پیش بینی بورس امروز | دیده بان یکشنبه ۲۷ بهمن ۹۸

شاخص بورس توانست در معاملات دیروز نیز صعودی بماند؛ اما زیر پوست سبز نماگر سهام چه گذشت؟ لیدر اخیر سهام منفی شد و تکان‌هایی در بزرگان بورسی رقم خورد. آیا قرار است مسیر بورسبازان تغییر کند؟

دنیای بورس: روز گذشته هرچند شاخص بورس توانست تا مرز ۴۶۶ هزار واحدی صعود کرده بود، اما در نهایت در یک‌قدمی کانال ۴۶۲ هزار ایستاد. نمادهای گروه خودرویی که با تب و تاب زیاد معاملات خود را آغاز کرده بودند به سرعت سمت صف فروش رفتند و برخی گروه‌های مورد توجه بورس‌بازان را نیز با خود همراه کردند. هم‌زمان اما نقدینگی در جبهه‌هایی از سهام کالایی فعال‌تر شدند. فارغ از آنکه چه سناریویی پیش روی بورس خواهد بود باید به چند ریسک مهم داخلی و فضای کلان بیرونی اثرگذار بر سهام توجه کرد.  

 

دستاویزهای بورس‌بازان در محدوده منفی

بارها اشاره شده است که در هفته‌های اخیر عمدتا دلیل خاص و مشخص تحلیلی برای رشد سهام نمی‌توان معرفی کرد و آنچه نقش اصلی را بازی می‌کند نقدینگی است که در بورس تهران جولان می‌دهد. طبیعی است که وقتی برای رشد قیمت‌ها نمی‌توان چارچوب مشخصی تعریف کرد، در مسیر اصلاحی نیز یافتن دلیلی مشخص و واقعی تلاشی باطل است. اما شواهد تجربی نشان می‌دهند هر بار که بورس با جریان منفی پس از رشدهای پرشتاب مواجه می‌شود به سرعت با جریانی از بهانه‌های ریزش مواجه می‌شود. بر این اساس به شدت باید گوش به زنگ باشیم که اگر بر موج نقدینگی در سهمی سوار شده‌ایم باید مراقب تغییر مسیرهای بی‌رحم باشیم و بدانیم بهانه‌هایی که برای توضیح ریزش ارایه می‌شوند همگی پس از واقعه هستند و قدرت پیش‌بینی به ما نمی‌دهند و عقب‌نگر هستند.

دیروز نیز در گیر و دار صف فروش نمادهای خودرویی، گروه‌های دیگری نیز با فشار فروش سنگین مواجه شدند و علت افت قیمت‌ها به وضعیت گروه خودرو گره زده شد. در گوشه و کنار نیز برخی به راه‌اندازی فروش تعهدی سهام در هفته آینده تاختند. گروهی دیگر نیز به احتمال فروش‌های حقوقی در ماه پایانی سال اشاره کردند و حتی تصمیمات دولت برای تامین مالی از سهام بهانه‌ای بود که بعضا به آن اشاره می‌شد. هرچند هر کدام از این موارد می‌تواند بخشی از واقعیت را ارایه دهد، اما بیشتر چنین فرضیاتی تلاش‌هایی برای توجیه ریزش هستند و نه محرک اولیه آن.

پس به شدت باید مراقب بود و بدانیم تنها دلیل رشد اخیر قیمت سهام اقبال عمومی و ورود پول‌های تازه به بورس است و هر نوع تغییری در تمایلات نقدینگی می‌تواند زمینه‌ساز تغییر مسیر شود که به بهانه‌های مطرح‌شده ارتباط چندانی ندارد. این پول‌های تازه که به سودهای سریع و بزرگ عادت کرده‌اند، تحمل زیادی برای درجا زدن و نبود صف خرید ندارند. بنابراین، حتی درجا زدن قیمت‌ها نیز می‌تواند صبر آنها را لبریز کرده و دکمه فروش را فعال کند. در چنین شرایطی، ارایه بهانه‌های ریزشی، درست یا غلط می‌تواند بر ذهنیت این پول‌ها اثرگذار بوده و جریان را تشدید کند.

 

سکوت تحلیلی چه زمان شکسته می‌شود؟

در همین رابطه توجه به رفتار تحلیل‌گران نیز جذاب به نظر می‌رسد. در مسیر پررونق اخیر بورس، بسیاری از کارشناسان با آنکه نگران رشد بی‌رویه قیمت برخی سهام بودند سکوت پیشه کردند تا از هجمه تازه‌واردها در امان بمانند یا به اصطلاح با روند نجنگند. اما مشاهده می‌شود به محض مشاهده برخی نشانه‌های منفی، یک به یک به میدان آمده و نمودارهای تکنیکی و نسبت‌های بنیادی را رونمایی می‌کنند که نشان می‌دهد سهام مزبور به نقطه اوج خود رسیده بودند. این جریان پس از حادثه نیز مشابه بهانه‌هایی که پیشتر به آن اشاره شد در تشدید فضای منفی اثرگذارند.

پس معلوم می‌شود که چرا افت قیمت‌ها می‌تواند بی‌جهت شدت بگیرد. البته هفته‌های اخیر چند بار با چنین فضاهایی که نشانه‌هایی از تردید هویدا شدند مواجه بودیم، اما هر بار قدرت پول‌ها مانع از ادامه‌دار شدن روند منفی شده‌اند. بنابراین، توصیه‌های اخیر بیشتر برای دادن دیدی عمیق‌تر نسبت به زمین بازی است که در اکنون در آن فعالیت می‌کنیم. اگر به فضایی نزدیک شویم که نگرانی‌های کارشناسی از سقف‌های تکنیکی تا بالا بودن نسبت‌های بنیادی را از زبان تازه‌واردهای بورسی بشنویم، علامت هشداری است از تغییر نگاه بورس‌بازان.

 

نقدینگی در تعادل جدید بازارها

پس از مدت‌ها حبس آماری، گزارش اخیر بانک مرکزی از رکوردهای جدید نقدینگی خبر داد، اما مهم‌تر از آن تغییراتی است که در ترکیب این متغیر کلان اقتصادی مشاهده می‌شود. به طور کلی می‌توان نقدینگی را به دو بخش پول (آنچه به صورت جاری در دسترس است) و بخش شبه‌پول (سپرده‌هایی که به سرعت در دسترس قرار نمی‌گیرد) تقسیم کرد. از سال ۹۳ سابقه نداشته است که سهم پول به بیش از ۱۶ درصد کل نقدینگی برسد و این همان کلید التهاب بازارها از ابتدای سال گذشته است. روندی که ابتدا ارز و سکه را هدف گرفت و در فاصله کوتاهی به مسکن، خودرو و سایر کالاها و در نهایت به بورس هجوم آورد.

اما علت ماندگاری پول‌ها در بازار سهام و بعضا بازار ملک آزادی بیشتری است که در معاملات آنها دیده می‌شود. تا زمانی که تغییری در این وضعیت ایجاد نشود و نرخ‌های سود بانکی (یا اوراق بدهی) بالا نرود احتمالا تفاوتی در آرایش پول شاهد نباشیم. پس حتی تحلیل‌گران نیز باید به این تغییر مهم در وضعیت نقدینگی که تمایلات سفته‌بازی در اقتصاد را تقویت می‌کند توجه بیشتری داشته باشند و صرفا با شبیه‌سازی‌های عقب‌نگر به تحلیل بورس نپردازند.

با در نظر گرفتن این شرایط، هنوز قدرت نقدینگی فعال در بورس می‌تواند هرگونه عامل منفی را پشت سر بگذارد. اما نکته اینجاست که پس از رشدهای اخیر قیمت سهام، قدرت پول‌های تازه برای صعود دسته‌جمعی سهام محدودتر شده است. زمانی که ارزش بازار کل بورس کمتر از ۱۳۰۰ هزار میلیارد تومان بود با اکنون که بیش از ۳۰ درصد رشد کرده و به ۱۷۰۰ هزار میلیارد تومان نزدیک شده، برای صعود دسته‌جمعی به پول کمتری نیاز داشت. بنابراین، احتمال آنکه اکنون جابجایی‌های سریع نقدینگی در گروه‌های مختلف را شاهد باشیم افزایش یافته است.

 

موتور خودرویی یا کالایی بورس؟

در همین راستا توجه به معاملات دیروز حاوی نکات جالبی بود. اگر پول‌های جدید توان بالا بردن همه سهام را نداشته باشند، احتمال هجوم بردن مقطعی آنها به گروه‌های مختلف بالاست. روز گذشته، درجه منفی نمادهای خودرویی تعمیق شد و با وجود معاملات سنگینی که در روزهای اخیر تجربه کرده بودند، نتوانستند از گزند فروشنده‌ها رها شوند. هرچند شب گذشته ترافیکی از پیشنهادهای افزایش سرمایه در نمادهای این گروه را شاهد بودیم که می‌تواند جان تازه‌ای به معاملات سهام خودرویی ببخشد، اما نمی‌توان فشارهای فروش روزهای اخیر را نادیده گرفت. بنابراین، معاملات امروز برای صنعت خودرو اهمیت دارد و برای مسیر این لیدر بورسی تعیین‌کننده است.

در سوی دیگر، صعود دلار به بالای ۱۴ هزار تومان و افزایشی ماندن انتظارات فعالان این بازار در کنار آرامش بازار جهانی زمینه برای اقبال به نمادهای کالایی را فراهم کرد. در فضای ضعف نمادهای خودرویی، این نشانه‌های مثبت شانسی را به سهام صادراتی می‌دهد که با اقبال معامله‌گران همراه شوند. ارزش بازار بالای این گروه‌ها می‌تواند موتور صعود سهام را داغ نگه دارد. در جبهه کارشناسان نیز، نمادهای این گروه بیشتر مورد تایید هستند و عده زیادی از تحلیل‌گران قیمت سهام آنها را به مراتب منطقی‌تر از کلیت بازار می‌دانند.

با وجود همه این عوامل، جنس متفاوت بازیگران این گروه‌ها می‌تواند مانعی جدی بر سر این تغییر جبهه باشد. سهام کالایی عمدتا بزرگ با فروشنده‌های بی‌رحمی هستند که جریان‌های سفته‌بازی چندان رغبتی به آنها نشان نمی‌دهند. بورس‌بازانی که در سهام خودرویی و برخی گروه‌های کوچک عادت به صف‌های خرید متوالی و رشدهای پرشتاب دارند، چندان تحمل عرضه‌های سنگین در نمادهای بزرگ کالایی را ندارند. همین امر ممکن است مانع پایداری موج مثبت سهام بزرگ این گروه شود.

Submitted by admin on