به گزارش «دنیای بورس»، دنیایاقتصاد در مطلبی نوشت: یکی از ارکان پویایی بازارهای مالی دسترسی همگان به اطلاعات است. با همین منطق افزایش شفافیت در بازار سرمایه در همه ابعاد آن همواره ازسوی کارشناسان مورد تاکید قرار گرفته است. در سالهای گذشته سعی شد برای دسترسی همه فعالان بازار سهام به اطلاعات مربوط به عملکرد مالی شرکتها شرایطی فراهم شود تا هم عدمتقارن و رانت اطلاعات برای خواص از بین برود و هم آنچه در حسابداری و حسابرسی، افشای اطلاعات نامیده میشود با کیفیت بهتری انجام شود.
این مهم در حال حاضر از درگاهی تحت عنوان «کدال» صورت میپذیرد. با وجود انتشار منظم گزارش عملکرد شرکتها در بازههای زمانی مختلف اما همچنان یک مشکل جدی سهامداران را آزار میدهد.
استفاده از جملات ثقیل و غیرقابل درک برای عامه مردم به ویژه تازهواردها موجب شده است تا اغلب معاملهگران از خیر مراجعه به سامانه کدال بگذرند و ترجیح دهند به جای ارتقای سواد مالی و انجام معاملات تحلیلی، از طریق کانالهای سیگنالفروشی مسیر خرید و فروش در این بازار را انتخاب کنند.
یکی از ارکان مهم وجود و توسعه یک بازار سرمایه کارآ، شفافیت و تقارن اطلاعاتی است این مهم در بازار سهام ایران اگرچه همواره در دستور کار بوده با این حال تا حد زیادی محقق نشده است. به نظر میآید در کشاکش سخنرانیها و ارائه دستورالعملها آنچه مغفول مانده توجه به شفافیت واژهها و قالبها در بحث افشای اطلاعات است. به طوری که عمده اطلاعیههای ارسالی روی سامانه کدال به دلیل استفاده از واژههای ثقیل برای عموم جامعه سهامداری غیرقابل فهم است. عاملی که سبب داغ شدن بازار سیگنالفروشی شده است.
اصلی مهم که کلیشه شد
شفافیت یکی از مهمترین ارکان شکلگیری هر بازار مالی است، اشاره به اهمیت آن و بدیهی شدن این اهمیت تا آنجا پیش رفته که امروزه در هر بازاری پرداختن به آن شاید امری کلیشهای باشد. در بازار ایران که این اتفاق سالهاست افتاده؛ سخن گفتن از شفافیت و لزوم نیل به آن به عنوان یکی از مهمترین پیشنیازهای توسعه بازار سرمایه تا آنجا پیش رفته است که کمتر نشست و جلسهای بدون نام بردن از آن به اتمام میرسد. کلیشه شدن شفافیت اما در طول این سالها هیچ گاه نتوانسته از اهمیت آن بکاهد.
این موضوع به عنوان یکی از مهمترین مولفههای بازار کارآ آنقدر در مرکز مسائل مربوط به توسعه بازارهای مالی و بهبود روشها و ابزارها جای دارد که کمتر کسی توانسته بحث ارتقای عملکرد بازار سرمایه را بدون توجه به لزوم شفافیت بیشتر مورد بررسی قرار دهد.
دقیقا به همین دلیل بوده که در طول سالهای اخیر تارنماهایی مانند codal.ir (فعال در زمینه افشای اطلاعات مالی و عملکردی شرکتهای حاضر در بازار سهام و موارد مشمول اصل ۴۴ قانون اساسی) و fipiran.ir (دربرگیرنده اطلاعات همه صندوقهای سرمایهگذاری فعال در بازار سهام اعم از در سهام، مختلط و درآمد ثابت) ایجاد شده و توسعه یافتهاند.
ویترین ابزارها در بورس
با انجام یک بررسی دقیق، آنچه طی سالهای اخیر از روند فعالیتهای متولیان بازار سرمایه استنباط میشود این است که در ایجاد ساز و کارها چیزی که بیشتر مورد توجه مسوولان سازمان بورس قرار میگیرد، هستی و وجود اجزای تکمیلکننده ویترین بازار سرمایه است، نه چیستی و کارکرد آنها. در طول سالهای گذشته فعالیتهای زیادی برای تکمیل و به روزآوری امکانات موجود در بازار سرمایه انجام شده؛ این مساله نه فقط بعد شفافیت بلکه بسیاری از ابزارها و سازوکارهای دیگر را نیز شامل میشود.
با این حال نگاهی به تحولات یاد شده مبین آن است که اگر اقداماتی را که برای سرپا نگهداشتن هسته معاملات و بخش فناوری اطلاعات انجام شده است در نظر نگیریم، سایر فعالیتهای انجام شده از کارآیی لازم برای تبدیل بورس تهران به یک بازار مالی در سطح مطلوب برخوردار نیستند.
بازار سرمایه کشور در وضعیتی به گفته مسوولان قبلی و فعلی سازمان بورس جعبه ابزاری کامل دارد که در ورطه عمل همچنان یک بازار سنتی، محدود به معاملات نقدی است. هم اکنون میزان افرادی که در بازار یاد شده فعالیت دارند و کاری متفاوت از خرید و فروش سهام به شیوه مرسوم انجام میدهند، درصد اندکی از کل تراکنشهای انجام شده در بازار سرمایه را شامل میشود. منظور از این کارهای متفاوت از شیوه مرسوم استفاده از ابزارهایی نظیر معاملات مشتقه، آتی و بازارهایی مانند فروش تعهدی است.
نگاهی به ابزارهای ایجاد شده طی سالهای اخیر حاکی از آن است که اختیار معاملهها در مقایسه با سایر ابزارها عملکرد بسیار موفقتری دارند، با این حال اگر فکر میکنید این عملکرد بسیار موفق ارزش معاملات آنها را به حد معمول جهانی نزدیک کرده سخت در اشتباه هستید. روز دوشنبه کل ارزش معاملات این ابزارها، یعنی ابزارهای مشتقه حدود ۷۰ میلیارد تومان بوده است.
این در حالی است که در همین روز بازار نقدی بورس معاملاتی به ارزش ۱۰ هزار و ۷۲۱ میلیارد تومان دارد. به بیان ساده ارزش معاملات مشتقه تنها ۶/ ۰ درصد از معاملات نقدی بورس را به خود اختصاص داده است. با در نظر گرفتن مسائلی از این دست است که در مییابیم پوشش ریسک در بازار سرمایه کشور امری در حاشیه است و فعالان بازار برای رو به رو شدن با ریسکهای نامتعارف بازار سرمایه از امکانات متعارف برخوردار نیستند. غیر طبیعی نخواهد بود اگر فرض کنیم مسوولان ذی ربط به جای آنکه بازاری به معنای واقعی کلمه متنوع و در خور اسم بازار سرمایه بسازند بیشتر ویترینی ساختهاند که اغلب به درد تیتر اخبار میخورد، نه استفاده عملی از مواهب آن.
کورسوی کدال
در بعد اطلاعرسانی و ارتقای شفافیت نیز اگرچه کارهای با ارزشی نظیر بهبود سطح پاسخگویی شرکتها و افزایش انضباط در گزارشگری مالی انجام شده است، اما به نظر میآید در این حوزه نیز تحولات کیفی آنچنان که باید در توازن با پیشرفتهای کمی اتفاق نیفتاده است. آنچه در ادامه به آن میپردازیم نه گله از کاستیهای تارنمای کدال بلکه نقد معضلاتی است که مخاطب عام بازار سرمایه، نسبت به تحلیلگران حرفهای با آن درگیر است؛ مخاطبی که در طول چند سال اخیر بارها به ارتقای سواد مالی تشویق شده بیآنکه شفافیت واقعی برای او میسر شده باشد.
پای لنگ اطلاعرسانی
آن طور که تجربه بسیاری از کاربران عادی و به اصطلاح خرد بازار سرمایه نشان میدهد تارنمای کدال یا «سامانه جامع اطلاعرسانی ناشران»، اگرچه به نوبه خود مفید است اما ورای ساختاری که دارد، در بسیاری از موارد از شفافسازی واقعی اطلاعات باز میماند. دلیل این امر هم نه در ساز و کار یا امکانات ایجادشده است و نه در زمان افشای آن. چالش اصلی کدال در حال حاضر سخت بودن درک مطالب آن است. در حالی که دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکتهای ثبتشده نزد سازمان در سه فصل و ۲۱ ماده به خوبی نحوه ارائه اطلاعات، کم و کیف آن و تمامی موارد الزامآور را برای ناشران (شرکتهای پذیرفتهشده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار) شرح داده است، اما در هیچ بخشی از آن در مورد ضرورت سادهسازی واژگان حقوقی یا حسابداری سخنی گفته نشده است.
این در حالی است که چالش تحلیل اطلاعات در این تارنما بیش از آنکه به دلیل نبود مدارک باشد، از سخت بودن درک محتوای درج شده ناشی میشود. برای مثال در بسیاری از موارد کلمات به کار برده برای توصیف یک دعوی حقوقی، آنچنان تخصصی و سخت بیان شده که مخاطب عام قادر به درک معنای روشن برای آنچه که میخواند نیست. در بعضی از موارد نیز مدارک و مستندات ارائه شده بهحدی بیکیفیت بود که خوانا بودن آنها در عمل دشوار است.
بهنظر میرسد که در نبود سختگیریهای لازم، ناشران نیز افشای اطلاعات را به چشم رفع تکلیف نگاه میکنند و در بسیاری از موارد اطلاعات موضوعه به حدی نامفهوم است که فهم آثار آن بر وضعیت عملیاتی یا مالی شرکت به برگزاری دورهها و کلاسهای توجیهی نیاز دارد. اصلا قابل باور نخواهد بود، اگر فرض کنیم که شرکتهای پذیرفته شده نزد سازمان بورس که اغلب هم جزو بزرگترین بنگاههای اقتصادی کشور هستند، با آن همه پرسنل قادر به بارگزاری صحیح یک مدرک یا توضیح قابلفهم آن برای عموم نیستند. توجه به چنین مسائلی آن هم در حالی که هماکنون گزارشهای عملکرد آذر به کدال میآیند و پس از آن شاهد انتشار گزارشهای ۹ ماهه خواهیم بود، بسیار بااهمیت است.
فساد و عدم تقارن اطلاعاتی
پرداختن به موضوع کاستیهای محتوایی کدال و بینظمیهای یادشده در ارائه مستندات از سوی برخی شرکتها تنها به دلیل نزدیک بودن به موعد گزارشهای ۹ماهه نیست. آنچه که انگیزه اصلی برای نگارش چنین گزارشی را پدید آورده، مخدوش بودن تقارن اطلاعاتی در بازار است. همانطور که بارها مورد تاکید قرار گرفته است، یکی از مسائل مهم در بازارهای مالی وجود تقارن اطلاعاتی است به این معنا که همه افراد ذینفع در یک بازار به یک اندازه به اطلاعات مهم و موثر در تحلیل عملکرد یک دارایی دسترسی داشته باشند.
در صورتی که تقارن اطلاعاتی در یک بازار وجود نداشته باشد، تبعیض در آن پدیدار میشود، به این صورت که افراد برخوردار از اطلاعات و مسائل موثر بر قیمت یک دارایی همیشه دست بالاتر را نسبت به آنهایی که اطلاعاتی ناقص یا اندک از همان دارایی دارند، فراهم میکند. در شرایطی که اطلاعات در یک بازار متقارن نیست، همواره فضا برای انجام رفتارهای سودجویانه و مخرب فراهم است. هرچه این عدم تقارن در کلیت یک بازار زیاد باشد، میتواند از کارکردهای معمول و کارآمد یک بازار بکاهد.
در این میان داشتن دست برتر از طریق ایجاد موضعی نابرابر در میان سرمایهگذاران میتواند آنها را نسبت به ساز و کار موجود در بازار سرمایه بیاعتماد کرده و ضمن تقویت تئوریهای توطئه، فعالان خرد بازار را به جای تقویت بنیه تحلیلی به سمت شبکههای مجازی و سیگنالفروشان سوق دهد. با این توضیحات غیرمنطقی نخواهد بود که اگر فرض کنیم مردم بهخصوص سرمایهگذاران خرد که در ماههای اخیر به قصد حفاظت ارزش دارایی خود به بازار سرمایه رجوع کردهاند، بهرغم توصیههای فراوان کارشناسان و مقامات سازمان بورس، برای ماندگاری در بازار سهام راهی بهجز پذیرش ریسک مضاعف ناشی از روشننبودن اطلاعات نخواهند داشت.
تمامی اینها در حالی رخ میدهد که حتی سیستم مناسب و فراگیری برای رتبهبندی صندوقهای سرمایهگذاری و شرکتهای سبدگردان به نحوی که مردم عادی را در انتخاب مقصد سرمایه خود قانع کند وجود ندارد. با توجه به آنچه که گفته شد، میتوان اینطور برداشت کرد که با وجود تمامی دستورالعملهای سفت و سخت برای افشای اطلاعات از سوی شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اوراق بهادار، در نظر گرفته نشدن و نبود نظارت روی یک نکته ساده یعنی قابلفهم بودن اطلاعات افشا شده شرایطی را پدید آورده است که بهرغم همه تلاشهای انجام شده شاهد نبود تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه هستیم. این در حالی است که این عدمتقارن بیش از آن که به اشخاص حقوقی و سرمایههای بزرگتر آسیب بزند به سرمایهگذاران خُردی لطمه خواهد زد که برای حضور در بازار سرمایه پیش از هر چیز نیازمند امنیت و چارچوبی شفاف برای تداوم فعالیت خود هستند.
انزوای کدال؟
با توجه به آنچه گفته شد شاید عجیب بهنظر نرسد که تارنمای کدال به عنوان یکی از مراجع رسمی کسب اطلاع از احوال شرکتهای بورسی برخلاف وبسایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران طی ماههای اخیر توفیق چندانی در جذب مخاطب نداشته است. دادههای سایت الکسا که منبعی معتبر برای تحلیل و مقایسه استفاده از تارنماهای اینترنتی حکایت از آن دارد که سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران (لینک) بهعنوان پربینندهترین درگاه اینترنتی بازار سرمایه در کشور اختلافی قابلتوجه با جایگاه تارنمای کدال در اطلاعات درجشده در الکسا دارد.
با وجود اینکه سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران پس از سایت مدیریت فناوری بورس تهران (لینک) دارای بیشترین حجم از اطلاعات دسته اول برای سرمایهگذاران است فاصله مصرف ترافیک اینترنتی میان این دو سایت بسیار بالاست. بررسیها نشان میدهد که کدال در شرایطی رتبه ۹۱ الکسا را به خود اختصاص داده است که سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران در رتبه نهم این ردهبندی قرار دارد.
اگرچه این انتقاد همیشه به سرمایهگذاران خرد وارد بوده که برای انتخاب سهام موجود در پرتفوی بررسیهای لازم را بهعمل نمیآورند اما طرح این پرسش نیز خالی از لطف نخواهد بود که آیا اساسا کدال آنطور که تصور میشود اطلاعات لازم را برای انجام یک سرمایه گذاری هوشمندانه به مخاطب میدهد؟
در شرایطی که مسوولان سازمان بورس و بسیاری از شرکتهای خصوصی فعال در این زمینه طی ماههای اخیر سعی کردهاند تا با ایجاد شرایط و بستر مناسب آموزشی افکار عمومی را برای حضور هوشمندانه و حساب شده در بازار سرمایه فراهم کنند، بهنظر میآید که خوان هفتم از هفتخوان تحلیلگرشدن در بورس سخت بودن دسترسی به اطلاعاتی باشد که به آسانی و با یک کلیک در اینترنت قابل جستجو است؛ اطلاعاتی بیکیفیت که برای درک آنها یا حتما باید خبره، حسابدار، حقوقدان و ادیب باشید یا با نبود تقارن واقعی اطلاعات در بازار سرمایه کنار بیایید.
گزارش دو | کوچ نوسانگیران به کوچکترها
دنیای اقتصاد در مطلب دیگری نوشت: معاملات روز سهشنبه تالار شیشهای پس از دو روز افت متوالی و نوسان در کانال یک میلیون و ۴۳۰ هزار واحد، با افزایش شاخص کل همراه شد. به این ترتیب روز گذشته نماگر اصلی بورس تهران با رشد بیش از ۸هزار واحدی (معادل ۶/ ۰ درصد) به محدوده یک میلیون و ۴۴۴ هزار واحدی وارد شد. رشد کمرنگ شاخص کل در حالی رقم خورد که تداوم اقبال به نمادهای کوچک بازار سبب شد شاخص کل هموزن که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد، برای چهارمین روز متوالی صعودی باشد و با افزایش ۸/ ۱درصدی همراه شود. اما دلیل اقبال به سهام با ارزش بازار پایینتر چیست؟ این مهم چه عواقبی میتواند به دنبال داشته باشد؟
سد جهانی اقبال به کالاییها
یکی از موضوعاتی که درخصوص حرکت نقدینگی از بزرگان کالایی به سهام گروههای کوچکتر عنوان میشود، تغییر مسیر قیمتها در بازار جهانی است. در آخرین روز کاری (میلادی) بازارهای جهانی بود که شاهد رشد خیرهکننده فلزات و نفت بودیم. جایی که مس با رسیدن به مرز ۸هزار دلاری (به ازای هر تن)، سقف ۹۵ ماهه را تجربه کرد و روی نیز در قیمت ۲۸۶۶ دلار بر هر تن به اوج ۲۰ ماهه خود رسید. نفت نیز توانست از سد ۵۲ دلاری (بر هر بشکه) عبور کند و رکورد ۹ماهه خود را ارتقا دهد.
این وضعیت اما ادامه پیدا نکرد. با بازگشایی بازار جهانی در روز دوشنبه، انتشار اخباری درخصوص شیوع گونه جدید ویروس کووید-۱۹ در بریتانیا که مسریتر از گونههای دیگر آن است، بازارها را متحول کرد. در این میان بسیاری از کشورها نیز از ممنوعیت پرواز به انگلستان خبر دادند و پروازها به این کشور نیز با محدودیت مواجه شد.
این مهم سبب شد شاهد افت قیمت فلزات و نفت باشیم. مس از اوج هفته گذشته خود بیش از ۵/ ۲ درصد عقب نشست و در جریان معاملات روز گذشته به محدوده ۷۸۰۰ دلار بر هر تن وارد شد. هر بشکه نفت برنت نیز که از سد ۵۲ دلار عبور کرده بود، روز سهشنبه حتی برای ساعاتی زیر مرز ۵۰ دلار دادوستد شد. این موضوع را میتوان یکی از دلایل کاهش اقبال به سهام کامودیتیمحور بورس تهران عنوان کرد.
اصلاح P/ E در بورس
- فردین آقابزرگی | کارشناس بازار سرمایه
نقشآفرینی سهمهای پر وزن در کنار حساسیتهای سازمان بورس و سایر مسوولان در روند حرکتی شاخص نشان میدهد که در شرکتهای بزرگ بیش از پیش دقت نظر صورت میگیرد، بنابراین چنین موضوعی باعث میشود دامنه نوسان این گروه از سهام کمتر از سایرین باشد. بر این اساس در اولویت لازم برای مدیریت شاخص یا کنترل نوسان قیمتها سهامهای خرد قرار نمیگیرند.
موضوع دیگر مربوط به سهام شناور آزاد شرکتهای بزرگ میشود. سهام این شرکتها به دلیل اینکه ممکن است شناوری زیادی داشته باشند در نتیجه به راحتی قابلیت تاثیرپذیری از ورود نقدینگی نخواهند داشت.
بنابر موارد ذکر شده یکی از رویکردها این است که مانند چند ماه ابتدایی سال جاری اغلب شرکتهایی که از توضیح بنیادی خاصی هم برخوردار نبودند، با رشد قیمتی سهام همراه شدند. تبعات رویداد اوایل سال ۹۹ همچنان قابل مشاهده است بهطوری که P/ E بالای ۱۰۰ مرتبه نیز در بازار دیده میشود.
به هر حال یکی از معیارهای ارزندگی و جذابیت در امر سرمایهگذاری نسبت قیمت به درآمدی است که شرکتها از آن برخوردارند، بنابراین در شرایط فعلی، فعالان بازار به خصوص افرادی که طی چند وقت اخیر دچار زیان شدند با استفاده از چربش اثر نقدینگی بر قیمت سهام استراتژی ورود به سهام کوچک را در دستور کار معاملاتی خود قرار میدهند.
ناهمگن شدن و غیر قابل توضیح بودن قیمت جاری سهام و ارزش ذاتی آن میتواند یکی از پیامدهای ورود نقدینگی به سهمهای کوچک در نظر گرفته شود. به مرور زمان این بازدهی به دلیل اینکه بهطور مستمر مورد هدف سرمایهگذارانی که با چنین تکنیکی فعالیت میکنند قرار میگیرد، در نتیجه نمیتواند نقطهای ثابت را برای قیمت سهام ایجاد کند که پس از آن شاهد رشدهایی اینچنینی نباشیم.
در یک بازه میان مدت حداقل ۶ ماه تا یک سال شاهد بروز وضعیتی مانند ۳ تا ۴ ماه ابتدایی سال ۱۳۹۹ خواهیم بود که اصل و اساس معیارهای سرمایهگذاری تحت تاثیر رفتار معاملهگران قرار گرفته بود، بنابراین عملا یک اختلافی بین مقاصد کوتاه مدت و بلندمدت فعالان بازار ایجاد خواهد شد. در وضعیت فعلی باید مسوولان مربوط توجه بیشتری بر نوسان قیمت شرکتهایی که هر چند ممکن است نقش خاصی در شاخص کل نداشته باشند، اما به دلیل اینکه ممکن است جو عمومی این دست از نوسانات کلیت بازار را تحت تاثیر قرار دهند، داشته باشند.
به اعتقاد بنده بخش عمدهای از اینکه چرا صنایع بزرگ طی چند وقت اخیر تاثیر خاصی را از نوسانات متغیرهای اثرگذار نمیپذیرد در شکلگیری قیمتها قبل از وقوع اتفاقات بوده است. رشد بیش از اندازهای که شاخص (۱۸۰درصد افزایش از ابتدای سال تا کنون) تجربه کرده است در برخی صنایع به حدی فزاینده بود که در حال حاضر هم بهرغم اصلاحات صورت گرفته در بهبود وضعیت کامودیتی، قیمت نفت یا سایر متغیرها به دلیل اینکه از قبل چنین اخباری پیشخور شده است بنابراین فقط نسبتهای P/ E در شرف اصلاح هستند، کما اینکه از ابتدای مرداد که متوسط P/ E در رقمی بالغ بر ۳۴ مرتبه قرار داشت اکنون به رقم ۲۰ مرتبه رسیده است. بر این اساس انتظار رشد شارپی برای چند ماه پایانی سال جاری وجود ندارد و نوسان سینوسی بسیار محدود طی این مدت دور از انتظار نیست.
افزایش شاخص هموزن
- روزبه شریعتی | تحلیلگر بازار سرمایه
اینکه سهمهای بزرگ و شاخصساز خیلی مورد اقبال سهامداران حقیقی قرار نمیگیرند به این دلیل است که طرف عرضه از سوی حقوقیها و بازارگردانها به حدی قدرتمند بوده که اجازه پیشروی نقدینگی خرد حقیقیها را نمیدهد. البته شاید محرکهایی که برای سهمهای بزرگ وجود دارد با ابهام و عدم ثبات زیادی همراه است که در حقیقت جسارت خرید سهام شرکتهای بزرگ وجود ندارد.
به اعتقاد بنده نقدینگی سرگردان در حال حاضر به سهمهای کوچک بازار وارد میشود و تک سهمهایی که گاه از پتانسیل بنیادی و غیرسیستماتیک برخوردارند در واقع با افزایش اقبال همراه شدهاند. اگر محرکهایی که در سهام شاخصساز تاثیرگذار هستند با ثبات شوند یا اینکه فرصت آربیتراژ مهیا شود بهطوری که سهمهای بزرگ افت کنند و سهمهای کوچک نیز به میزانی افزایش پیدا کنند که از لحاظ ارزندگی دستخوش تغییر شوند.
در واقع شاخص هموزن با شاخص کل مورد مقایسه قرار میگیرد در صورتی که هم وزن نزدیک ۷۰ درصد رشد کند و در نقطه مقابل شاخص کل هیچگونه رشدی را به ثبت نرسانده باشد در نتیجه پارادایم فکری سرمایهگذاران تغییر پیدا خواهد کرد و سهام شرکتهای بزرگ مورد اقبال قرار میگیرد. پیامد اقبال تک سهمها را میتوان در رشد شاخص هموزن و تغییرات جزئی شاخص کل مشاهده کرد.
پیامد بورسبازی در کوچکترها
در حالی قیمت سهام صنایع و شرکتهای بزرگ در دنیا طی چند روز معاملاتی اخیر تحت تاثیر ویروس جهشیافته کرونا در مسیر کاهشی قرار گرفتهاند که در بورس تهران نیز روند حرکتی سهام به همین منوال است؛ بهطوریکه در چند روز گذشته شاهد رویگردانی سرمایهگذاران از بزرگان بازار هستیم.
در این میان اما بخش قابل توجهی از نقدینگی، طرف تقاضای سهمهای کوچک و متوسط را سنگینتر از روزهای گذشته کرده است؛ بهطوریکه بعضا شاهد خروج پول از لیدرهای شاخصساز و تزریق آن به تک سهمهای کوچک هستیم. ارسال سیگنال افزایش شاخص هموزن به جامعه سهامداری نیز از پیامد چنین تغییر رویکردی در فضای معاملاتی بورس و فرابورس در نظر گرفته میشود که به اعتقاد صاحبنظران اقتصادی، تداوم این رویه پیامدهایی را برای بورسبازان خواهد داشت.
به دلیل اینکه سهمهای کوچک در محدوده جذابی قرار دارند، نقدینگی هوشمند همچنان بخش مولد اقتصاد کشور را بستری امن برای سرمایهگذاری در نظر میگیرد. با چنین رویکردی هرچند پول تازه میتواند در نقش محرک قابل اتکایی در رشد تکسهمها پدیدار شود، اما بررسی و مرور تجربیات گذشته حاکی از این است که سهام صنایع کوچک به دلایلی همچون نقد شوندگی پایین در زمانی که کوچکترین ریسکی را متحمل شوند سریعا درصف فروش قفل میشوند.
بنابراین چنین اتفاقی با توجه به قدرت اندک بازارگردانی در این سهمها میتواند در صورت تداوم، خسارتهای جبرانناپذیری را به قشر سرمایهگذار وارد کند و در این میان تنها حرفهایهای بازار هستند که گاه همراه با رانت اطلاعاتی یا پشتوانه حقوقی میتوانند بهعنوان برندگان این روزهای بورس در سهمهای کوچک نوسانگیری و کسب سود کنند.
بازگشت پولهای حقیقی
روز گذشته پس از دوری دو روزه سهامداران حقیقی از زمین خرید سهام، شاهد ثبت خالص خرید ۵۳۶ میلیارد تومانی این دسته از بازیگران سهام بودیم. در این میان بیشترین توجه سهامداران خرد به زیرمجموعههای گروه خودرو و ساخت قطعات معطوف شد.
سهامی که در روزهای اخیر با فشار سنگین فروش مواجه شدند اما روز گذشته به مدار صعودی بازگشتند و معاملهگران شاهد جابهجایی سهام خودرویی به ارزش ۱۸۲ میلیارد و ۳۷۰ میلیون تومانی در مسیر حقوقی به حقیقی بودند. پس از آن گروه کاشی و سرامیک بود که در تداوم روند روزهای گذشته خود شاهد افزوده شدن سهامی به ارزش ۱۰۶ میلیارد تومان به سبد سهام حقیقیها بود.
در آنسوی بازار همانطور که اشاره شد گروههای بزرگ کالایی شاهد خروج نقدینگی حقیقی بودند. در این میان بیشترین خالص فروش سهامداران خرد به ارزش ۱۱۶ میلیارد و ۵۸۰ میلیون تومان از زیرمجموعههای گروه فلزات اساسی رقم خورد. گروه چند رشتهای صنعتی نیز در این روز شاهد جابهجایی سهامی به ارزش ۶۲ میلیارد تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود. دو گروه کانههای فلزی و محصولات شیمیایی نیز در مجموع با خالص خرید ۲۶ میلیارد تومانی حقوقیها همراه شدند.
در بازار چه گذشت؟
در جریان دادوستدهای روز سهشنبه از ۳۳۶ نماد معامله شده بورسی، ۱۶۴ نماد (معادل ۴۹ درصد) صف خرید به ارزش ۱۹۱۶ میلیارد تومان داشتند و ۲۷ نماد (معادل ۸درصد) صف فروش به ارزش ۴۳۲ میلیارد تومان تشکیل دادند.
در این بین دو نماد «وپارس» و «خودرو» بیشترین حجم صف خرید و نماد استانی «وسلرستا» بیشترین حجم صف فروش را داشت.
در معاملات فرابورس نیز از ۱۳۶ نماد فعال، ۷۰ نماد (معادل ۴/ ۵۱ درصد) صف خرید به ارزش ۸۰۲ میلیارد تومان و تنها یک نماد (قچار) صف فروش ۱۱ میلیارد تومانی داشتند. نماد تازهوارد «وکبهمن» دیروز هم بیشترین حجم صف خرید را داشت. از مجموع کل بورس و فرابورس حدود ۷۴درصد از نمادها قیمت پایانی مثبت و ۲۳ درصد از نمادها با قیمت پایانی منفی معاملات دیروز را پایان دادند. ضمن آنکه ارزش معاملات خرد بورس تهران (با کسر معاملات بلوکی و اوراق مشارکت) با رشد حدود ۱۴ درصدی نسبت به روز دوشنبه، ۱۱ هزار و ۲۶۰میلیارد تومان برآورد شد.