به گزارش «دنیای بورس»، اقتصادنیوز نوشت: گزارش رسمی سازمان برنامه میگوید: در دو دهه گذشته پیشبینیهای قیمت نفت در لوایح بودجه با واقعیت همخوانی نداشته است.
در اقتصاد ایران به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی پیشبینی قیمت این کالا برای برآورد درآمدها دولت اهمیت بالایی دارد.بررسیهای سازمان برنامه از سال 1381 تاکنون نشان میدهد که تدوینکنندگان بودجه همواره در تعیین قیمت نفت دچار دو خطا شدند کم نمایی و بیش نمایی در برآورد.
هر دو خطا موجب شده اقتصاد ایران از این ناحیه آسیب ببیند در سالهای کم برآوردی به جز یک مقطع کوتاه دولت ها ولع هزینه پیداکردهاند و با تبدیل ارزهای نفتی به ریال زمینه رکود و تورم را به وجود آوردهاند و در سالهای بیش نمایی کسری بودجه به وجود آمده که نتیجه آن تورم بوده است. این خطا در دو دهه گذشته چه میزان بوده و آیا سال بعد تکرار شده است؟
نفت؛ بازیگر مهم اقتصاد جهانی
نفت یقیناً از ارزشمندترین انرژیهای جهان و احتمالاً مهمترین کالای اقتصاد ایران است. نفت میتواند هر اقتصادی را اعم از کشورهای دارای منابع نفتی چه سایر کشورها را تحتالشعاع قرار دهد بهبیاندیگر تغییرات در قیمت این منبع انرژی میتواند از درآمد دهکهای جامعه تا تولید ناخالص داخلی اثرگذار باشد و افت یا صعود قیمت آن میتواند اقتصاد جهانی را با چالشی جدی مواجه سازد.
بازار نفت و تنشهای بینالمللی
مناقشات سیاسی ایران با غرب و تحریمهای ظالمانه علیه کشور، بههمریختگی اوضاع اجتماعی ونزوئلا و تنزل جایگاه سیاسی آن، بحرانهای خاورمیانه، سکاندار کاخ سفید در دستهای فردی تندرو، شیوع جهانی ویروس کرونا و... از عواملی است که هرچه بیشتر فرمول پیشبینی قیمت این کالای استراتژیک را در سالهای اخیر پیچیدهتر کرده است.
در سال جاری میلادی قیمت نفت بهشدت تنزل پیدا کرد و حتی در مقطع کوتاهی کاهش تقاضا و قیمت نفت تا جایی پیش رفت که عملاً فروش آن حتی هزینه تولید را هم تحت پوشش قرار نمیداد.
میانگین تقاضای روزانه نفت از تقاضای روزانه 100 میلیون بشکه در روز در سال 2019 به 91 میلیون بشکه در روز کاهش یافت. کاهش حدود دهدرصدی تقاضا در این بازار انرژی باعث شد تا قیمت محقق شده برای هر بشکه نفت در سال جاری، پایینتر از پیشبینی حدود 41 دلاری برای هر بشکه نفت توسط نهادهای بینالمللی جهانی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول باشد.
عوامل مؤثر بر بهای نفت خام
قیمت نفت خام نیز از قاعده کلی ارزشگذاری توسط عرضه و تقاضا در اقتصاد مستثنا نیست اما یقیناً عوامل امنیتی و سیاسی بیشتر از هر کالای دیگری در اقتصاد بر روی قیمت نفت میتواند اثرگذار باشد.
پارامترهای بسیاری را میتوان نام برد که بر روی قیمت نفت مؤثر هستند اما مهمترین این عوامل عبارت است از؛ میزان رشد اقتصادی، ارزش دلار، عملکرد اوپک، عوامل سیاسی روانی، نحوه بهرهبرداری از منابع استراتژیک نفتی، هزینه تولید، انرژیهای جایگزین و حوادث طبیعی.
بهعنوانمثال رابطه بین تقاضای نفت و رشد اقتصادی امری اثباتشده است بهطوریکه یک درصد رشد در تولید ناخالص داخلی،0.5 درصد افزایش در تقاضای نفت را به دنبال دارد.
از علل اصلی کاهش تقاضای نفت در سال جاری نیز به همین موضوع برمیگردد چراکه امسال میانگین رشد اقتصادی کشورهای پیشرفته به گزارش صندوق بینالمللی پول منفی 8 درصد بوده است.
پیشبینی نفتی در بودجه
نفت مهمترین کالا در اقتصاد ایران و از بااهمیتترین ارکان درآمدزایی کشور است. ازآنجاییکه در طول چند دهه گذشته نفت یکی از منابع مهم تأمین درآمد دولت در بودجه بوده است، همواره بر سر قیمت پیشبینیشده آن در بودجه بحث بوده است.
به گزارش سازمان برنامهوبودجه قیمت پیشبینیشده هر بشکه نفت در بودجه از سال 1381، همواره با رقم تحققیافته اختلاف داشته است. البته اختلاف بین قیمت پیشبینی و تحققیافته تا حدودی به خاطر بازار قیمتگذاری پیچیدهی این کالای استراتژیک موردقبول است، اما گاه این اختلاف به حدی بوده که کشور را با مشکل روبهرو ساخته است.
چراکه برنامهریزی مالی و اقتصادی دولت بر مبنای قیمت پیشبینیشده است، حال زمانی که در واقعیت این رقم اختلاف عمدهای داشته باشد میتواند توازن بودجه را برهم بریزد.
از سال 81 تا سال 92 همواره قیمت هر بشکه نفت در واقعیت بالاتر از قیمتی بوده است که در لایحهی بودجه آن سال پیشبینیشده است. بهعنوانمثال در سال 90 قیمت تحققیافته هر بشکه نفت حدود 27 دلار بالاتر از قیمت نفت در بودجه بوده است.
از سال 92 به بعد این رابطه دیگر ادامه نیافت بهطوریکه قیمت نفت در لایحه بودجه 93، حدود 17 دلار بالاتر از عددی بود که دولت توانست به فروش رساند.
دقت پیش بینی دولت ها
گزارش سازمان برنامه نشان می دهد در دولت دوم سید محمد خاتمی قیمت پیش بینی شده نفت همواره کمتر از واقعیت بوده است.
در واقع ایران توانسته در این سالها با قیمت بالاتری از قیمت در نظرگرفته شده در بودجه نفت صادر کند. در آن سال ها به دلیل ایجاد حساب ذخیره ارزی بخش از مازاد درآمد نفتی به این حساب رفت و در مجموع نیز دولت این حساب را با نزدیک به 10 میلیارد دلاری موجودی به دولت بعد تحویل داد.
اما در دولت های بعدی این کم نمایی یا در قالب افزایش هزینه های جاری خود را نشان داد یا به مرور تبدیل به بیش برآوردی شد. در دولت دوم محمود احمدی نژاد روند بیش برآوردی در قیمت نفت کاملا مشهود است.
در واقع در حالی که قیمت جهانی نفت نزولی شده قیمت نفت در بودجه دولت ایران صعودی شده است. در دوره روحانی نیز به جزء دو سال قیمت بودجه بالاتر از قیمت تحقق یافته بوده است.
قیمت هر بشکه نفت در سال آینده
بیش بینی نهادهای بینالمللی مانند بانک جهانی، اوپک و صندوق بینالمللی پول برای بهای هر بشکه نفت برنت در سال آینده حدود 48 دلار خواهد بود. البته بررسی روند سالهای گذشته چنین نشان میدهد که بهطور میانگین قیمت واقعی حدود 5 دلار پایینتر از قیمت پیشبینیشده است.
بهای نفت ایران بهطور متوسط 3 دلار پایینتر از نفت برنت است. از همین رو با کسر این 3 دلار و ضریب خطای قیمت پیشبینی، قیمت هر بشکه نفت در سال آینده حدود 40 دلار خواهد بود ظاهراً قیمت نفت در لایحهی بودجه 1400 که 40 دلار تعیینشده است با واقعیت همخوانی دارد؛ اما این تمام ماجرا نیست.
دقت پیشبینی نفتی 1400
استخراج نفت مانند هر کالای دیگری قیمت تمام شده دارد در ایران سازمان برنامه میگوید: هزینه تولید نفت خام در ایران برای هر بشکه نفت بین 9 تا 12 دلار متغیر است. اگر دولت قیمت 40 دلاری هر بشکه در بودجه را درآمد ناخالص خود از فروش نفت در نظر گرفته باشد.
تحقق این رقم قریب به واقعیت است و در این صورت دولت در ازای صادرات هر بشکه نفت حدود 30 دلار سود خواهد کرد و کل درآمد خالص نفتی کشور در سال آینده بنا به صادرات روزانه 2 میلیون و 300 هزار بشکه و نرخ ارز 11 هزار 500 در بودجه، حدود 290 هزار میلیارد تومان خواهد بود.
اما چنانچه دولت قیمت 40 دلاری هر بشکه نفت را بهطور خالص در نظر گرفته باشد، بعید به نظر میرسد بتواند این درآمد را به واقعیت بدل کند. چراکه در این صورت دولت باید با احتساب هزینه تولید حدود 10 دلاری برای هر بشکه، هر بشکه نفت خام را باید حدود 50 دلار به فروش رساند که با پیشبینیهای صورت گرفته کمی دور از دسترس است.