حمایت از صنایع بورسی | چگونه از بحران مصرف بالای گاز خلاص شویم

نسخه خروج از بحران گازی چگونه نوشته میشود.

به گزارش «دنیای بورس»، دنیای اقتصاد نوشت: طی روزها و هفته‌های اخیر بحث‌های زیادی پیرامون مساله مصرف گاز و ارتباط آن با مصرف خانگی و مصرف نیروگاهی شکل گرفته است. وزارت نفت متهم اصلی بحران گازی کشور را رشد چشمگیر مصرف خانگی می‌داند، اما نرسی قربان، کارشناس حوزه انرژی در گفت‌و‌گویی با اشاره به منابع بی‌نظیر گازی ایران، مصرف داخلی را تنها دلیل مشکلات بروز کرده در بخش گاز نمی‌داندو مساله‌ای که به‌نظر می‌رسد باید در نوک پیکان توجهات درباره مشکلات گازی ایران قرار گیرد عدم توسعه کافی این بخش است که با کمبود سرمایه و تکنولوژی‌های جدید رو به رو است.

در این گفت‌وگو به بررسی نسخه خروج از بحران گازی با کمک جذب سرمایه‌گذاری خارجی و استفاده از تکنولوژی به روز شرکت‌های بزرگ انرژی جهان پرداختیم. ایده‌ای که در گذشته و از طریق استراتژی‌های متفاوتی در برنامه توسعه انرژی ایران وجود داشت، اما پس از شکست خوردن یک به یک آنها و موانع ایجاد شده در مسیر دستیابی به همکاری‌ها عملا به فراموشی سپرده شده است.

حالا در آستانه مذاکرات احتمالی بر سر لغو تحریم‌های ایران و حصول توافق مجدد با غرب، می‌توان امیدوار بود با جذب سرمایه‌های عظیم خارجی زیرساخت‌ها و قدرت بازاریابی ایران را در بازار انرژی تقویت کرد. امری که هم در کوتاه‌مدت و هم در بلند‌مدت منافع بی‌شماری برای اقتصاد ایران خواهد داشت.

متهم اصلی بحران گازی کیست؟

روز گذشته بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت به دلایل کمبود گاز در زمستان سال‌جاری در کشور اشاره کرد و متهم اصلی چالش گازی ایجاد شده در کشور را افزایش چشمگیر مصرف خانگی معرفی کرد. نکته‌ای که به‌نظر درست می‌رسد، زیرا گاز در ایران همواره بسیار ارزان بوده است و توسعه گازرسانی به مناطق مختلف کشور طی دهه‌های اخیر در کشور افزایش چشمگیری داشته است.

امری که باید در کنار آن هم از نظر آموزش و فرهنگ‌سازی صحیح مصرف اقداماتی اساسی در نظر گرفته می‌شد و هم از نظر مکانیزم قیمت‌گذاری می‌توان راهکارهایی تشویقی و تنبیهی برای مصرف‌کنندگان در نظر گرفت که به کنترل میزان مصرف کمک جدی خواهد کرد.

وزیر نفت در اظهارات روز چهارشنبه خود افزود: «هیچ تولیدکننده‌ای نمی‌تواند ۱۲ تا ۱۳ درصد رشد مصرف را پاسخگو باشد، بنابراین کنترل مصرف تنها راه جلوگیری از کمبود گاز است.»

به‌نظر می‌رسد سخنان وزیر نفت به اندازه کافی گویای مصرف بالای داخلی باشد. اما مگر ایران به‌عنوان دارنده دومین ذخایر بزرگی گازی در جهان، چقدر مصرف دارد که سال‌هاست همواره یکی از مشکلات اساسی کشور در ۳ ماه سرد سال تامین گاز بوده است؟ آیا به این امر اساسا نمی‌‌توان از زاویه‌ای دیگر و تحت این عنوان که عدم توسعه کافی صنعت گاز و زیرساخت‌های آن منجر به مشکلات گازی کشور شده است، نگاه کرد؟

نرسی قربان، کارشناس حوزه انرژی با اشاره به حجم بالای ذخایر گازی کشور می‌گوید: «با ذخایر گازی کنونی که ایران در اختیار دارد، کشور ما توان آن را دارد تا به اندازه روسیه گاز تولید کنیم. در واقع تولید ما نسبت به مصارف و جمعیتی که داریم از بسیاری از کشورها بالاتر است. اما مساله اصلی بر سر منابع است، ما باید این ذخایر را بالفعل کنیم.»

این کارشناس اقتصاد انرژی بالفعل شدن این منابع گازی عظیم را منوط به سرمایه‌گذاری و داشتن تکنولوژی لازم می‌داند. در واقع به‌نظر می‌رسد مساله‌ای که زنگنه به آن اشاره کرده است، نیازمند بررسی جامع‌تری است و نمی‌توان تمام صورت مساله را تنها از ناحیه مصرف مردم بررسی کرد.

نرسی قربان معتقد است مشکلاتی که در تامین گاز کشور به وجود آمده است را از دو جهت عرضه و تقاضا می‌توان بررسی کرد که در بخش تقاضا، قیمت‌گذاری گاز طی سال‌ها همواره به گونه‌ای بوده است که این منبع انرژی به شکل بسیار ارزانی در دسترس مردم قرار داشته است.

قربان می‌گوید: «قیمت گاز همواره بسیار ارزان بوده است و این مساله باعث شده تا مردم هم اهمیت چندانی به میزان مصرف خود ندهند. البته این امر تبعات دیگری هم داشته که مهم‌ترین آنها ایجاد فشار بسیار سنگین بر روی شبکه انتقال و اختلال در روند صادرات گاز کشور بوده است.»

معضل فشار سنگین روی شبکه انتقال گاز کشور خود مشکلی بسیار حاد است، چرا که هم بر شبکه صادرات گاز کشور فشار مضاعفی می‌آورد و هم آنکه بسیاری از مردم در نقاط مختلف کشور، به خصوص در شمال ایران را در معرض قطعی گاز قرار می‌دهد.

نرسی قربان بخش دیگری که بسیار بااهمیت است را در بخش عرضه می‌داند که به دلیل تحریم‌ها و مسائل سیاسی متعدد در حال حاضر کشور ما به سرمایه عظیمی برای سرمایه‌گذاری در توسعه صنعت گاز، زیرساخت‌ها و تکنولوژی‌های مرتبط با آن دسترسی ندارد.

اما اهمیت این سرمایه‌گذاری را در کجا می‌توان دریافت؟ به خوبی می‌دانیم که توسعه بخش گازی کشور طی دهه‌های اخیر وضعیت خوبی داشته، اما آیا می‌توان این میزان توسعه را کافی دانست؟

به‌نظر می‌رسد باید با قاطعیت پاسخ این سوال را منفی دانست؛ چرا که طی سال‌های اخیر به همان نسبت که تولید گاز کشور افزایش پیدا کرده، مصرف داخلی نیز با سرعتی چه‌بسا بیشتر رشد کرده است. به‌طور مثال می‌توان به مساله گازرسانی به بسیاری از استان‌های کشور خصوصا در دو دهه اخیر اشاره کرد.

قربان نیز به همین امر اشاره دارد و تغییر مصرف خوراک نیروگاه‌ها از نفت کوره به گاز را نمونه‌ای از این رشد تقاضا می‌داند که هم اکنون بخش بزرگی از این خوراک را گاز تامین می‌کند. در سبد انرژی ایرانیان سهم گاز ۷۵ درصد است.

جذب سرمایه‌گذاری خارجی؛ راه خروج از بحران

طی هفته‌های اخیر وضعیت تامین گاز کشور چه از نظر نیروگاهی و چه از نظر مصرف خانگی محل بحث و جدل‌های فراوانی بوده، اما به اینکه راه خروج ایران از این بحران چگونه خواهد بود، توجه چندانی نشده است. یکی از کارآمدترین روش‌ها برای بالا بردن امنیت انرژی کشوری که شاید غنی‌ترین منابع سوخت فسیلی جهان را در اختیار دارد، توسعه هر چه بیشتر بخش گازی کشور است.

نرسی قربان می‌گوید که این توسعه در بخش نفت و گازی نباید لزوما از طریق سرمایه‌گذاری دولتی صورت پذیرد. این کارشناس اقتصاد انرژی در این‌باره به «دنیای‌اقتصاد» گفت: «مشکل ما اینجاست که فکر می‌کنیم حتما خودمان باید بر روی نفت و گاز کشورمان سرمایه‌گذاری کنیم.

من معتقدم این دیدگاه غلطی است که منابع و سرمایه کشور را روی نفت و گاز بگذاریم، بلکه این منابع را باید در خدمت بخش‌هایی چون بهداشت و آموزش هزینه کرد. برای توسعه بخش انرژی باید از طریق جذب سرمایه‌گذاری خارجی عمل کرد.»

قربان با اشاره به اهمیت جذب سرمایه خارجی در این بخش حیاتی کشور، نقش شرکت‌های بزرگ و پرتعدادی که علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در ایران هستند را در بخش بازاریابی مهم دانست.

در صورتی‌که سرمایه‌گذاران خارجی به این بخش ورود کنند با توجه به درگیری منافع خود با فروش گاز ایران و نفوذی که در بازار کشورهای مختلف دارند، می‌توانند بازارهای جدیدی برای گاز ایران فراهم کنند و آن را حتی با قیمتی بهتر به فروش برسانند.

در کنار این امر مساله دستیابی به تکنولوژی‌های نوین نیز در میان است که می‌تواند هزینه‌های تولید را هم کاهش دهد و سوددهی این بخش را به شکل چشمگیری تقویت کند.

نرسی قربان با تاکید بر سابقه علاقه‌مندی بازیگران بین‌المللی برای توسعه بخش گاز ایران و مشارکت در این صنعت گفت: «در میانه دهه ۷۰ تا اوسط دهه ۸۰ بسیاری از شرکت‌های بزرگ جهان مانند شل، پتروناس، بی‌پی و دیگران برای سرمایه‌گذاری در بخش گازی ایران تلاش کردند، اما نهایتا به دلیل عدم‌حصول توافق و تحریم‌ها و مسائل سیاسی این امر محقق نشد. با رفتن این شرکت‌ها نیز سرمایه جایگزینی برای بخش نفت و گاز ایران هم مهیا نشد.»   

در شرایط کنونی و با توجه سرکار آمدن دولت جو بایدن و کاهش احتمالی تنش‌ها میان غرب و ایران که می‌تواند به توافق جدیدی منجر شود‌ و تحریم‌ها بار دیگر کاهش یابند، شرکت‌های حوزه انرژی نگاه ویژه‌ای به ایران خواهند داشت.

در چنین شرایطی می‌توان با استفاده از امکانات و تجهیزات لجستیکی آنان به سرعت بخش گازی کشور را توسعه داد و از سوی دیگر تکنولوژی‌های آنان را حفظ کرد که حتی در صورت پایان همکاری یا رقم‌خوردن هر سناریویی دیگر مهندسان توانمند ایرانی امکان استفاده و توسعه این تکنولوژی‌ها را خواهند داشت و ظرفیت تولید و صادرات گاز ایران گروگان حضور آنها در بازار ایران نخواهد بود.

ایران چرا هاب گازی منطقه نشد؟

یکی دیگر از بحث‌هایی که در حال‌حاضر پیرامون صنعت گاز ایران مطرح است، پتانسیل بالقوه بالای صادراتی آن است که می‌تواند به بزرگ‌شدن کیک ثروت، ارزآوری برای کشور و توسعه کسب و کارهای خرد و بزرگ در حوزه انرژی در ایران منجر شود. امری که در گذشته تحت عنوان تبدیل ایران به هاب گازی منطقه بود که عملا در صورت تحقق می‌توانست قدرت استراتژیک و منبع تامین درآمد بزرگی برای بنگاه‌های فعال در این بخش باشد.

نرسی قربان با تاکید به برنامه‌هایی که در دهه‌های گذشته پیرامون تبدیل ایران به هاب گازی منطقه وجود داشت، به نمونه ترکمنستان اشاره کرد و گفت: «در گذشته ما از ترکمنستان برای مصرف شمال کشور گاز وارد می‌کردیم که بسیار هم خوب بود؛ اما بعدا اختلافاتی بر سر قیمت‌ها و مسائلی از این دست پیش آمد که باعث قطع این همکاری شد.»

او در ادامه با اشاره به مباحث پیرامون خط لوله صلح که قرار بود گاز ایران را به پاکستان و سپس هند انتقال دهد که به‌دلیل مسائل سیاسی، تحریم‌ها و کارشکنی‌های متعدد اجرایی نشد، خاطرنشان کرد: «در دهه ۷۰ و تا اواسط دهه ۸۰ قرار بر آن بود که ایران به هاب گازی منطقه تبدیل شود و وضعیت به‌گونه‌ای شود که هر کشوری خواهان گاز ایران بود آن را دریافت کند و هر کشوری هم خواهان واردات از ایران بود، گاز کشور به آنجا صادر شود.

در این راستا شرکت‌های آسیایی و اروپایی زیادی هم به دنبال سرمایه‌گذاری در بخش گازی بودند که نمونه آنها را می‌توان شرکت شل دانست که به سختی خواهان سرمایه‌گذاری در ایران و اجرای طرح تبدیل گاز به فرآورده‌های نفتی (GTL) بود.»

این کارشناس اقتصاد انرژی همچنین به سرنوشت تلاش‌های شل در ایران اشاره کرد که با مشارکت شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران حدود ۳۰ میلیون دلار در آن زمان سرمایه‌گذاری کرد تا بتواند با ایران بر انعقاد قرارداد با ایران به توافق برسند؛ اما این امر محقق نشد و شرکت شل به قطر رفت و با سرمایه‌گذاری ۲۰ میلیارد دلاری در این کشور به سرعت قدرت تولید و صادرات آن را در بخش گاز افزایش داد.

آقای قربان در پایان اشاره‌ای به تلاش‌های شرکت‌های مختلف آسیایی و اروپایی داشت و به ایده ساخت پایانه‌های صادراتی LNG در جنوب کشور داشت که طی آن شرکت‌هایی همچون توتال فرانسه، پتروناس مالزی، شل و چند شرکت دیگر بسیار مشتاق به سرمایه‌گذاری در ایران و احداث پایانه‌های صادراتی LNG بودند؛ امری که به دلایل مختلف هرگز محقق نشد و درصورت تحقق می‌توانست اهمیت بسزایی در تجارت جهانی ایران داشته باشد.

به هر حال آنچه در حال حاضر روشن است اهمیت بالای توسعه بخش گازی کشور است که با ظهور تجدیدپذیرها طی دهه‌های آینده از اهمیت آن کاسته می‌شود؛ اما در حال حاضر میل بسیار بالایی در کشور‌هایی که حتی به دنبال تعهد به توافق پاریس و کاهش انتشار کربن خود هستند، وجود دارد تا به میزان گاز بیشتری برای دور شدن از سوخت‌های آلاینده و استفاده از آن به‌عنوان سوخت واسطه در دوران تغییر فاز انرژی هستند. از چنین فرصتی نباید گذر کرد.

Submitted by admin on