خانه ملت: نمایندگان مجلس در جلسه علنی دیروز و در جریان بررسی جزییات لایحه تجارت، ماده ۲۲۱ این لایحه را به تصویب رساندند. طبق این ماده، قرارداد اجاره به شرط تملیک (لیزینگ) قراردادی است که طبق آن شخصی مال متعلق به خود یا مالی را که طبق قرارداد تامین به وی واگذار شده را به دیگری اجاره می دهد. به نحوی که در پایان مدت اجاره یا هر زمان که شروط مندرج در قرارداد تحقق یابد، مستأجر مورد اجاره مالک شود.
طبق تبصره یک این ماده قرارداد تامین قراردادی است که به موجب آن شخصی مالی را از شخص دیگری که تامین کننده نام دارد به قصد اجاره دادن آن به شرط تملیک خریداری کرده است.به موجب تبصره دو این لایحه هر قرارداد دیگری نیز که متضمن نتیجه اجاره به شرط تملیک باشد، تابع مقررات این فصل است اگر چه عنوان آن اجاره به شرط تملیک نباشد. با تصویب ماده ۲۲۲ این لایحه مصوب شد اشتغال به عملیات واسپاری (لیزینگ) منوط به کسب مجوز از بانک مرکزی است.
نمایندگان ماده ۲۲۳ لایحه اصلاح قانون تجارت را نیز به تصویب رساندند که براساس آن قرارداد اجاره به شرط تملیک بدون تأمین کننده فرض میشود، مگر اینکه ثابت شود موجر مورد اجاره را از تأمین کننده خریداری کرده است.
ماده ۲۲۴ این لایحه هم تصویب شد که براساس آن چنانچه موجر مال را طبق قرارداد تامین، تهیه کرده باشد، موضوع باید در سند مالکیت آن مال درج شود. همچنین هر مالی که موجر در خصوص آن قرارداد اجاره به شرط تملیک منعقد می کند این موضوع باید در سند مالکیت آن مال درج شود.
نمایندگان با ماده ۲۲۵ لایحه اصلاح قانون تجارت موافقت کردند که براساس آن قرارداد اجاره به شرط تملیک، حداقل باید شامل هویت موجر، هویت مستأجر، هویت تأمین کننده در صورت وجود، مشخصات مال مورد اجاره، مدت قرارداد و مبلغ اجاره و شیوه پرداخت آن باشد.
همچنین نمایندگان با ماده ۲۲۶ لایحه اصلاح قانون تجارت با ۱۴۷ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و ۲ رأی ممتنع از مجموع ۲۱۲ نماینده حاضر در صحن موافقت کردند که تعیین مدت قرارداد برعهده طرفین است، لکن این مدت نمی تواند از ۳۰ درصد عمر متعارف موضوع قرارداد کمتر باشد در غیر این صورت، دادگاه به درخواست مستأجر، مدت قرارداد را تا حداقل مذکور در این ماده افزایش میدهد و اجاره بها را متناسب با آن تعیین می کند.
نمایندگان با ماده ۲۲۷ این لایحه نیز موافقت کردند که به موجب آن کلیه تعهداتی که تأمین کننده طبق قرارداد تامین در مقابل خریدار بر عهده گرفته در صورت انعقاد قرارداد اجاره به شرط تملیک از سوی مستأجر نیز قابل مطالبه است. موجر مکلف است یک نسخه از قرارداد تأمین را به ضمیمه قرارداد اجاره به شرط تملیک به مستأجر تحویل دهد.
در ماده ۲۲۸ لایحه نیز آمده، پس از انعقاد قرارداد اجاره به شرط تملیک، موجر و تأمین کننده نمی توانند مفادی از قرارداد تامین را که با حقوق مستأجر در ارتباط است تغییر دهند مگر با رضایت مستأجر.
نمایندگان با تصویب ماده ۲۲۹ لایحه هم مقرر کردند هزینه های تعمیر و نگهداری و انجام تکالیفی که طبق قوانین و مقررات مربوط به اجاره بر عهده موجر است در قرارداد اجاره به شرط تملیک بر عهده مستأجر خواهد بود.
همچنین نمایندگان با ماده ۲۳۰ لایحه اصلاح قانون تجارت موافقت کردند که به موجب آن قبول مال زمانی صورت می گیرد که مستأجر انطباق مال با قرارداد را به موجر اطلاع دهد یا پس از داشتن فرصتی مناسب برای آزمایش آن را رد نکند.طبق تبصره این ماده هرگونه شرطی که تشخیص تخلف از مفاد قرارداد یا انطباق مورد اجاره با شرایط مورد توافق را بر عهده موجر یا تأمین کننده یا اشخاص ثالث تعیین شده از سوی آنان قرار دهد، باطل است.
در ماده ۲۳۱ این لایحه نیز آمده است: حقوق قراردادی موجر بدون رضایت مستأجر قابل انتقال به غیر است. در صورت انتقال حقوق مزبور، مستأجر میتواند به هر آنچه که میتوانست علیه موجر تمسک کند علیه منتقل الیه نیز استناد کند، تصرفات موجر در حدی که با حق مستأجر منافات داشته باشد باطل است.
نمایندگان با تصویب ماده ۲۳۲ لایحه اصلاح قانون تجارت مقرر کردند تعهدات موجر قابل واگذاری نیست مگر با رضایت مستأجر، مع ذلک مستأجر نمیتواند در مواردی که انتقال موجب ورود ضرر به وی نیست یا نفع متعارفی از عدم انتقال عاید وی نمیشود با این انتقال مخالفت کند.
در ماده ۲۳۳ این لایحه نیز آمده است: حقوق و تعهدات قراردادی مستأجر قابل انتقال به غیر نیست مگر با رضایت موجر و رعایت حقوق اشخاص ثالث. موجر نمیتواند در مواردی که انتقال موجب ورود ضرر به وی نیست یا نفع متعارفی از عدم انتقال عاید وی نمیشود، با این انتقال مخالفت کند.
در ماده ۲۳۴ لایحه نیز آمده، هریک از موجر و تأمین کننده در برابر مستأجر مستقلا مسئول ضمان درک کل مال مورد اجاره هستند.
نمایندگان مجلس در ماده ۲۳۵ این لایحه نیز مصوب کردند مستأجر باید از مورد اجاره به نحو متعارفی بهره برداری کند. چنانچه طبق قرارداد دستورالعمل خاصی برای نگهداری مال تعیین شده باشد، مستاجر مکلف است طبق دستورالعمل مذکور عمل کند. در هر صورت دستورالعمل توافق شده برای نگهداری نمیتواند غیر متعارف باشد و در صورت غیر متعارف بودن این دستورالعمل ، معیار تخلف مستأجر از نگهداری مال عرف است.