تازهترین خبرها از افزایش قیمت تولیدکننده فولاد در آسیا حکایت دارند. این در شرایطی است که این قاره با بحران تنزل قیمتها روبهرو است. نشریه اکونومیست در تحلیلی به بررسی این موضوع پرداخته و چنین نوشته است:
طی چند سال اخیر، گذشته از آنکه تولید فولاد در چین فعالیتی پردردسر و خطرناک بوده، روش خوبی هم برای پولسوزی بوده است. طی چند ماه اخیر اما آتشهایی که از کورههای ذوب فولاد چین زبانه میکشند، بر التهاب سود این صنعت افزودهاند. در سال جاری قیمت فولاد تا نزدیک به 50 درصد افزایش یافته است. تولید فولاد هم که در سال 2015 برای نخستین بار طی یک دهه اخیر دچار کاهش شده بود، حالا افزایشی شده است. فعالان عرصه ذوب پس از آنکه سال گذشته زیانی 10 میلیارد دلاری را متحمل شدند، حالا خود را برای یک احیای قدرتمند آماده میکنند. البته این تحول فقط برای تولیدکنندگان فولاد خوشایند نیست بلکه مقامات بانکهای مرکزی در آسیا نیز با این افزایش قیمتها تا حدودی احساس آرامش خواهند کرد چون به این نتیجه میرسند که تهدید تنزل قیمتها میتواند برطرف شود.
پدیده تنزل قیمتها بهعنوان یک روند معمول در ژاپن، در سایر نقاط آسیا نیز مشاهده شد و طی یک دهه اخیر در کارخانههای منطقه ریشه دواند. حالا اما قیمتهایی که مصرفکنندگان در فروشگاهها مشاهده میکنند، در کل رو به افزایش است البته بسیار ملایمتر از پیش. از طرف دیگر قیمتهایی که شرکتها درب کارخانه برای کالاهای خود دریافت میکنند، کمتر و کمتر شده است. در اصل، همه اقتصادهای بزرگ آسیا از جمله کره جنوبی، هندوستان، فیلیپین، تایوان و تایلند، دوران پرالتهاب و طولانی افت قیمتها را تجربه کردهاند.
چین بهعنوان بزرگترین اقتصاد آسیایی و مرکز تنزل قیمتها، رکورد 54 ماه متوالی کاهش قیمتها را از خود بر جای گذاشته است. سرانجام اما این دوران تیره و تار در سپتامبر گذشته به پایان رسید چون به مدد احیای صنایع فولاد و زغال سنگ قیمتها نسبت به سال پیش از آن تا 1/0 درصد افزایش یافت. در سایر نقاط آسیا نیز قیمتهای تولیدکننده رو به افزایش است یا دستکم با سرعتی کندتر از گذشته در حال کاهش است. این تغییر جهت باید بتواند تسکینی بر مشقتهای گذشته باشد.
تنزل قیمتها معمولا نشانه ضعف اقتصاد است. برای شرکتها افت قیمتها به معنای کاهش درآمد است و بازپرداخت بدهیها را دشوارتر میسازد. وقتی که شرکتها به وضعیت درآمدهای آینده خود مینگرند، از سرمایهگذاریهای خود نیز میکاهند و این دور باطل ادامه مییابد. بانک توسعه آسیایی در چشمانداز خود برای سال 2016 تنزل قیمتهای تولیدکننده را «کنترلکننده جدید» منطقه نامید، پیشبینیای که اگر غلط از کار در بیاید خود بانک نیز خوشحال خواهد شد. البته هنوز هیچکس نمیتواند از پیروزی دم زند. چند سال پیش هم قیمتهای مصرفکننده رو به افزایش گذاشته بود و آن زمانی بود که قیمتها از جانب رکود بخش صنعت چین تحت فشار قرار گرفته بود. البته تنزل قیمتهای امروز را نمیتوان با آن دوران مقایسه کرد چون ریشههایی متفاوت دارد. امروز نفت بشکهای 50 دلار هنوز در مقایسه با استانداردهای دهه گذشته ارزان محسوب میشود اما تا دوسوم بالاتر از سطح قیمتها در ماه ژانویه است.
نکته امیدبخش اینکه افزایش قیمتهای تولیدکننده نوید قدرت اقتصادی چین را میدهد. یک جهش بزرگ در فروش املاک و مستغلات چین موجب شد تا تقاضا برای فولاد و در پی آن سنگ آهن و زغال سنگ افزایش یابد. حالا سرمایهگذاران به بخش کالاها به مانند گذشته مینگرند. سفارشهای دولت برای کاهش مازاد ظرفیت در صنعت زغالسنگ نیز تا جایی موثر واقع شد که حالا کشور با کمبود عرضه مواجه شده است. مبارزه دیرینه قاره آسیا با افت قیمتهای کارخانهای باید بر نحوه تفکر سیاستگذاران درباره تورم نیز تاثیر بگذارد. معمولا آنها بر قیمتهای مصرفکننده تمرکز دارند چون این قیمتها هستند که بر مخارج تکتک افراد جامعه تاثیرگذارند. اما برای مصرفکنندگان تنزل قیمتها لزوما پدیده ناخوشایندی نیست. بهعنوان مثال اگر ابداعات تکنولوژیک منجر به افت قیمتها شود، میتواند به ثروت بیشتر بینجامد.
یک مطالعه که از سوی بانک توسعه آسیایی انجام شده و نزدیک به 150 سال سابقه تنزل قیمتها را مورد مطالعه قرار داده نتایج جالب توجهی را نشان داده است. بر این اساس، اگر چه در بسیاری از موارد تنزل قیمتهای مصرفکننده منجر به کندی رشد اقتصادی نشده است، اما تنزل قیمتهای تولیدکننده چنین تاثیری داشته و در نهایت به افت شدید سرمایهگذاری انجامیده است. پیام این پژوهش به مقامات بانکهای مرکزی واضح است: از کارخانههای فولاد چین چشم برندارید و دعا کنید که درآمد خوبشان ادامه یابد.