تحرکات همگرای انبوهسازی، سیمان و کاشی و سرامیک
در روزهای اخیر و بعد از اعلام خروج امریکا از توافق هستهای نمادهای گروه انبوهسازی از جمله نمادهایی بودند که با رشد محسوس قیمت سهام مواجه شدند. علت اصلی رشد این نمادها را باید روند نزولی چندین ساله این گروه عنوان کرد. تحلیلهای تکنیکال شاید به عنوان یکی از دلایل اصلی رونق نمادهای این گروه عنوان شود. به نظر میرسد پس از اینکه این سیگنالها از سوی تحلیلگران این حوزه در خصوص گروه انبوهسازی به دفعات ناکام مانده بود اینبار توانسته در ایجاد یک روند صعودی موثر باشد. در این خصوص لازم به ذکر است که در روند نزولی چندین ساله نمادهای انبوهسازی، بارها سیگنالهای تکنیکال از پایان روند نزولی مشاهده شده است که تمامی کفهای حمایتی اعلامی در این تحلیلها در هم شکسته شدند.
اما علت اصلی رشد این نمادها چیست؟ یکی از مواردی که در همایش «دنیای اقتصاد» در اسفند ماه سال گذشته و در چشمانداز بازار سهام برای سال جاری مورد اشاره قرار گرفت توجه به صنایع مهجور بازار به خصوص انبوهسازی بود. همانطور که در این همایش اشاره شد نمادهای این گروه در آستانه آغاز یک روند صعودی هستند. زمان صعود چندان مشخص نبود اما جرقهای کافی بود تا بخشی از نزول شدید قیمتی نمادهای این گروه جبران شود. نسبت ارزش بازار به خالص ارزش داراییهای نمادهای این گروه به شدت افت کرده بود و این موضوع فضا را برای رشد قیمتی نمادهای این گروه فراهم آورد.
محرک اصلی رشد قیمتی نمادهای انبوهسازی علاوه بر افت شدید قیمت سهام، رونق نسبی معاملات مسکن در ماههای اخیر بوده است. قیمت مسکن در ماههای اخیر مسیر صعودی را در پیش گرفته و رشدهای عجیب قیمتی در آمار مشاهده میشود. اما بعضا شاهد هستیم که حجم معاملات مسکن کاهش یافته است. بار دیگر همانطور که در همایش «دنیای اقتصاد» و در تحلیل بازار مسکن اشاره شده بود به نظر میرسد رشد قیمتی کنونی مسکن دوام نداشته باشد. علت این موضوع ضعف قدرت خرید در سمت تقاضای مسکن است. طی چند ساله اخیر بازار مسکن رکود عجیبی را تجربه کرده است و ضعف قدرت خرید در سمت تقاضای مسکن علت اصلی این رکود عنوان میشود. دولت در سالهای اخیر تمام تلاش خود را از طریق افزایش وامهای مسکن به کار بست تا بتواند به قدرت خرید مسکن کمک کند. در شرایط کنونی رشد بیمحابای قیمت مسکن میتواند سرکوب تقاضا را به دنبال داشته باشد.
البته در نگاه کلان اقتصادی احتمالا این سناریو نیز مطرح میشود که پس از رشدهای افسارگسیخته ارز و با توجه به سیل نقدینگی موجود در اقتصاد کشور، پول آزادشده به دنبال جای خالی در اقتصاد میگردد. در این شرایط مسکن بار دیگر به عنوان کالای سرمایهگذاری مطرح میشود. با این حال شرایط روانی حاکم بر جامعه در سناریو بدبینانه اقتصادی و سیاسی کشور نشانهای از حرکت نقدینگی به سمت بازار مسکن را در برندارد. بر این اساس به عقیده کارشناسان این حوزه رشد قیمتی افسارگسیخته مسکن نهتنها به رونق مسکن کمک نمیکند بلکه بار دیگر باعث عقبنشینی خریدران با دید مصرفی میشود و بر رکود این بازار افزوده میشود. در این بین البته بالا بردن قیمتها از سوی برخی از دلالان مسکن در نهایت فضا را میتواند برای شرکتهای بزرگ این حوزه (انبوهسازیها) فراهم کند تا بتوانند پس از مدتها با فروش داراییهای خود به رونق صورت جریان وجوه نقد خود کمک کنند.
در شرایط کنونی نیز رشد قیمتی سهام انبوهسازی مطابق با آنچه در همایش «دنیای اقتصاد» نیز اشاره شده بود، دور از انتظار نبوده است. گرچه نسبت ارزش بازار به ارزش خالص داراییها (NAV) در شرکتهای این گروه سطوح بسیاری پایینی را تجربه میکند اما به نظر میرسد در برخی از تحلیلهای ارائهشده تا حدودی اغراق شده است. از سوی دیگر این موضوع نیز باید مورد توجه قرار گیرد که اگر سیگنال بنیادی در خصوص بهبود وضعیت فروش در شرکتهای انبوهسازی بر اساس عملکرد ماهانه و در ادامه عملکرد فصلی منتشر نشود بار دیگر باید سرکوب تقاضا و عقبنشینی را انتظار داشت. در خصوص رویه بلندمدت نمادهای انبوهسازی در ادامه تحلیلهایی ارائه خواهد شد.
در رابطه با صنعت سیمان چند عامل اثرگذار دیگر نیز نقشآفرینی میکنند: قرار است در ماه آینده و بعد از رمضان، سیمانیها قیمت پیشنهادی خود برای سیمان را اعلام کنند و این پیشنهاد تعیین قیمت از جمله مسائلی است که خوشبینی به سودآوری شرکتهای سیمانی را تقویت کرده است. نکته دوم را در رابطه با اخبار پیگیری حل معضلات صادرات سیمان به روسیه و عراق بایستی جستجو کرد. با این حال علت اصلی رشد قیمتی نمادهای این گروه نیز واکنش بازار به افتهای شدید قیمت سهام این گروه در سالهای اخیر است. بر این اساس به نظر میرسد بازار به دنبال بهانههایی برای صعود است در حالیکه اثر واقعی از عوامل بنیادی همچنان مشاهده نشده است و در کوتاهمدت نیز نباید انتظار انعکاس عوامل بنیادی قدرتمند از سهام این گروه را داشت.
صفهای خرید در نمادهای سیمانی متعدد و پرتعداد است و آن دسته از نمادهای سیمانی نیز که در محدوده منفی قیمتی معامله میشوند افت شدیدی (نزدیک به کف مجاز قیمت) را پشت سر میگذارند.
چرا خودروییها به صف نشستند ؟
در حالی که میتوان از صنعت خودرو به عنوان یکی از آسیبپذیرترین صنایع کشور از مساله بر هم خوردن برجام یاد کرد، نمادهای این گروه پس از پشت سر گذاشتن فشارهای فروش اولیه و نیز نقش قاطع حمایتی امروز با تغییر جهتی قاطع در مدار رشد قیمت قرار دارند و عموما در محدودههای صف خرید معامله میشوند.
اخبار مربوط به این صنعت را میتوان در چند مورد عمده خلاصه کرد: در وهله اول باید در نظر داشت که نمادهای خودروساز پیش از این میزان زیادی از هیجان ناشی از برهمخوردن این توافق را پیشخور کرده بودند و تا سطحهای بسیار حساس قیمتی و حمایتی افت داشتهاند. نکته بعدی آن که کشورهای اروپایی همچنان بر موضع خود در حفظ برجام اصرار دارند و در راستای تدوین برنامهای برای حمایت از شرکتهای خود در برابر تحریمهای امریکا هستند. این که این موضوع تا چه حد شدنی است را گذر زمان مشخص خواهد کرد. در معاملات امروز نمادهای خودروساز صفهای خرید پرحجمی را در سمت تقاضای خود شاهدند و سه نماد «خودرو»، «خساپا» و «خپارس» در فهرست اثرگذارترین نمادها بر رشد شاخص قرار دارند. همچنین اکثر نمادهای قطعهساز نیز در محدوده صف خرید معامله میشوند و رشد حداکثری قیمت را تجربه میکنند.
«دنیای بورس» در هفتههای پیش از اعلام نظر آمریکا در خصوص برجام به ریسک و فرصتهای پیش روی سهام خودروسازان اشاره کرده بود. همانطور که در گزارشهای متعدد «دنیای بورس» به خصوص نقشه نیمروز اشاره شده بود، نسبت ریسک به بازدهی در نمادهای این گروه به سطوح جذابی رسیده بود و این موضوع احتمال رشد قیمتی نمادهای این گروه را فراهم میکرد. پس از خروج آمریکا از برجام نیز به این موضوع اشاره شد که آینده قراردادهای این گروه نامعلوم است و بر این اساس بر میزان ریسک حضور در نمادهای این گروه افزوده شده است.
رشد قیمتی روزهای اخیر نمادهای خودرویی را بدون خوشبینی سیاسی نمیتوان متصور بود. بر این اساس به نظر میرسد خریداران سهام خودرویی به ادامه کار خودروسازان اروپایی در داخل کشور یا حصول توافق دیگر در سطح سیاست بینالملل کشورمان خوشبین هستند. همانطور که قبل از اعلام تصمیم برجام نیز اشاره شده بود ورود به نمادهای خودرویی با پذیرفتن ریسک موجود جذاب است اما واقعا میزان ریسک فشار روانی زیادی را برای معاملهگران ایجاد میکرد. در این میان باید به حمایت همهجانبه معاملهگران حقوقی در روز چهارشنبه هفته گذشته و پس از اعلام تصمیم ترامپ نیز اشاره کرد که در تخلیه هیجان فروش موثر بود. در شرایط کنونی به نظر میرسد زمان شناسایی سود چندان دور نیست و احتمالا در معاملات دو روز پایانی هفته باید در انتظار افزایش فشار فروش به دنبال شناسایی سود بود. ادامه حرکت قیمتی نمادهای این گروه به شدت به وضعیت سیاسی بازمیگردد که باید به ریسکهای موجود توجه ویژه داشت.
نمیتوان تا به این حد خوشبین بود که بدون هر گونه تلاطمی، شرایط سیاسی مطابق با میل فعالان بازار سهام پیش برود. بر این اساس باید در خصوص معاملات این گروه و کل بازار سهام به احتمال وقوع دوباره ریسک سیاسی توجه کرد.
نگاهی به معاملات فولاد مبارکه
در این جلسه «فولاد» مجددا در صدر نمادهای موثر بر رشد شاخص قرار گرفت. روز گذشته بهرام سبحانی، مدیرعامل فولاد مبارکه، در ارائه خود در سازمان ایمیدرو برآورد از سود سال جاری این شرکت را 77 تومان عنوان کرد. اگر چه به نظر میرسد این برآورد را میتوان کاملا محافظهکارانه ارزیابی کرد با این وجود چشمانداز رشد سودآوری سبب شده است تا معاملات امروز این نماد با رشد تقاضا مواجه شود. همچنین روز گذشته معامله بلوکی 4 درصدی دیگری از سهام این شرکت در سطح 285 تومانی سهم قطعی شد؛ پیش از این به اثر روانی انتظار و انجام معاملات بلوکی بر روند قیمتی سهم اشاره شده بود. نهایتا انجام معامله محصولات فولاد مبارکه در این جلسه داد و ستدهای بورس کالا در قالب قراردادهای مچینگ نیز میتواند عامل اثرگذار دیگری در معاملات امروز این سهم باشد. در این جلسه انواع محصولات گرم و سرد و نیز پوششدار «فولاد» با نرخ قراردادهای سلف هفته گذشته مورد معامله قرار گرفتند. نرخهای فروش محصولات فولاد مبارکه در بورس کالا همچنان موید سودآوری قابل توجه این شرکت در سال جاری است. همچنان تاکید میشود اگر ریسک کمآبی و همچنین بازار جهانی فولاد را چندان بالا ندانیم، سهام فولاد مبارکه از جذابترین نمادهای بازار است که میتواند بازدهی قابل توجهی را برای سهامداران به ارمغان آورد.