روز گذشته «دنیای بورس» آماری از بخش صادرات شرکتهای لبنی منتشر کرد. در حالیکه آمار دقیقی از جزئیات فعالیت شرکتهای لبنی در بخش صادراتی در دست نیست گزارشی از اولین پیشبینیهای شرکتها در بخش صادرات نیز منتشر شد. طی روزهای اخیر مدیران شرکتهای لبنی به این موضوع اشاره میکنند که بازار عراق هدف اول صادراتی بوده است و در شرایط کنونی محصولات با افزایش تعرفه احتمالا توان رقابت را در بازار عراق از دست خواهند داد.
در این شرایط شرکتهای لبنی باید به دنبال بازار صادراتی جدیدی باشند که در این شرایط باید صادرات به دیگر کشورها را در دستور کار قرار دهند. گرچه صادرات از نظر مقداری بخش قابل توجهی از فروش این شرکتها را به خود اختصاص نمیدهد اما یکی از انگیزههای فعالان بازار در سال جاری برای حضور در نمادهای لبنی تقویت بخش صادرات بود.
باید توجه کرد که فعالان بازار سهام در صورتی ورود به نمادی که احتمالا روند قیمتی متعادلی دارد را در دستور کار قرار میدهند که اتفاق مثبت چه از نظر بازاری یا از نظر بنیادی چشمانداز رشد قیمتی را به وجود آورد. بر این اساس شرکتهای لبنی که نسبت قیمت به درآمد آنها معمولا اختلاف فاحشی با میانگین بازار دارد با امید به بهبود شرایط صادرات در سال جاری معمولا مورد استقبال قرار میگرفتند. البته در برخی از نمادهای این گروه نیز نوساناتی در بازه کف و سقف روانی نیز مشاهده شده است. در حالیکه در بازار داخل شرکتهای لبنی در بخش نرخ روش مجالی برای مانور ندارند، فروش در بازار آزاد صادراتی امکان تغییر قابل توجه سودآوری را به وجود آورده بود (به گزارش پتانسیل باورنکردنی سودآوری «غفارس» مراجعه کنید).
در صورتیکه شرکتهای لبنی در بخش صادرات با مشکل مواجه شوند اثر این موضوع احتمالا در صورتهای مالی این شرکتها نیز مشاهده شود. البته همانطور که در گزارش با عنوان عقبنشینی «غفارس» از مدار مثبت عنوان شد همچنان باید منتظر انتشار گزارشهای عملکرد آبان و آذر این شرکت بود (ابهاماتی در نرخهای فروش این شرکت و دیگر شرکتهای لبنی در بخش داخلی و صادراتی مشاهده میشود).
آیا دامداران از موانع صادراتی متضرر میشوند؟
در نگاه اول برخی از فعالان بازار سهام موانع صادراتی را بر شرکتهای دامداری بیتاثیر میدانند. در این خصوص به اثر مثبت رشد قیمت شیر بر صورتهای مالی دامداران و احتمال تعدیل مثبت آنها اشاره میشود. پیشتر «دنیای بورس» به بررسی علل رشد نرخ فروش شیر خام اشاره کرده بود. گرچه خریدهای تضمینی دولتی، با تقویت سمت تقاضا رشد قیمت شیر را به دنبال داشت اما نکته قابل توجه عدم مقاومت شدید لبنیها در برابر رشد نرخ شیر بود. گرچه اعتراضاتی در این خصوص مطرح میشد اما واکنش این شرکتها چندان شدید نبود.
علت این موضوع را کارشناسان این حوزه تقویت بخش صادرات عنوان میکردند. بر این اساس رشد قیمت محصولات لبنی مانند خامه در بازار جهانی به عنوان عامل مثبت برای شرکتهای لبنی عنوان شده بود که در پی آن این شرکتها حتی به خرید شیر با قیمت بالاتر نیز با توجه به صرفه اقتصادی فروش صادراتی رضایت دادند. با این حال در شرایط کنونی که اهرم فروش صادراتی نیز حذف شده است و از طرفی رشد نرخ فروش در بازار داخلی نیز با مقاومت شدید نهاد سیاستگذار همراه است احتمال افزایش اعتراضات به این موضوع وجود دارد.
رشد قیمت شیر با افزایش قابل توجه بهای تمامشده، فشار قبل توجهی بر سودآوری این شرکتها ایجاد خواهد کرد. در شرایطی که امکان جولان در سمت فروش این شرکتها وجود ندارد احتمالا بار دیگر فشار بر دامداران و دولت به منظور کاهش نرخ شیر خام در دستور کار قرار گیرد. باید توجه کرد که ناشی از این فشار طی سالهای اخیر نرخ شیر پایینتر از نرخهای مصوب توسط دامداران به فروش میرسیده است.
در شرایط فعلی دامداران نیز با مشکل افزایش هزینه خرید مواد اولیه و خوراک دام مواجه هستند. با افزایش نرخ شیر خام انتظار برای جبران رشد هزینههای تولید و حتی تعدیل مثبت این شرکتها به وجود آمده بود. در شرایط کنونی باید با دقت بیشتری نرخ فروش شیر خام را در عملکرد ماهانه این شرکتها دنبال کرد. افت دوباره نرخ فروش شیر خام به سطوح پیشین باعث میشود که افزایش هزینههای تولید در این شرکتها مجال خودنمایی پیدا کنند و بر سودآوری این شرکتها فشار وارد کند.