احتمالقوی نزول
- شکور علیشاهی | تحلیلگر بازار سرمایه
روند کلی شاخص صنعت فرآوردههای نفتی نزولی است. شاخص این صنعت در ۲۰ روز کاری بیش از ۳۰ درصد ریزش داشت و از محدوده ۵ میلیون و ۲۵۰ هزار واحد به سطح ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار واحد رسید.
روندهای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت در این صنعت نزولی هستند و بنابر یکی از اصول اولیه تحلیل تکنیکال که میگوید قیمتها بر اساس روندهای مشخص حرکت میکنند و این روندها ادامه مییابند، احتمال حرکت کاهشی بیش از حرکت افزایشی است.
مهمترین اتفاق در چند روز کاری گذشته شکسته شدن محدوده ۳ میلیون و ۷۴۰ هزار واحد، به سمت پایین بود که حتی معاملهگران با ریسک نرمال را هم بهعنوان فروشنده وارد بازار کرد. این محدوده بهعنوان کف قبلی، حد ضرر بسیاری از سرمایهگذاران بود. کاهش قیمتها میتواند در سه پرده اتفاق بیفتد.
هدف پرده اول از سناریوی کاهشی محدوده ۳ میلیون و ۲۵۰ هزار واحد است که سطح حمایتی ۳ میلیون و ۵۵۰ هزار واحد میتواند مانع کاهش بیشتر قیمتها شود. در پرده دوم از سناریوی کاهشی امکان دارد شاخص صنعت فرآوردههای نفتی تا سطح ۲ میلیون و ۵۵۰ هزار واحد کاهش داشته باشد.
سطوح حمایتی قدرتمندی از جمله محدوده ۳ میلیون واحد و ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد در مسیر این مرحله از ریزش بازار قرار دارند که امیدواریم نشانههای پایان کاهش قیمتها را در این مناطق ببینیم.
در فاز چهارم از سناریوی کاهشی به محدودههای کمتر از ۲ میلیون و ۵۵۰ هزار واحد پرداخته میشود. فعلا حضور حمایت ۲ میلیون و ۳۵۰ هزار واحد در این محدود تایید شده و اظهار نظر بیشتر بهتر است در آینده انجام شود.
مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضاکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی و کاهش قیمتها باشند.
از طرفی سطوحی که بهعنوان هدف قیمتی، در روند نزولی معرفی میشوند، مناطقی هستند که در آن معاملهگران بلندمدت بازار در سهم حضور دارند و اکثر سفتهبازان در این نقطه از سهم خارج شدهاند.
بنابراین در این محدودهها علاوه بر احتمال تقاضای زیاد، ممکن است عرضهکننده سهام نیز از فروش اجتناب کرده و به نوعی در منطقه اشباع فروش که بعد از چند روز تقریبا متوالی کاهش قیمت در آن قرار میگیریم، حضور داشته باشیم.
همین موضوع ممکن است نقطه پایان کاهش قیمتها باشد. البته تمامی این محدودهها در صورت شکسته شدن به سمت پایین با حجم زیاد میتوانند به سطوح مقاومتی تبدیل شوند.
حضور شاخص فرآوردههای نفتی در منطقه اشباع فروش میتواند محدوده فعلی و حمایتهای پایینتر را بهعنوان نقاط احتمالی پایان ریزش معرفی کند ولی تا زمانی که روند نزولی کوتاهمدت به سمت بالا شکسته نشده باشد احتمال رخداد سناریوی کاهشی بیشتر از سناریوی افزایشی خواهد بود.
در صورت افزایش قیمتها، مسیر بسیار دشوار صعود را میتوان در چهار پرده بررسی کرد. در پرده اول شاخص فرآوردههای نفتی به دنبال رسیدن به محدودههای سقف قبلی یعنی سطح ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار واحد است.
در این مسیر مقاومت ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار واحد و همچنین مقاومت پرقدرت ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد قرار دارند. فعلا احتمال چون علاوه بر مقاومتهای پیش رو، هر سه روند نزولی بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت باید طی مسیر با حجم زیاد به سمت بالا شکسته شوند.
در صورتی که محدوده ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار واحد به سمت بالا شکسته شود، شاخص فرآوردههای نفتی پرده دوم از سناریوی افزایشی را با هدف ۶ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد آغاز خواهد کرد که ناحیه مقاومتی ۵ میلیون و ۷۵۰ هزار واحد ممکن است مانع افزایش بیشتر قیمتها شود.
در موقعیت فعلی شاخص، مرحله سوم و چهارم افزایش قیمتها در کوتاهمدت با احتمال بسیار کمی رخ خواهند داد و بهتر است در آینده در مورد آن اظهار نظر کرد.
مناطق مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضهکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی و افزایش قیمتها باشند. از طرفی سطوحی که بهعنوان هدف قیمتی، در روند صعودی معرفی میشوند، مناطقی هستند که در آن معاملهگران به جمعآوری سود ناشی از افزایش قیمتها میپردازند.
بنابراین در این محدودهها علاوه بر عرضهکنندگان زیاد، ممکن است تقاضاکننده سهام نیز از خرید اجتناب کرده و به نوعی در منطقه اشباع خرید که بعد از چند روز تقریبا متوالی افزایش قیمت در آن قرار میگیریم، حضور داشته باشیم.
همین موضوع ممکن است نقطه پایان افزایش قیمتها باشد. البته تمامی این محدودهها در صورت شکسته شدن به سمت بالا با حجم زیاد میتوانند به سطوح حمایتی تبدیل شوند.
شاخص نفتی پس از ریزش دوباره
- مهدی طیبی | تحلیلگر بازار سرمایه
شاخص فرآوردههای نفتی پس از ریزش ۶۳درصدی با تشکیل واگرایی مثبت بین قیمت و اندیکاتورها (فلشهای آبیرنگ) توانست بازگشت داشته و مقداری از ریزش را جبران کند. در ادامه با ضعف تقاضا و فشار فروش به ویژه از سمت حقوقیها روبهرو شد و همین موضوع روی نمودار موجب تشکیل واگرایی منفی (فلشهای قرمزرنگ) و ریزش مجدد قیمت شد.
بهنحویکه در برخی نمادهای گروه مانند شبندر و شتران تمامی مسیر رشد مجدد به پایین برگشت خورد و نماد شپنا و همچنین شاخص گروه، به پایینتر از کف قبلی سقوط کرد.
هم اکنون یک بار دیگر پتانسیل تشکیل واگرایی مثبت در کف (فلشهای سبز رنگ) وجود دارد و با توجه به قرارگیری مجدد اندیکاتورها در سطوح بیش فروش، احتمال قویتر آن است که افت و ریزش بیشتری نداشته باشیم.
اما فضا و رویکرد بازار نسبت به سهمهای بزرگ نظیر این گروه و عرضههای بی حساب و کتاب حقوقیها که روی صفهای خرید آنها انجام شد و همچنان هم میشود؛ بهنحویکه هم اکنون رشد آنچنانی هم برای آنها نمیتوان متصور بود.
این قبیل سهام برای رشد نیاز دارند که ابتدا در سطوحی ریزش را متوقف و کفسازی کنند و سپس برای رشد نیاز به محرکهای جدی و قابل اعتماد دارند؛ بهنحویکه انگیزه کافی برای ورود نقدینگی بدهد.
به نظر میرسد فعالان ریز و درشت بازار سهام این گروه را به امید تجدید ارزیابی داراییها و حمایت دولت از صندوق پالایش یکم خریداری میکردند که هر دو امید واهی بود و نقش بر آب شد و منجر به زیان سنگین سهامداران در نمادهای پالایشی و عموم مردم در صندوق پالایش یکم شد.
بهجز پالایشگاههای بورسی، روانکارهای بورسی هم در این شاخص دیده شدهاند که شامل شرکتهای نفت پارس، نفت سپاهان و نفت بهران است که اینها مسیر نسبتا متفاوتی را طی میکنند؛ اما وزن پالایشیها سنگینتر و تاثیرشان بیشتر است. بنابراین شاخص گروه را با خود همراه و همگرا میکنند.