دنیای بورس-سلیمان کرمی: هر تن از محصولات ذوب آهن اصفهان در معاملات دیروز در قیمتهای پایه معامله شد. در حالیکه طی ماههای اخیر، با توجه به سیاست دستوری ارز و همچنین رشدهای افسارگسیخته دلار، عرضه محصولات این شرکت معمولا با برتری تقاضا نسبت به عرضه همراه بود و شاهد میانگین قیمتی معاملات بودیم. در این شرایط عقبنشینی نسبی تقاضا و معامله روی قیمت پایه جالب توجه است. در معاملات امروز بورس کالا نیز هر تن شمش بلوم فولاد خوزستان در سقف قیمتی دو میلیون و 574 هزار تومان و هر تن کاتد ملی مس ایران در قیمت 30 میلیون و 398 هزار تومان معامله شد. میزان تقاضا در صف خرید 4 برابر عرضه بود؛ تقاضای 120 هزار تنی در برابر عرضه 30 هزار تنی شمش فولادی و تقاضای 8 هزار تنی در برابر عرضه 2 هزار تنی کاتد مس قرار گرفت.
دو عامل تشدیدکننده صف در معاملات بورس کالا
بازارهای کالایی در هفتههای اخیر با سیگنالهای بازار ارز دوران پرتلاطمی را پشت سر گذاشتند. جهش نرخ دلار در بازار غیررسمی عامل ایجاد هیجان در اقتصاد کشور بود. سیاست دستوری دولت در این بخش نیز بر شدت رفتار هیجانی بازار افزود و این موضوع به بازارهای کالایی نیز کشیده شد. صفنشینی برای محصولات در بورس کالا عادت معمول معاملهگران طی ماههای اخیر شده است. علت اصلی صفنشینی در معاملات بورس کالا عرضه محصولات بر اساس قیمت پایه و از سوی دیگر اعمال سقف قیمتی 10 درصدی در معاملات بود. نمونه این موضوع کاملا در معاملات امروز بورس کالا مشاهده میشود. در این شرایط دو اشتباه استراتژیک از سوی مرجع نرخگذاری رخ داده است. بر اساس نمودار عرضه و تقاضا کاهش قیمت در شرایط تعادل بازار، با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. در این شرایط اعمال دامنه نوسان قیمتی نیز هیجان معاملاتی میان متقاضیان را تشدید میکند.
توقف صعود قیمت محصولات ذوب آهن
در خصوص علت عقبنشینی تقاضا از محصولات ذوب آهن اصفهان باید به رویه معاملات و عرضه محصولات توسط این شرکت توجه کرد. برخلاف دیگر شرکتهای فولادی که عرضه محصولات بر اساس دلار 4200 تومانی انجام میشد، عرضه محصولات ذوب آهن با افزایش تدریجی قیمت پایه در هفتههای اخیر همراه بوده است. برای مثال قیمت پایه عرضه تیرآهن 14-18 در تاریخ 30 اردیبهشت معادل 2700 تومان به ازای هر کیلو بوده است. در تاریخ 23 خرداد قیمت پایه هر کیلو عرضه این محصول معادل 2900 بود. در عرضه دیروز این محصول نیز قیمت عرضه به سطح 2960 تومان رسید. طی این مدت میانگین قیمتی که در آن معامله به ثبت رسیده است در 30 اردیبهشت بدون تغییر نسبت به قیمت پایه در سطح 2700 بود. در 23 خرداد معاملات با رشد قیمتی نزدیک به 4 درصدی نسبت به قیمت پایه به ثبت رسید و سطوح بیش از 3 هزار تومان را تجربه کرد (قیمت پایه 2900 تومان). در 29 خرداد با قیمت پایانی 2900 تومانی و در حالیکه تلاطم بازار ارز به اوج خود نزدیک میشد قیمت هر تن از محصولات بدون تغییر نسبت به قیمت پایه معامله شد. در عرضه دیروز نیز این محصول همچنان بدون تغییر قیمتی معامله شد.
علت افزایش تقاضای هیجانی محصولات فولادی
تفاوت اصلی در قیمتگذاری محصولات ذوب آهن در بورس کالا و دیگر شرکتهای فولادی کاملا مشخص است. نوع محصول ذوب آهن شکل ساختاری متفاوتی را با دیگر تولیدکنندگان فولادی داخلی دارد. ممکن است علت عقبنشینی تقاضا در معاملات دیروز و عدم حرکت به سمت سقف دامنه نوسان قیمتی تفاوت ساختاری محصولات عنوان شود. اما این موضوع زمانی دارای اهمیت است که علت رشد قیمت محصولات فولادی، افزایش تقاضای مصرفی کالا در نظر گرفته شود. در حالیکه علت اصلی تلاطم بازار فولاد در ماههای اخیر به وضعیت کلان اقتصاد کشور و به خصوص تلاطم بازار ارز بازمیگردد. رشدهای افسارگسیخته دلار در بازار آزاد و سیاست دستوری دولت برای کنترل نوسانات ارز بر شدت هیجانات در بازارهای کالایی داخل افزود. از سوی دیگر موارد زیادی برای افزایش تقاضای محصولات میتوان مطرح کرد. برای مثال رانت کالایی با خرید از بورس کالا و فروش غیرقانونی در بازار کشورهای همسایه بر اساس نرخ دلار بازار غیرقانونی از جمله مواردی بود که اشتیاق خرید را در بورس کالا افزایش داد (به گزارش «سیاست ارزی؛ رانت کالایی» مراجعه کنید). در نتیجه علت افزایش تقاضا در بورس کالا بیش از آنکه به رونق صنایع پاییندستی و اقتصاد کشور مرتبط باشد عمدتا ناشی از تلاطم در وضعیت کلان اقتصادی و افزایش تقاضای سفتهبازی است.
آیا دیگر محصولات فولادی با عقبنشینی تقاضا همراه خواهند بود؟
در این میان کاهش هیجان در بازار کالایی یکی از نکات مهمی است که باید به آن توجه کرد. تلاطم معاملات در بورس کالا تنها زیان صنایع پاییندستی که برای نیاز مصرفی خود اقدام به خرید کالا میکنند، را به همراه دارد. این در حالی است که برای سامانبخشی معاملات بورس کالا دقیقا از سیاست ناکارآمد ارزی الگوبرداری شده است؛ اجبار تولیدکنندگان کالاهای پایه به عرضه محصولات با قیمت پایه بر اساس نرخ دلار 4200 تومانی.
ناکارآمدی سیستم دستوری دلار در شرایط کنونی کاملا عیان است (برای مطالعه بیشتر در این خصوص به گزارش «کف و سقف جدید دلار» مراجعه کنید). این موضوع در بازارهای کالایی داخلی (مانند خودرو) و عرضه محصولات در بورس کالا نیز اثرات نامطلوب خود را منعکس کرده است. قیمت پایه محصولات در بورس کالا بر اساس نرخ 4200 تومانی تعیین میشود. در حالیکه این موضوع خود عامل افزایش تقاضا محسوب میشود با اعمال سقف نوسان قیمتی بر شدت هیجان در سمت تقاضا افزوده شده است.
بر این اساس دو اشتباه در رویه معاملات ملموس است. نخست اینکه با کاهش قیمت نسبت به وضعیت تعادلی، تقاضای انباشت و احتمالا غیرمولد به بازار هجوم آورده است. دومین موضوع نیز اعمال دامنه نوسان قیمتی برای عرضه محصولات است. این موضوع باعث شده که معاملهگران بر اساس میل ذاتی خود به سمت صفهای خرید هجوم آورند. اصل قیمتگذاری با دامنه نوسان، یک سیاست شکستخورده در کنترل نوسانات قیمت است و برخلاف تصورات موجود شدت هیجان را افزایش میدهد.
در نتیجه ترویج الگوی صفنشینی، متقاضیان خرید کالا با هراس از جا ماندن از عرضههای آتی به سمت خرید هجوم میآورند و به دنبال پر کردن انبارها خواهند بود. این موضوع به همراه رانت کالایی از اختلاف نرخ دستوری و نرخ واقعی تشدید هر چه بیشتر هیجان را در بخش خرید به همراه دارد.
مسیر سرکوب هیجان در بورس کالا
بر اساس آنچه در بالا اشاره شد نباید انتظار داشت که هیجان در سمت خرید محصولات دیگر شرکتهای فولادی در بورس کالا کاهش یابد. استفاده از ابزار فشار و اجبار شرکتهای فولادی برای تشدید عرضه محصولات در بورس کالا نیز در هفتههای اخیر ناکارآمد بوده است. این سیاست نادرست تنها باعث شده که بخشی از سود شرکتهای تولیدکننده به جیب دلالان و واسطهها منتقل شود.
در این شرایط راهکارهای سرکوب هیجان را میتوان اینگونه عنوان کرد:
1-حذف سقف مجاز 10 درصدی برای معاملات در بورس کالا
2-رویه منطقی تعیین قیمت پایه محصولات؛ میتوان قیمت پایانی معاملات در عرضه پیشین را به عنوان قیمت پایه عرضه کنونی انتخاب کرد.
3-رویه اصلاح سیاست کلان اقتصادی، سرکوب هیجان ارزی و حذف چشمانداز تورمی موجود
در میان راهکارهای بالا، ریشههای عمیق مشکلات اقتصادی مانع از ارائه راهحلهای کوتاهمدت و سریع برای سرکوب هیجان خواهد شد. این موضوع همچنین سیگنالهای خوشبینانه از سیاست خارجی را نیازمند است.
در نتیحه بهترین مسیر استفاده از مکانیزم منطقی بازار برای کاهش التهاب معاملات بورس کالا و حذف صفنشینی مضر در این معاملات است. نکتهای که باید به آن توجه کرد این موضوع است که قیمت پایه عرضه محصولات دیروز ذوب آهن نشانگر نرخ دلار حدود 5200 تومانی است. در حالیکه نرخ دلار در بازار غیرقانونی حدود 8 هزار تومان (اختلاف حدود 60 درصدی) معامله میشود، علت عقبنشینی تقاضا را علاوه بر نوع محصولات عرضهشده، میتوان افزایش تدریجی قیمت پایه در ماههای اخیر عنوان کرد. این موضوع در خصوص دیگر شرکتهای فولادی نیز قابل اجرا است. اصرار بر سیاستهای دستوری و هیجانزا نهتنها راهکاری برای کمک به صنایع پاییندستی نیست بلکه تنها با باز گذاشتن فضا رانت هر چه بیشتر، ضربه جبرانناپذیری به صنایع پاییندستی وارد کند.