دیده‌بان بورس سه‌شنبه (۲۱ فروردین)

از مدت‌ها قبل ریسک ارز و به طور خاص دلار به عنوان بزرگترین ریسک موضوعی بازار سرمایه مطرح شده‌است. روز گذشته پس از رسیدن نرخ دلار به محدوده بالای ۶۰۰۰ تومان در بازار آزاد شاهد انتشار اخباری مبنی بر عرضه سنگین ارز توسط چند شرکت پتروشیمی صادراتی و اصلاح دلار تا سطوح ۵۷۰۰-۵۸۰۰ تومان نیز بودیم. اما بمب خبری مربوط به اظهارات معاون اول رءیس جمهور مبنی بر تک نرخی کردن ارز در نقطه ۴۲۰۰ تومان است جایی که نرخ‌های بالاتر قاچاق محسوب می‌شود.

بحث تبدیل ریال در حال نزول به دارایی‌های مولد با توجه به شتاب فزاینده نرخ ارز در بازار آزاد یکی از مهترین دلایل ورود نقدینگی ریالی و تبدیل آن به سهام در بورس اوراق بهادار تهران در روز گذشته بود. علاوه بر این موضوع، انعکاس رشد نرخ ارز در قیمت محصولات اراءه شده شرکت‌های فولادی در بورس کالا و ملموس شدن هرچه بیشتر این امر نیز مزید بر علت شد تا شاخص کل جهش ۷۷۹ واحدی را تجربه کند. البته ذکر این نکته ضروری‌ست که فضای رشدی که حاصل ترس جاماندن از حرکت بازارها و کاهش قدرت خرید مردم باشد به هیچ وجه برای سرمایه‌گذاران این بخش از اقتصاد دلچسب و خوشحال کننده نخواهد بود.

اما بازار روزهای آینده براساس تحقق دو سناریو می‌تواند روند خود را تعیین کند. سناریوی اول به تحقق بدون خدشه وعده اسحاق جهانگیری و سناریو دوم به عدم تحقق این وعده مربوط می‌شود.

سناریو اول

از آنجایی که رشد هماهنگ و دسته جمعی سهام کالایی با محوریت دلار روز گذشته برای اولین بار در بازار سهام به این شکل خود را نشان داد و پس از شوک ارزی به علت سایه ریسک برجام و هجوم مردم برای خرید ارز شاهد حرکت معنادار قیمت سهام شرکت‌های بورسی متناسب با رشد نرخ دلار نبودیم، انتظار اصلاح بسیار شدید چندان وجود ندارد و تخلیه هیجان‌های قبلی با توجه به تداوم ریسک‌های سیاسی مهمترین برآيند اجرای سیاست تک نرخی شدن ارز در نقطه ۴۲۰۰ تومان است. تحقق کامل این وعده اگر بتواند در مدت زمان طولانی صورت گیرد، جذابیت دلار را به شدت کاهش داده و صاحبان دلار را به سمت عرضه سوق می‌دهد که خود می‌تواند عامل تقویت کننده این سیاست در آینده باشد.

این اتفاق با بازگشت آرامش به بازارهای دیگر همراه است اما نکته‌ای که باید مدنظر قرار گیرد این است که هرچند نقطه تعادلی غیرقابل انتظارتر و با فاصله بیشتری از نرخ ارز موجود در بازارها تعیین شود، امکان اجرای این سیاست دشوارتر خواهد بود. حال آنکه تثبیت دستوری نرخ ارز به طور کلی یک سیاست مغایر با جریان‌های واقعی اقتصاد و شکست خورده در سنوات قبلی‌ست و همین موضوع تردیدها را برای اجرای تمام و کمال این طرح بسیار زیاد خواهد کرد. در نقطه مقابل بسیاری بر این باورند که نرخ ارز خصوصا در قیمت‌های بالای ۵۵۰۰ تومان یک اتفاق با سابقه بسیار کوتاه است که در مقطع فعلی و با تجربه قیمت‌های چند روزه بالای ۶۰۰۰ تومانی، فاصله مذکور را زیاد جلوه می‌دهد اما در اصل ما به قیمت‌های ۴ ماه گذشته برخواهیم گشت و نرخ اعلامی از آنچه در این فاصله زمانی در بازار آزاد تجربه کرده‌ایم فاصله چشمگیری ندارد.

سناریو دوم

در سناریوی دوم شکست این طرح به صورت دفعی و تدریجی مطرح خواهد شد. در بدترین حالت اگر حرف‌های جهانگیری بدون ضامن اجرایی باشد و مردم با صرافی‌های بدون ارز مواجه شوند یا به طریقی شرایط خاصی برای عرضه ارز به عموم مردم (از ارکان اصلی حرکت نرخ ارز در روزهای اخیر) عنوان شود که نهایتا نفس عرضه دلار ۴۲۰۰ تومانی را محقق نکند، تکلیف کاملا مشخص خواهد بود. شتاب تقاضا این بار با تحریک هرچه بیشتر طرف تقاضا گسترش می‌یابد و مقصدی برای توقف دلار به حرکت در آمده متصور نخواهیم بود. این رویکرد در سناریوی دوم به طور قطع یک خودکشی اقتصادی-سیاسی برای دولت روحانی خواهد بود و به همین دلیل تحقق آن اندکی دور از منطق و عقل و بعید است. اما رویکرد دوم تثبیت چند روزه و عدم توانایی کنترل آن در میان مدت است. این رویکرد نیز با یک فاز تاخیری مردم را هرچه بیشتر به معرکه بازار ارز وارد خواهد کرد و این بار حجم نگرانی‌ها از افزایش نرخ ارز همزمان با از دست رفتن منابع ارزی دولت محقق خواهد شد که این هم یک شکست تدریجی و سخت به شمار می‌آید. در صورت بروز چنین سناریویی در هر دو حالت باز همان ترس از دست رفتن ارزش ریال تنور بازار سهام را داغ می‌کند. منتهی داغ شدن از همان جنس نگرانی و ترس که با اصول سرمایه‌گذاری مغایر است.

در نهایت توجه به این نکات ضروری‌ست:

نکته اول: ماهیت شروع کننده و دامن زننده به رشد نرخ ارز کاملا سیاسی‌ست. تثبیت نرخ ارز یا فروکش کردن هیجان دلار یک سیاست تزریق ارز و کنترل توام با محافظت امنیتی خواهد بود و به معنای برداشته شدن ریسک برجام نیست.

نکته دوم: با توجه به اعلام صریح اسحاق جهانگیری، نرخ ارز مبادله‌ای به طور قطع رشد ۵۰۰ تومانی را تجربه خواهد کرد. حال اگر توانایی تثیبت نرخ ارز آزاد نیز در این سطح وجود داشته باشد، به نوعی شاهد حذف نرخ ارز مبادله‌ای به طور کلی خواهیم بود و در غیر ای صورت کف ارز مبادله‌ای رشد ۵۰۰ تومانی را در یک روز تجربه می‌کند. بنابراین سهام شرکت‌های مصرف کننده این ارز تحت فشار شدیدی قرار خواهند گرفت و باید منتظر واکنش سهامداران آنها در اولین واکنش قطعی باشیم.

نکته سوم: اجرای کامل این سیاست به معنای سقوط قیمت سهام نیست و باید دید قیمت سهام شرکت‌ها در این بازه ۴ ماهه (رشد نرخ ارز از محدوده ۴۲۰۰ تومان تا ۶۳۵۰ تومان) چقدر از این رویداد منتفع شده‌اند که با بازگشت به نقطه ۴۲۰۰ تومانی راه رفته را برگردند. از سوی دیگر تبلیغاتی در خصوص سهام شرکت‌های خودرویی و ایجاد شرایط بسیار خوب با تک نرخی شدن ارز به گوش می‌رسد. در این مورد هرچند شرکت‌های خودرویی و قطعه‌ساز از کاهش نرخ ارز منتفع خواهند شد اما توجه به این نکته ضروری‌ست که اولا نرخ ارز مبادله‌ای گران می‌شود و ثانیا با توجه به نکته اول تثبیت نرخ ارز به معنای برداشته شدن ریسک تعلیق برجام نیست.

حواسمان به تحولات منطقه‌ای باشد

معطوف شدن تمام حواس به دلار نباید بازار را از تحولات سیاسی منطقه‌ای دور نگاه دارد. در این خصوص بررسی تحولات سوریه و مناقشات سیاسی روسیه و آمریکا در نشست شورای امنیت روز گذشته (مربوط به ادعای آمریکا مبنی بر حمله شیمیایی روسیه به سوریه) که به طرز آشکاری ایران را هم درگیر می‌کند ضروری به نظر می‌رسد.

Submitted by admin on