دنیای بورس: وآوا، تپکو، جهرم، فسا، داراب، وجامی، ومشان، وگستر، گوهران و وشمال را به عنوان حباب عیان قیمتی میتوان مطرح کرد. در این میان نام بسیاری دیگر از نمادها را میتوان در این لیست قرار داد که فعلا جولان نقدینگی رشد آنها را رقم زده است و اما مدتها است از مدار ارزندگی فاصله گرفتهاند و در شرایط کنونی میتوان آنها را در محدوده حباب دانست.
اشاره به حبابهای سنگین سهام در این مطلب بیشتر تلنگری به مقام ناظر نسبت به وضعیت کنونی بازار سهام کشور به منظور تسریع در تصمیمگیری و توسعه عرضی بازار است. همانطور که در مطلب دیروز با عنوان «آیا ترمز صعود پرشتاب سهام کشیده میشود؟» نیز مطرح شده بود شاید تنها راه کنترل التهاب نقدینگی در بازار سهام عرضههای اولیه مداوم شرکتهای بزرگ است که البته اخبار از انجام چند عرضه تا پایان سال حکایت دارد و باید منتظر ماند که واکنش بازار به این عرضهها چیست. در غیر این صورت معاملهگران احتمالا از حباب سنگین قیمتی در سهام شرکتهای مختلف آگاه هستند و با آگاهی از ریسکهای موجود در حال معامله در این نمادها هستند.
در میان شرکتهای بزرگ نیز مثال برای حباب کم نیست اما فعلا به شرکتهای نسبتا کوچکتر پرداخته میشود. علاوه بر نمادهای بالا نام بسیاری از شرکتها را نیز میتوان به این لیست اضافه کرد. برای مثال نمادهای متعددی از گروه سیمان را میتوان نام برد که بسیاری از انتظارات آتی را پیشخور کردهاند و بعضا معاملهگران این صنعت به نظر میرسد باورشان شده است سیمانیها باید به ارزش جایگزینی خود برسند. شتاب حرکت قیمتها به حدی بالا است که ما نیز حتی در رصد روزانه وقتی قیمت یک سهم را مشاهده میکنیم متعجب از میزان رشد قیمتی میمانیم. برای مثال سهام سیمان تهران که سهام کوچکی نیز نیست به بیش از 4 هزار تومان رسیده است. این سهم تقریبا 15 برابر شده است. این موضوع تنها به سیمان تهران محدود نمیشود محدود نمادهای سیمانی را میتوان پیدا کرد که آن هم در شرایط خاص بتوان از حمایت عامل بنیادی مانند سودآوری در آنها گفت.
یا در گروه کانیهای غیرفلزی شاخص کل این صنعت نسبت به ابتدای سال 97 بیش از 16 برابر شده است. نمادهای این صنعت از بورس و فرابورس و بازار پایه جهشهای عجیب قیمتی را تجربه کردهاند. کگاز از 5 هزار تومان عبور کرده است و بسیاری از نمادهای این گروه مانند بسیاری از نمادهای کوچک بازار رشدهای افسارگسیخته و بدون پشتوانهای را تجربه کردهاند. یارانه انرژی نقش مهمی در سودآوری این گروه دارد و این در حالی است که حتی با حذف یارانه انرژی پخت محصولات سرامیکی و تولید شیشه، آجرهای نسوز آنچنان سودی ندارد که بتواند از رشد اینچنینی سهام این صنعت حمایت کند و حتی اگر ریسک حذف یارانه انرژی نادیده گرفته شود. عمده این نمادها نیز مدتهاست از مدار ارزندگی فاصله گرفتهاند.
بار دیگر تاکید میشود اگر نامی از شرکت بزرگ یا صنعت بزرگ برده نمیشود نشان از ارزندگی این صنعت نیست و باید بررسی بیشتری در این خصوص انجام داد و تنها اما و اگرها در برخی از صنایع بیشتر است و نمیتوان به این صراحت از حباب قیمتی آنها گفت، اما بعضا مشاهده میشود که تحلیلگران در ظاهر بنیادی دلیل عجیبی را برای ارزندگی سهام عنوان میکنند که تنها و تنها تلاش برای داغ کردن سهام مورد نظر به نظر میرسد این دلایل برای نمادهای مختلف به خصوص غیرکالاییها بیشتر مطرح میشود و تلاش برای داغ کردن این سهام بزرگ غیرکالایی کاملا مشهود است. اگر این نمادها رشد میکنند یا بهانهای مطرح میشود نباید با ارزندگی این نمادها اشتباه گرفته شود و معاملهگران باید این موضوع را در نظر داشته باشند و با چشمانی باز به معامله بپردازند. برای مثال نماد مادیرا نیز جالب توجه است که با هجوم کدهای حقیقی وخریدهای سنگین همراه شده است که تغییر سهامداری درصدی را نیز تا حدودی تغییر داده است. اما تاکنون هیچ انگیزهای برای خرید سهام این شرکت جز داغ کردن سهم با پولهای کلان مشاهده نشده است و همانطور که در اجماع تحلیلگران نیز مشاهده شد قیمت این سهم فاصله زیادی تا سودآوری دارد. البته در این شرکت فروش سهامداران عمده میتواند حداقل امید به تزریق دوباره همین نقدینگی ناشی از فروش به شرکت را داشت. امیدواریم که برآورد ما از حباب قیمتی اشتباه بوده و واقعا تغییرات شگرفی رخ دهد در غیر این صورت وضعیت بسیاری از نمادهای بازار میتواند نگرانکننده باشد و تنها دلیل آن فعلا بلاتکلیفی در وضعیت اقتصاد کلان است که سرمایهها را به اجبار به سمت بورس کشانده است.