دنیای بورس: حال که قیمتها به اوجهای جدیدی رسیدهاند پیش بینی بورس بیش از هر زمانی دشوارتر شده است. در چنین شرایطی برای یک بورسباز مهمترین مساله تشخیص زمان اصلاح قیمتهاست. از یک سو طمع جا نماندن از مسیر صعودی باعث میشود در فروش احتیاط کرد، در سمت دیگر، امکان اصلاح پس از رشدهای پرشتاب اخیر، فروشندگان را در کمین نگه داشته است. اما محرکها و ضدمحرکهای بورس کدامند؟
برندگان بورس در دی ماه
پیش از هرچیز باید اشاره کرد مرور دی ماه نشاندهنده تلاطمی کمسابقه در بازار سهام بود و افت و خیزهای سنگین، نشاندهنده سختی پیش بینی بورس این روزهاست. سهامی که رشدهای بیش از 50 درصدی و حتی سهرقمی را در بازه اندک یکماهه تجربه کردند، در ادامه چه وضعیتی پیدا میکنند؟ با وجود هشدار برخی کارشناسان و حتی مدیران شرکتها، همچنان شاهد یکهتازی گروهی از نمادها در بازار سهام هستیم و باید دید این بار نیز معاملهگران همه پیشبینیها را تغییر میدهند یا خیر.
اگر تمایل دارید عملکرد خود در ماه گذشته را با سبدهای پرسود ماه گذشته مقایسه کنید، حتما دو گزارش زیر را بخوانید:
رکوردداران سهام در اولین ماه زمستان
ورود پولها به بورس پایان مییابد؟
بدون شک قدرت ورود نقدینگی در بورس تهران مهمترین محرک قیمتها بوده است که البته طی دو روز گذشته با سد عرضه مواجه شده است. این فروشها اگر عقبنشینی نکنند و یا پولهای تازهنفس برای ورود مردد شوند، احتمال اصلاح را افزایش میدهند. پس اولین تهدید پیش روی بورس تهران، عقبنشینی نقدینگی است که باید به دقت از سوی معاملهگران مورد رصد قرار گیرد. همانطور که بارها نیز اشاره شده، ورود تدریجی در مقابل خروج یکباره پولهای سهامداران حقیقی باعث میشود اگر جریان ورودی نقدینگی تضعیف شود، شدت ریزش قیمتها و صفهای فروش بالا رود. اما در صورت تداوم حضور خریداران بیپروا، فروشندگان نیز عقبنشینی خواهند کرد و هرگونه اصلاحی در صورت وقوع به سرعت پایان میپذیرد.
بیاعتنایی مجدد بازار به نسبتهای کلان؟
نگرانی دوم که در پیش بینی بورس معمولا مورد توجه قرار میگیرد، نسبتهای کلان تاریخی است. هرچند سهامداران خُرد به این نوع نسبتها توجهی ندارند، اما سهامداران عمده که پرتفوهای بزرگی دارند، عموما از چنین مقایسههایی برای سهولت در تحلیل کلیت بورس بهره میجویند. اکنون بسیاری از نسبتها مانند قیمت به درآمد (P/E)، قیمت به فروش (P/S)، ارزش بازار به تولید ناخالص داخلی و حتی ارزش بازار به نقدینگی در سطوحی فراتر یا نزدیک به اوجهای تاریخی بورس قرار دارند. این مساله هرچند به طور کلی میتواند علامت هشدار باشد، اما طی دو سال اخیر، حتی برخورد به این سطوح نیز نتوانست موتور رشد سهام را متوقف کند. باید دید این بار که مجدد توجه برخی افراد به این نسبتها جلب شده، واکنش بازار چه خواهد بود. نباید فراموش کرد که حتی در بورسهای بینالمللی (مثلا بورس آمریکا طی سالهای اخیر)، چنین نسبتهایی برای مدت قابل تاملی از سطوح تاریخی خود فاصله گرفته و تا امروز نیز به آنها بازنگشتهاند. آیا بورس تهران نیز میتواند چنین عملکردی داشته باشد یا بالاخره صعود بیپایان سهام ادامه خواهد یافت؟
گزارشهایی که پاسخگوی سهامداران نبود
هرچند کارشناسان معتقدند انتظار خاصی از گزارشهای سود 9 ماهه یا بهتر بگوییم پاییز نداشتند، اما در یک بررسی عمومی شاهد هستیم که عملکرد شرکتها در موارد متعددی حتی از انتظارات هم ضعیفتر بودهاند. بنابراین، بدون شک تحلیلگران معتقدند رشد فعلی قیمت سهام با رشد سودآوری شرکتها همخوانی ندارد و این یک تهدید مهم برای آینده محسوب میشود. بسیاری از تحلیلگران بنیادی معتقدند بورس نمیتواند در بازه زمانی نسبتا طولانی، فاصله زیاد بین قیمتها و سودآوری را تحمل کند. با این فرضیه، پیش بینی بورس به ما میگوید قیمتها در شرف اصلاح هستند. اما این فرضیه به دو دلیل میتواند رد شود؛ اولا عملکرد فصلهای پیشین بازار سهام چنین مسالهای را تایید نمیکند و قیمتها بدون توجه به روند سودآوری در موارد بسیاری صعود داشتهاند.
ثانیا و شاید مهمتر آنکه برخی معتقدند همچنان پتانسیلهای افزایش سودآوری به دلیل فضای تورمی و بالا رفتن نرخ دلار نیمایی وجود دارد. پس در تحلیل گزارشهای فصل پاییز، برخی معتقدند که این وضعیت قابل پیشبینی و مطابق انتظارات بود. اما گزارشهای دی ماه که در آن افزایش نرخ دلار و قیمتهای جهانی ملموس است محرکی تازه به بازار ارائه میشود که میتواند روند صعودی را ادامهدار کند. برای ارزیابی قدرت گزارشهای دی ماه باید چند روزی منتظر ماند و چشم به کدال دوخت.
بازار تجدید ارزیابیها داغ میماند؟
موضوع آخری که شاید بتواند به عنوان محرکی جدی در بازار سهام باقی بماند، بحث افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی است. این مساله طی سالهای اخیر همواره مورد توجه بورسبازان بوده و با وجود آنکه اختلاف نظرهای جدی بر سر بیاثری آن بر عملکرد شرکتها وجود دارد؛ سهامداران عموما روی خوش به آن نشان دادهاند. در این میان، طی یکی دو روز اخیر در گروههایی مانند بانک و خودرو وعدههایی از این دست ارائه شده است. این ماجرا زمانی بیشتر میتواند مورد توجه قرار گیرد که بازار از سایر گزینهها و به طور خاص سهام کالایی عقبنشینی کند و نقدینگی سرگردان نیز برای سفتهبازی در گروههای مزبور خیز بردارد. پس شاید یکی از بخشهایی که هنوز بتواند شاهد معاملات داغی باشد سهام وابسته به این جریان است. البته این ماجرا لزوما به معنای رشد قیمت سهام این گروهها نیست، زیرا حجم عرضهها نیز در این موارد بالا میرود؛ اما احتمال آنکه معاملات پررونقی را شاهد باشیم افزایش مییابد.
در پایان باید اضافه شود که مدتهاست به علت هجوم نقدینگی که برهمزننده همه معادلات است، پیش بینی بورس امری تقریبا غیرممکن شده و تلاش ما در بیان دلایل مختلف آن است که معاملهگران بتوانند با چشم بازتر پرتفوی خود را بچینند و برای اتفاقات مختلف آرایش مناسبی داشته باشند.