برنده و بازنده در توافق تجاری چین و امریکا

بعد از امضای فاز اول توافق چین و امریکا حالا امریکا بسیاری معتقدند که برنده و بازنده این توافق کیست  و آیا این توافق پایدار خواهد ماند.

به گزارش «دنیای بورس» به نقل از دنیای اقتصاد، چهارشنبه گذشته فاز نخست توافق تجاری چین و آمریکا به امضای ترامپ و معاون نخست‌وزیر چین رسید. واکنش بازارها به این رویداد خیلی بزرگ نبود، زیرا از پیش اثر آن بر بازارها گذاشته شده بود. در هفته‌های اخیر همزمان با انتشار اخبار مربوط به نزدیک بودن امضای توافق تجاری، شاخص‌های مالی در بورس‌های بزرگ و قیمت برخی مواد خام افزایش یافته‌اند.

 طبق این توافق قرار است چین در دو سال آینده ۲۰۰ میلیارد دلار کالا و خدمات بیشتر از رقم مربوط به سال ۲۰۱۷ از آمریکا بخرد و دسترسی شرکت‌های آمریکایی به بازار خود را تسهیل کند. وعده‌هایی هم در برخی زمینه‌های دیگر داده شده است. درباره تاثیرات مثبت این توافق بر اقتصاد جهان تردیدهایی وجود دارد و پرسش‌هایی مطرح شده است. 

نکته نخست این است که توافق یاد شده سبب کاهش تعرفه‌های کنونی که بر کالاهای صادراتی چین و آمریکا اعمال شده نمی‌شود در نتیجه زیان‌های حاصل از این تعرفه‌ها همچنان بر اقتصاد دو کشور و جهان وارد خواهد شد. از سوی دیگر ترامپ ۶ ماه پس از استقرار در کاخ سفید می‌توانست از چین بخواهد بر واردات کالاهای آمریکایی بیفزاید بدون آنکه لازم باشد این میزان تعرفه اعمال شود و اقتصاد آمریکا و جهان را به ضعف بکشاند.

چین سال ۲۰۱۷ پیشنهاد افزایش واردات از آمریکا را مطرح کرده بود.  برخی تحلیلگران معتقدند توافق امضا شده دارای نقاط ضعف مختلفی است و بعید است به‌طور کامل اجرا شود. همچنین مدت تعهدات چین تنها دو سال است. در مطالب حاضر به ضعف‌های این توافق، برنده‌ها و بازنده‌ها، چند نکته درباره این توافق و برخی نقاط قوت آن اشاره شده است.

در «دنیای بورس» هم خواندیم: فاز اول توافق و هرآنچه باید از آتش‌بس پکن و واشنگتن بدانیم

 

صلح دیر هنگام

هیتر لانگ| واشنگتن پست

چهارشنبه هفته گذشته در نهایت فاز نخست توافق تجاری بین آمریکا و چین به امضای ترامپ و معاون نخست‌وزیر چین رسید. پرسش‌های متعددی درباره محتوای این توافق و اثرات آن مطرح است و یکی از این پرسش‌ها این است که آیا ارزش داشت ترامپ جنگ تجاری زیان‌بار برای اقتصاد جهان را به خاطر رسیدن به این توافق راه اندازد؟ تعرفه‌ها زیان‌های بزرگی به بخش‌های مختلف اقتصاد چین، آمریکا و جهان وارد کرده است و این زیان‌ها همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.

توافق امضا شده در روز چهارشنبه حاوی برخی نکات مثبت است: چین قبول کرده تا دو سال آینده میزان خرید کالا و خدمات از آمریکا را ۲۰۰ میلیارد دلار بالا ببرد و شرکت‌های آمریکایی دسترسی بیشتری به بازار چین خواهند داشت. همچنین در حوزه محافظت از دارایی‌های معنوی برخی درخواست‌های آمریکا از سوی چین پذیرفته شده است. اما این سوال مطرح است که برای رسیدن به این نقطه، اعمال آن میزان تعرفه لازم بود؟

در کوتاه‌مدت این توافق چندان درخشان نیست. افزایش واردات کالاها و خدمات آمریکا از سوی چین تنها بخشی از زیان‌های جنگ تجاری برای اقتصاد آمریکا را جبران می‌کند و بخش بزرگی از این افزایش خرید می‌توانست تابستان سال ۲۰۱۸ بدون آنکه لازم باشد ترامپ تعرفه‌ها را بالا ببرد اتفاق بیفتد.

در آن زمان چین پیشنهاد داده بود میزان بالاتر محصولات کشاورزی، نفت، گاز و کالاهای صنعتی را از آمریکا خریداری کند یعنی همان هدفی که اکنون تحقق یافته، آن زمان بدون این میزان زیان برای اقتصاد آمریکا قابل دستیابی بود. البته توافق حاصل شده روابط تجاری چین و آمریکا را تا اندازه‌ای دگرگون کرده و ترامپ محتوا و جهت دیالوگ‌ها درباره چین را تغییر داده است.

در حال حاضر بر سر ضرورت به چالش کشیدن چین به‌دلیل اقدامات تجاری این کشور اتفاق نظر فراگیر در آمریکا وجود دارد و از این پس با امضای توافق یاد شده، شرکت‌های آمریکایی مجبور نیستند برای دسترسی به بازار چین، فناوری خود را به شرکت‌های این کشور منتقل کنند، یعنی این مشکل دیرینه حل شده است.

تعرفه‌هایی که آمریکا علیه کالاهای چینی اعمال کرد، نوعی جدایی نسبی بین دو کشور به وجود آورده است، به این معنا که بخشی از زنجیره عرضه که زمانی در چین ریشه داشت به دیگر کشورها به ویژه ویتنام و تایلند منتقل شده است. در نتیجه آمریکا کمتر از قبل به چین وابسته است. ترامپ قبل از امضای توافق که در یک مراسم طولانی انجام شد گفت: «امروز ما یک قدم تحرک‌آفرین را برمی‌داریم، قدمی که هرگز قبلا با چین برداشته نشده بود. این یک تغییر بزرگ در تجارت جهانی است.»

هیچکس معتقد نیست جنگ تجاری زیان‌بار نبوده است. در چند فصل اخیر نرخ رشد اقتصاد آمریکا کاهش یافته و در چند فصل آینده نیز این روند ادامه پیدا خواهد کرد. یک دلیل مهم این وضعیت، تعرفه‌هایی است که ترامپ بر کالاهای صادراتی چین اعمال کرده است. همچنین سرمایه‌گذاری شرکت‌ها متوقف شده، در سراسر آمریکا تعداد زیادی از کشاورزان ورشکسته شده‌اند، فعالیت‌ها در بخش‌های تولید کارخانه‌ای و حمل و نقل کاهش یافته و به میزانی رسیده که یک دهه قبل در دوران بحران مالی و رکود اقتصاد جهان مشاهده شده بود.

اعمال تعرفه معادل بالا بردن قابل ملاحظه مالیات‌ها بوده است. دو موسسه آکسفورد اکانامیکس و مودیز آنالیتیکس معتقدند جنگ تجاری چین و آمریکا سال قبل ۳/ ۰ درصد از رشد اقتصاد آمریکا کاست که معادل ۶۵ میلیارد دلار است و اگر تغییری در تعرفه‌ها ایجاد نشود، این رقم امسال به ۸۵ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت.

توافقی که روز چهارشنبه امضا شد به جنگ تجاری پایان نمی‌دهد و تعرفه‌ها باقی است. اکنون دو سوم کالاهای صادراتی چین به آمریکا مشمول تعرفه است. اقتصاددان‌ها با در نظر گرفتن تمامی این واقعیت‌ها می‌گویند این جنگ تجاری زیان خالص برای اقتصاد آمریکا بوده است البته نه یک زیان بسیار بزرگ. ترامپ می‌توانست شش ماه پس از استقرار در کاخ سفید به این توافق با چین دست پیدا کند و نیازی نبود این میزان تعرفه بر کالاهای چینی اعمال شود.

یکی از مقامات تجاری دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما می‌گوید حتی ترامپ و تیم او در نهایت پذیرفتند که ایالات‌متحده از جنگ تجاری زیان دیده است، اما اعلام کرده‌اند که فواید این جنگ بیشتر از زیان‌های آن بوده و نیز تعرفه‌ها به اقتصاد چین هم لطمه وارد کرده است.

ترامپ گفته است جورج بوش و باراک اوباما در ارتباط با چین تا این اندازه جلو نرفتند و او توانسته ضمانت اجرا در توافق تجاری را درج کند، یعنی اگر چین به وعده‌های خود عمل نکند تعرفه‌های بیشتری بر کالاهای صادراتی این کشور اعمال خواهد شد. واکنش بورس آمریکا به توافق تجاری مثبت بوده و شاخص‌های مالی به رکوردهای جدید رسیده‌اند.

سرمایه‌گذاران از اینکه تعرفه‌ها بالا برده نمی‌شود و ترامپ گفته اگر چین به وعده‌هایش عمل کند تعرفه‌ها پایین خواهد آمد خشنود هستند. اکنون جو بازار و نگاه سرمایه‌گذاران به آینده مثبت‌تر شده است و عده زیادی از آنها معتقدند چین به وعده‌های خود عمل خواهد کرد.

البته منتقدان می‌گویند آنچه تحقق یافته بسیار کمتر از حدی است که ترامپ وعده داده بود و نیز چینی‌ها سابقه خوبی در عمل به تعهدات خود ندارند. در واقع محتوای توافق تغییری در برنامه بلندپروازانه رئیس‌جمهوری چین یعنی «ساخت چین ۲۰۲۵» ایجاد نمی‌کند. برای مثال در این توافق به یارانه دولت چین به صنایع این کشور اشاره نشده است.

از سوی دیگر معاون نخست‌وزیر چین روز امضای توافق تجاری در کاخ سفید گفت: «شرکت‌های چینی بر مبنای شرایط بازار، میزان بالاتری کالا و خدمات از آمریکا خواهند خرید.» این جمله تردیدهایی درباره پایبندی چین به مفاد توافق تجاری ایجاد می‌کند. همچنین وعده ۲۰۰ میلیارد دلار خرید بیشتر از سوی چین لزوما به این معنا نیست که اگر توافق کنونی حاصل نمی‌شد، آن میزان فروش نمی‌توانست رخ دهد.

نکته مهم دیگر این است که افزایش ۲۰۰ میلیارد دلاری خرید کالا و خدمات وعده‌ای است که ممکن است با متنوع کردن تجارت و نه ایجاد تجارت جدید تحقق یابد. با این حال برخی بخش‌های اقتصاد آمریکا از این توافق سود می‌برند. بانک‌ها و شرکت‌های ارائه‌کننده کارت‌های اعتباری و شرکت‌های بیمه سال‌ها در پی دسترسی به بازار چین بودند، بدون آنکه مجبور باشند با یک شرکت چینی به شراکت بپردازند.

تولیدکنندگان گاز طبیعی نیز از توافق کنونی سود می‌برند زیرا چین بر میزان خرید این حامل انرژی خواهد افزود. همزمان با تداوم رشد اقتصاد چین، تقاضای این کشور برای انرژی بیشتر می‌شود و ایالات‌متحده می‌تواند به این نیاز پاسخ دهد.

 

ضمانت اجرای تعهدات

کیث جانسون| فارن پالیسی

چهارشنبه هفته گذشته آنچه فاز نخست توافق تجاری چین و آمریکا نامیده می‌شود به امضا رسید و برخلاف ادعاهای ترامپ که می‌گوید این توافق یکی از بزرگ‌ترین توافق‌هایی است که تاکنون به امضا رسیده توافق یادشده یک سفارش خرید برای کالاهای آمریکایی و مملو از وعده‌های چین است که ضمانت اجرای آن، ساز و کاری است که هرگز قبلا امتحان نشده است.

البته امضای توافق یادشده از شدت پیدا کردن تنش‌های تجاری جلوگیری کرده است. کشاورزان آمریکایی زیان‌های بزرگی از جنگ تجاری متحمل شده‌اند و امسال که سال انتخابات ریاست جمهوری است توافق تجاری می‌تواند از لحاظ سیاسی به ترامپ کمک کند در انتخابات به پیروزی برسد. در ادامه به پنج موضوع درباره این توافق اشاره می‌کنیم.

موضوع نخست این است که توافق یاد شده یک آتش‌بس است نه پیمان تجاری. با آنکه واکنش بازارها به متوقف شدن روند افزایش تنش‌های تجاری مثبت بود، اما واقعیت این است که تعرفه‌هایی که تاکنون اعمال شده باقی خواهند ماند. دوسوم کالاهای صادراتی چین به آمریکا همچنان مشمول تعرفه است و تعرفه‌ها نسبت به زمان استقرار ترامپ در کاخ سفید ۶ برابر شده است. اکثر کالاهای مشمول تعرفه کالاهای واسطه‌ای هستند که تولید‌کنندگان آمریکایی برای تولید محصول به آنها نیاز دارند. از پیش تعرفه‌ها ده‌ها میلیارد دلار زیان به شرکت‌ها و مصرف‌‌کنندگان آمریکایی وارد کرده است.

چین نیز تعرفه‌های خود بر کالاهای صادراتی آمریکا را کاهش نمی‌دهد. اگرچه دولت آمریکا بر فاز دوم توافق که مسائل پر اهمیت در روابط تجاری دو کشور را رفع خواهد کرد، تاکید می‌کند اما متخصصان تجاری معتقدند حتی اگر پیشرفتی در مذاکرات مربوط به این موضوعات صورت گیرد این پیشرفت زیاد نخواهد بود. از سوی دیگر مسائل سیاسی می‌تواند توافق جدید را شکننده‌تر از حدی کند که به‌نظر می‌رسد. موضع‌گیری تهاجمی ترامپ در قبال چین طرفداران زیادی در آمریکا دارد، در نتیجه او برای حفظ رای‌دهندگان مجبور است طی ماه‌های آینده این موضع را حفظ کند.

دومین موضوع این است که توافق امضا شده شامل مسائل مهم که سبب شروع جنگ تجاری شد، نمی‌شود. آمریکا جنگ تعرفه‌ای با چین را با استناد به رفتار دولت چین یعنی استفاده از مدل اقتصاد دولتی آغاز کرد. چین متهم شده بود به شرکت‌های دولتی و کارخانه‌ها یارانه پرداخت و به جاسوسی سایبری اقدام می‌کند. توافق امضا شده به هیچ یک از این موارد اشاره ندارد. از سوی دیگر در این توافق به موضوع دست بردن چین در نرخ برابری یوآن در برابر دلار برای کسب مزیت رقابتی اشاره نشده است.

یکی از اعضای شورای روابط خارجی می‌گوید: «نادیده گرفته شدن موضوع نرخ برابری یوآن در برابر دلار ناامید‌کننده‌ترین جنبه توافق تجاری امضا شده است. بین تمام موضوعاتی که انتظار می‌رفت در این توافق وجود داشته باشد این مورد اهمیت بالاتری دارد. توافق جدید حاوی هیچ تعهد جدید و واقعی از سوی چین نیست و این ناامید‌کننده است.» هنگامی که جنگ تجاری شروع شد دولت آمریکا قصد داشت اقتصاد چین را به اقتصادی بازارمحورتر تبدیل کند؛ درحالی‌که اکنون آمریکا پذیرفته است دولت چین با استفاده از شرکت‌های دولتی میزان بالاتری کالا و خدمات از آمریکا بخرد.

سومین موضوع مهم این است که توافق حاصل شده صرفا به کاهش کسری تجاری آمریکا مربوط است. چین متعهد شده میزان خرید کالا و خدمات خود از آمریکا را نسبت به سال ۲۰۱۷ یعنی قبل از آغاز جنگ تجاری ۲۰۰ میلیارد دلار بالا ببرد و این کار طی دو سال انجام خواهد شد.

از همان ابتدا خریدهای بزرگ نظیر آنچه در توافق تجاری در نظر گرفته شده در مرکز رویکرد ترامپ بود، زیرا او سعی کرده کسری تجاری را که در سال ۲۰۱۸ به ۳۸۰ میلیارد دلار رسید کاهش دهد. اگر تمام این خریدها از سوی چین انجام شود که البته تردیدهایی در این زمینه وجود دارد، تحقق محتوای توافق برای کشاورزان و تولید‌کنندگان آمریکایی مفید است؛ البته اگر آنها برای تامین سفارش‌های جدید چین بر تولید بیفزایند نه آنکه از صادرات به دیگر کشورها بکاهند. اما مشکلاتی در این زمینه وجود دارد.

نخست آنکه چین از تعرفه‌هایی که بر کالاهای صادراتی آمریکا اعمال کرده نکاسته است. بسیاری از کالاهایی که در فهرست خریدهای جدید قرار دارند جزو کالاهای مشمول تعرفه هستند و این یک مشکل برای صادر‌کنندگان آمریکایی است. مشکل دوم این است که اعداد و ارقام مربوط به خریدهای جدید چین از آمریکا بیش از حد بزرگ هستند.

برای مثال چین طبق توافق باید سال ۲۰۲۱ دو برابر سال ۲۰۱۷ محصولات کشاورزی از آمریکا بخرد و این نوع افزایش‌ها در دیگر کالاها هم مشاهده می‌شود. اگر این وعده عملی نشود توافق از میان می‌رود. و سوم آنکه این نوع «تجارت مدیریت‌شده» احتمالا طبق قوانین سازمان تجارت جهانی غیرقانونی است؛ زیرا طبق قوانین یادشده تبعیض ممنوع است. دیگر عرضه‌کنندگان محصولات کشاورزی به چین نظیر برزیل و آرژانتین دست روی دست نخواهند گذاشت زیرا افزایش خرید از آمریکا به معنای کاهش خرید از این کشورهاست. آنها بدون تردید علیه چین در سازمان تجارت جهانی شکایت خواهند کرد.

چهارمین موضوع به سازوکار تضمین اجرای توافق‌نامه مربوط است. این سازوکار قبلا امتحان نشده و پرریسک است. سازوکار تضمین اجرای توافق حاصل شده کاملا دوطرفه است. هرگونه اختلاف نظر درباره پایبندی به مفاد توافق‌نامه، از طریق مشاوره متخصصان تجاری دو کشور مورد بررسی قرار می‌گیرد و اگر آنها نتوانند بر اختلاف‌نظر غلبه کنند موضوع از سوی نماینده تجاری آمریکا و معاون نخست‌وزیر چین بررسی خواهد شد.

اگر آنها هم به نتیجه نرسند طرفی که زیان دیده می‌تواند آن طور که صلاح می‌داند اقدامات تلافی‌جویانه انجام دهد و طرف دیگر نمی‌تواند هیچ اقدامی انجام دهد. اگر طرف دیگر اقدام تلافی‌جویانه را تحمل نکند تنها یک گزینه وجود دارد: خروج از توافق. مشخص است که این سازوکار نقاط مبهم متعددی دارد و درباره کارآیی آن هیچ اطمینانی وجود ندارد.

پنجمین موضوع وجود برخی نقاط مثبت در توافق است. با آنکه فاز نخست توافق برخلاف توصیف‌های ترامپ و دولت آمریکا روابط تجاری دو کشور را دگرگون نمی‌کند اما برخی نقاط مثبت در آن وجود دارد. برای مثال چین بر وعده‌های قبلی خود درباره رعایت حقوق دارایی‌های معنوی تاکید کرده است. البته هنوز مشخص نیست که آیا مشکل به‌طور کامل رفع خواهد شد یا نه. نقطه مثبت دیگر افزایش دسترسی شرکت‌های ارائه‌کننده خدمات مالی آمریکا به بازار عظیم و پرظرفیت چین است.

  

برندگان و بازندگان

ناتالی شرمان | بی‌بی‌سی

پس از دو سال تنش رو به رشد بین ایالات‌متحده و چین، توافقی امضا شده که هدف آن کاهش تنش‌هاست. روند دستیابی به این توافق آسان نبود، اما مشخص نیست این توافق تا چه حد دو کشور را از تنش تجاری رها می‌کند. تحلیل‌گران معتقدند بعید است سود این توافق به اندازه‌ای باشد که زیان‌های تنش‌های تجاری که تاکنون ایجاد شده جبران شود. به هر حال این توافق برنده‌ها و بازنده‌های دارد که در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم.

ترامپ یک برنده این توافق است. برخی منتقدان می‌گویند این توافق سودی در بر نداشته، اما امضای آن به ترامپ فرصت می‌دهد جنگ تجاری را پشت سر گذاشته و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ادعای پیروزی کند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد اکثر مردم آمریکا با دیدگاه او موافق هستند که رویه‌های تجاری چین غیرمنصفانه است، اما از تجارت آزاد حمایت می‌کنند و با اعمال تعرفه مخالف هستند. یک دلیل شکست جمهوری‌خواهان در انتخابات میان دوره‌ای کنگره در سال ۲۰۱۸ جنگ تجاری بود.

رئیس‌جمهوری چین نیز برنده امضای این توافق‌نامه است، زیرا او با محتوایی موافقت کرده که از پیش پیشنهاد داده بود، از جمله تسهیل دسترسی شرکت‌های خودروساز و ارائه‌کنندگان خدمات مالی آمریکا به بازار چین. در بسیاری از موارد شرکت‌های دیگر کشورها در حال استفاده از این امکان‌ها هستند، یعنی توافق جدید چیزی اضافه به چین تحمیل نکرده است. اگرچه رئیس‌جمهوری چین می‌تواند ادعا کند به زانو در نیامده است این به آن معنا نیست که چینی‌ها می‌توانند جشن بگیرند. بنا به تخمین بانک مرکزی آمریکا، تنش‌های تجاری ۲۵/ ۰ درصد از نرخ رشد اقتصاد چین کاسته است.

شرکت‌ها و مصرف‌کنندگان آمریکایی بازنده‌های این توافق هستند. قرار نیست بخش عمده تعرفه‌های کنونی حذف شود و این یک خبر بد برای همه مردم آمریکاست. اقتصاددان‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که هزینه‌های جنگ تجاری که به ده‌‌ها میلیارد دلار رسیده کاملا بر دوش شرکت‌ها و مصرف‌کنندگان آمریکایی بوده است، البته هنوز برخی هزینه‌های دیگر در نظر گرفته نشده است. بنا به تخمین دفتر بودجه کنگره هزینه‌های حاصل از جنگ تجاری ۳/ ۰ درصد از رشد اقتصاد آمریکا کاسته و کاهش درآمد خانوارها از سال ۲۰۱۸ به‌طور متوسط ۵۸۰ دلار بوده است.

 

کشاورزان و تولیدکنندگان آمریکا نیز جزو بازنده‌ها هستند. طبق توافق کنونی چین باید طی دو سال، میزان خرید کالا و خدمات از آمریکا را ۲۰۰ میلیارد دلار بالا ببرد و ترامپ گفته خرید محصولات کشاورزی ده‌ها میلیارد دلار افزایش خواهد یافت. اما ارقام ذکر شده غیرقابل تحقق به نظر می‌رسند و چین اعلام کرده بر مبنای شرایط بازار خریدها انجام خواهد شد. کشاورزانی که هدف تعرفه‌های چین قرار گرفته‌اند دچار ورشکستگی شده‌اند. همچنین میزان اشتغال در بخش تولید کارخانه‌ای کاهش یافته زیرا هزینه واردات کالاها بالا رفته است.

تایوان، مکزیک و ویتنام برنده‌های توافق تجاری هستند. اقتصاددان‌ها تخمین زده‌اند که تنش‌های تجاری بین چین و آمریکا ۵/ ۰ درصد از نرخ رشد اقتصاد جهان کاسته است، اما برخی کشورها از تنش‌های تجاری بین چین و آمریکا سود برده‌اند. این کشور‌ها از محل تغییر جهت تجارت ۱۶۵ میلیارد دلار سود کسب کرده‌اند. ویتنام بیشترین سود را از وضعیت پیش آمده برده و تحقیقات سازمان ملل نشان می‌دهد تایوان، مکزیک و ویتنام سال پیش سفارش‌های بیشتری از آمریکا دریافت کرده‌اند. از سوی دیگر گزارش بانک مرکزی آمریکا نشان می‌دهد افزایش واردات آمریکا از مکزیک نرخ رشد اقتصاد این کشور را ۲/ ۰ درصد بالا برده است. برخی از این روابط تجاری جدید، پایدار هستند حتی اگر توافق کنونی به‌طور کامل اجرا شود.

 

فریز تعرفه‌ها در سطح فعلی

شورای نویسندگان| نیویورک تایمز

زیان‌های استراتژی ترامپ در قبال چین پیوسته در حال افزایش است و اکنون او باید نشان دهد فواید این استراتژی بیشتر از زیان‌های آن بوده است. احتمالا ارزشمندترین ویژگی توافق تجاری چین و آمریکا که روز چهارشنبه به امضا رسید این است که دو طرف افزودن بر تعرفه‌ها را متوقف می‌کنند؛ یعنی تنش‌های کنونی که حدود یک سال و نیم است ادامه دارد شدت پیدا نخواهد کرد.

همین یک ویژگی برای فعالان اقتصادی کافیست تا نفسی راحت بکشند. اما خبر بد این است که توافق امضا شده تاثیر بزرگی در حل مشکلات دیرینه در روابط تجاری چین و آمریکا ندارد به‌ویژه در این توافق مساله حمایت دولت چین از شرکت‌های دولتی مطرح نشده است و یک نکته بسیار مهم این است که توافق جدید به کاهش تعرفه‌ها منجر نمی‌شود و این یعنی اثرات منفی تعرفه‌هایی که بر صدها میلیارد دلار کالاهای صادراتی دو طرف اعمال شده، ادامه پیدا خواهد کرد.

موسسه اقتصاد بین‌المللی پترسون در گزارش جدید خود آورده است، قبل از استقرار ترامپ در کاخ سفید متوسط تعرفه‌های اعمال شده بر کالاهای وارداتی از چین ۳ درصد بود اما اکنون این رقم به ۳/ ۱۹ درصد افزایش یافته است. تحلیل جدید از اثرات تعرفه‌ها مربوط به سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ نشان می‌دهد مصرف‌کنندگان آمریکایی هزینه کامل این تعرفه‌ها را پرداخت کرده‌اند.

مهم‌ترین شروط توافق تجاری کاملا شفاف است: چین وعده داده طی دو سال آینده میزان بسیار بالاتری کالاها و خدمات از آمریکا خریداری می‌کند و شرکت‌های آمریکایی دسترسی آسان‌تری به بازار چین خواهند داشت، در مقابل ایالات‌متحده افزودن بر تعرفه‌ها را متوقف کرده است.

ترامپ این شروط را جدید توصیف کرده است. ایالات‌متحده همواره بر سر قوانین تجارت بین‌المللی تمرکز کرده و سپس اجازه داده شرایط اقتصادی حجم صادرات و واردات را تعیین کند. اما اکنون دولت آمریکا در وهله نخست بر بالا بردن صادرات به چین تمرکز کرده است یعنی تا سال ۲۰۲۱ کل صادرات آمریکا به چین نسبت به سال ۲۰۱۷ باید ۲۰۰ میلیارد دلار بالا برود.

تاکنون یک چنین افزایش سریعی در حجم تجارت سابقه نداشته است و برخی تحلیلگران شک دارند که چین حتی قصد اجرا کردن این توافق را داشته باشد. اما موضوع مهم‌تر این است که حتی اگر چین به وعده خود عمل کند و آمریکا میزان بسیار بالاتر سویا، گاز طبیعی و خدمات مالی و فنی به چین بفروشد آمریکا احتمالا از این روند سود نخواهد برد.

این توافق با هدف کاستن از کسری تجاری آمریکا در معامله با چین تدوین شده و به ترامپ امکان داده ادعای پیروزی سیاسی کند. او این توافق را پیروزی در رقابت تجاری با چین می‌داند و همانطور که طرفداران تیم‌های ورزشی امتیاز تیم‌ها را دنبال می‌کنند ترامپ تراز تجاری با چین را دنبال می‌کند، اما ترازهای تجاری دوجانبه از لحاظ اقتصادی چندان مهم نیستند: اگر یک کشور در معاملات تجاری با چین دچار کسری تجاری است اما در معاملات با دیگر کشورها مازاد تجاری کافی برای جبران کسری یاد شده دارد، مشکلی وجود ندارد.

از سوی دیگر آنچه که چین قول داده از آمریکا بخرد آمریکا می‌توانست به دیگر کشورها بفروشد. افزایش صادرات به چین به این معنا نیست که لزوما آمریکا در حال بالا بردن میزان کلی صادرات خود است و سود اقتصادی توافق تجاری کنونی ممکن است بسیار اندک باشد. نکته دیگر این که تعهد چین دو سال دیگر پایان می‌یابد.

توافق حاصل شده نقاط منفی متعددی دارد. اجرای این توافق به این معناست که چین باید از خرید کالاها و خدمات از دیگر کشورها بکاهد و برخی از این کشورها هم‌پیمانان آمریکا هستند. از سوی دیگر طبق این توافق میزان خرید کالا و خدمات چین از آمریکا بیشتر می‌شود در نتیجه دولت چین باید برنامه‌ریزی‌هایی برای خرید با اتکای بیشتر به شرکت‌های دولتی انجام دهد و این در حالی است که آمریکا از مدت‌ها پیش به دنبال تغییر الگوی اقتصادی چین و بازار محور شدن آن بوده است. در واقع افزایش خرید کالا و خدمات از آمریکا نه‌تنها به محدود شدن نقش شرکت‌های دولتی چین منجر نمی‌شود بلکه بر این نقش می‌افزاید.

سود کوتاه‌مدت آمریکا از این توافق به قیمت زیان بلندمدت در منافع آمریکا حاصل می‌شود. در توافق کنونی تغییراتی در قوانین تجارت بین دو کشور وجود دارد. چین با تسهیل واردات گوشت و محصولات زیست فناوری از آمریکا موافقت کرده و قول داده فعالیت شرکت‌های خدمات مالی آمریکا در چین را تسهیل کند.

چین همچنین وعده داده به اشتراک‌گذاری فناوری را شرط دسترسی شرکت‌های آمریکایی به بازار چین قرار ندهد. اما چین در دادن وعده روی کاغذ و پایبند نبودن به آن به‌طور کامل، سابقه دیرینه دارد. بنابراین ارزش این توافق به ساز و کار جدید اجرای تعهدات وابسته است. در این ساز و کار، هر یک از دو طرف اگر مشکلی پیدا کند اجازه دارد تعرفه‌هایی علیه طرف مقابل اعمال کرده و این سوال مطرح است که آیا این ساز و کار موثر است؟

دولت آمریکا از پیش نگران این موضوع است که هرگونه افزایش تعرفه‌ها مشکلات بزرگی برای اقتصاد این کشور ایجاد خواهد کرد. این نگرانی یک دلیل تردید درباره اثربخش بودن این سازوکار است. روسای جمهوری قبلی آمریکا تلاش کردند بدون وارد شدن لطمه به اقتصاد این کشور تغییراتی در رویه‌های تجاری چین به‌وجود آورند.

آنها سال‌ها استدلال می‌کردند که چین همزمان با رشد اقتصادی خود به این نتیجه می‌رسد که بهتر است از قوانین تجاری مورد نظر آمریکا پیروی کند: همزمان با آنکه یک کشور کالاهای جدید بیشتری تولید می‌کند علاقه بیشتری به رعایت حقوق دارایی‌های معنوی پیدا می‌کند. در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما آمریکا همچنین تلاش کرد با همکاری دیگر کشورها بر چین فشار آورد. طرفداران رویکرد ترامپ در قبال چین معتقدند آن روش موثر نبوده است. اما ترامپ هنوز اثبات نکرده که روش او مفید است.

مقامات دولت آمریکا تاکید می‌کنند که مذاکرات با چین ادامه پیدا خواهد کرد و همزمان با مذاکرات، چین باید در مقابل کاهش تعرفه‌ها، امتیازهای موردنظر آمریکا در حوزه‌هایی نظیر رعایت کامل حقوق دارایی‌های معنوی و عدم حمایت دولت از شرکت‌ها را بدهد، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که چینی‌ها به مذاکرات ادامه دهند.

آنها این توافقنامه را امضا کرده‌اند تا از شدت پیدا کردن تنش‌های تجاری جلوگیری کنند. اگر اقتصاد چین با همین میزان از تعرفه‌ها سازگار شود، دلیلی ندارد چینی‌ها برای کاستن از تعرفه‌ها وارد مذاکراتی شوند که در آن باید امتیازهای بزرگ به طرف آمریکایی بدهند. همچنین سال آینده ممکن است دولت جدیدی در آمریکا در مسند قدرت باشد.

استراتژی کنونی ترامپ به حداکثر اثری که می‌توانست داشته باشد رسیده و اگر آنچه تحقق یافته تمام چیزی بوده که می‌توانست حاصل شود، ایالات‌متحده اکنون نسبت به سه سال پیش در موقعیت بهتری قرار ندارد. از نگرانی سرمایه‌گذاران درباره شدت یافتن تنش‌های تجاری کاسته شده و شاخص‌های مالی در حال رشد هستند اما ابهام‌ها درباره آینده از میان نرفته است.

 

Submitted by admin on