتمالا معاملهگران عنوان میکنند که نمادهای بانکی نسبت به ریزش شدید قیمتی سهم پس از بازگشایی جهش داشتهاند و زیانها را جبران کردهاند؛ با این حال سوال اصلی اینجاست که آیا وضعیت بحران بانکی که وضعیت اقتصاد کشور را تا سرحد نابودی کشانده، حل شده است؟
کارشناسان بانکی برجسته کشور مانند دکتر عقیلی کرمانی که احتمالا مدیریت تنها بانک با وضعیت مناسب را در اقتصاد کشور برعهده دارد (مدیرعامل بانک خاورمیانه)، به مبلغ حدود 100 میلیارد دلاری برای عبور از بحران بانکی اشاره میکند. برخی از پژوهشهای دیگر نیز به ناترازی حدود 100 میلیارد دلاری در بانکها اشاره دارند. در این میان برخی از تحلیلگران بورس تهران عنوان میکنند که نشانههایی از بهبود وضعیت بانکها مشاهده میشود. با این حال باید این سوال را مطرح کرد آیا بحران بانکی که کارشناسان برجسته اقتصادی به آن میپردازند از روی صورتهای مالی که بانکها ارائه میدهند قابل رصد است، یا اینکه کلا بحرانی وجود ندارد و تنها نگاههای بدبینانه به این موضوع اشاره میکنند؟ یا این که این مشکلات وجود دارد و آنچه در صورتهای مالی دیده میشود را نمیتوان تنها معیار تصمیمگیری در خصوص وضعیت بانکها دانست؟
صنعت خودرو کشور نیز در زمستان 94 با رشد 218 درصدی در بورس تهران مواجه شد؛ آیا رشد مزبور نشان از ارزندگی نمادهای خودرویی داشت؟ در آن زمان نیز خیالپردازی عدهای باعث شد نمادهای خودرویی جهش کنند و در این میان این گروه از معاملهگران سودهای هنگفتی را کسب کردند. بخش قابل توجهی از این سود نیز از جیب افرادی تامین شد که ناآگاه از واقعیتها در سمت خرید به خصوص در سطوح بالای قیمتی فعال بودند. حال و روز امروز صنعت خودرو کشور در صورتهای مالی این شرکتها کاملا مشخص است. زیانهای سنگینی که احتمالا این صنعت را به سمت افزایش سرمایههای سنگین میکشاند یا اینکه در نهایت مانند برخی از نمادهای خودروساز سنگین مجبور به ترک تابلو بورس و انتقال به بازار پایه فرابورس شوند.
«دنیای بورس» در خصوص نمادهای بانکی و خودرویی در هفتههای گذشته با اظهارنظرهای کارشناسی به ریسکهای موجود اشاره کرده بود؛ اما در پایان مطالب نیز اشاره شده که آنچه بازار را به سهام بانکها، خودرویی و بسیاری دیگر از نمادها سوق داده عوامل بنیادی نیست و عوامل اثرگذار با پشتوانه پولهای قدرتمند و بعضا داغ میتواند به رشد قیمتی سهام دامن بزند.
آیا نباید در معاملات هیجانی سهام شرکت کرد؟
با این حال این موضوع در مخالفت با پذیرفتن ریسک شرکت در معاملات چنین نمادهایی نیست. بلکه تنها آگاهیرسانی عمومی در این قبال مطرح است. بر این اساس «دنیای بورس» ضروری میداند به منظور آگاهی معاملهگران بورسی، به نقد سهام غیرارزنده بپردازد. در این میان باید توجه داشت که برای برخی از شرکتها که در چند ماه اخیر رشدهای چندصد درصدی را تجربه کردهاند اما اظهارنظری نمیشود، انتظار برای عملکرد مدیران این شرکتها وجود دارد تا بتوان اظهارنظر کارشناسی در این خصوص انجام داد. برای مثال در مطالب پیشین به علل رشد قیمتی سهام کارتن ایران یا قند شیرین خراسان پرداخته شد و عنوان شد بعد از این، بار سنگینی بر عهده مدیران این شرکتها خواهد بود؛ زیرا مدیران این شرکتها در زمان نزول قیمتی سهام به بهانههای مختلف روی عوامل رشد قیمت سهام مانور دادهاند و باید منتظر ماند که آیا پروژه مدیران این شرکتها میتواند چنین رشد قیمتی را توجیه کند یا خیر. در معاملات امروز نیز کارتن ایران پس از افت قیمتی در دو روز متوالی بار دیگر شفافسازی نسبتا تکراری را از تجاریسازی واحد 2 و 3 ارائه داد. همچنان باید در رکود بازار مسکن و اقتصاد کشور منتظر کارنامه مدیران تازهوارد این شرکتها در ماههای آینده بود و این موارد را برای اطلاعرسانی کافی رصد کرد.
بر اساس آنچه «دنیای بورس» در ماههای گذشته به آن تاکید داشته است، هدف تنها اطلاعرسانی و آگاهسازی مخاطب است و اگر مخاطبان از ریسک موجود در معاملات سهام شرکتهای مختلف آگاه باشند آن زمان میتوان گفت هیچ مشکلی با نوسانات قیمتی سهام یا حضور در سهام غیرارزنده وجود ندارد. این موضوع در گزارشهای «دنیای بورس» از سهام شرکتهای کالایی یا شرکتهای که سودهای عملیاتی و تکرارپذیر را انتظار میکشند نیز بارها مورد اشاره قرار گرفته است.
این نکته نیز باید مورد توجه باشد که شناسایی رفتار موجسواری در بورس تهران به هیچ وجه کار مشکلی نیست. در این خصوص «دنیای بورس» در بررسی صنعت خودرو با وجود هشدارهایی که در خصوص وضعیت بنیادی داده شد بر این موضوع تاکید داشت که بازی سهام این گروه هیچ رابطهای با عوامل بنیادی ندارد و حتی به شایعات احتمالی که پس از انتشار صورتهای مالی پاییز منتشر میشود اشاره کرد.
بورس روی امواج داغ حرکت میکند و احتمالا بسیاری در صدد هستند از این نوسانات سود کسب کنند ولی لازم است که با زمین بازی که در آن فعالیت داریم آشنا باشیم تا در زمان مناسب واکنش لازم داده شود. بر این اساس معاملهگری مبحثی جدا از نظرات کارشناسی دارد. نظرات کارشناسی به وضعیت نامناسب صنعت خودرو، بانک و بسیاری از شرکتهایی که به واسطه اخبار و شایعات افزایش سرمایههای سنگین، مورد توجه قرار گرفتهاند اشاره دارد. اما نظر معاملهگری از هر فرصتی برای کسب سود استفاده میکند که در صورت آشنایی با ریسکهای موجود، این موضوع میتواند امتیاز مثبتی برای معاملهگر محسوب شود. البته امکان رخداد اشتباه در بررسی وضعیت صورتهای مالی گروههای مختلف قابل انکار نیست؛ ولی آنچه تاکنون از شرکتهای مزبور مشاهده شده، نشانی از بهبود وضعیت سودآوری با کیفیت در خود ندارد.