جرقهای برای جلوه اختلافات
پس از ارائه مختصر مدیرعامل در خصوص وضعیت عمومی شرکت در سال گذشته و ارائه توضیحاتی در خصوص برخی از ابهامات مانند علت بالا بودن قابل توجه موجودی کالا در این شرکت، گزارش حسابرس قرائت شد. گزارش حسابرس نیز بدون بند مشروط و با قرائت چند بند توضیحی به پایان رسید. در حالیکه مجمع روند آرامی را در پیش گرفته بود سوال سهامداران در خصوص آخرین وضعیت پروژه GIS (پروژهای که اجرا شدن آن 8 سال است در برنامههای این شرکت قرار دارد) ناگهان جرقهای برای بروز اختلافات مدیریتی در این شرکت شد. یاوری سهامدار بیش از 45 درصد پارس سوئیچ به عدم همراهی نمایندگان سهام عدالت در انجام افزایش سرمایه اشاره داشت و این موضوع را سدی در برابر حرکت رو به جلو شرکت عنوان کرد.
با این حال نمایندگان سهام عدالت به موافقت کامل با این افزایش سرمایه و انتظار برای ارائه گزارش اشاره کردند و در این میان عنوان شد که سازمان خصوصیسازی با پرداخت مبلغی برای شرکت در افزایش سرمایه موافقت کرده است (لازم به ذکر است که شرکتهایی که سهام عدالت در آن وجود دارد معمولا امکان انجام افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات حالشده سهامداران را ندارند و در این شرکتها معمولا سود زیادی در مجمع تقسیم نشده تا امکان افزایش سرمایه از محل سود انباشته وجود داشته باشد). پیشنهاد آورده نقدی سازمان خصوصیسازی برای شرکت در افزایش سرمایه یک شرکت در نوع خود جالب بود.
در این میان با داغ شدن بحث مجمع و به نوعی بحثهای تنشزای میان سهامداران عمده شرکت (سهام عدالت حدود 45 و شخص حقیقی (یاوری) حدود 45 درصد از مالکیت شرکت را برعهده دارند)، به نوعی فضای تصمیمگیری از حالت منطقی و کارشناسی خارج شد. به این ترتیب با حاکمیت فضای روانی بر مجمع مبنی بر تقسیم 60 میلیارد تومان سود نقدی (این شرکت تا پایان سال گذشته 65 میلیارد تومان سود انباشته داشت) در اتفاقی عجیب بیش از 2 برابر سود خالص سال میان سهامداران تقسیم شد.
در انتظار نتیجه یک تصمیم هیجانی
در حالیکه احتمال انجام افزایش سرمایه و ورود به پروژههای جذاب GIS با ورود نقدینگی جدید از سوی مدیرعامل عنوان شده بود، تقسیم چنین سود بالایی فشار زیادی را بر شرکت وارد خواهد کرد. گرچه این مجمع با خوشحالی برخی از سهامداران (احتمالا سهامداران کوتاهمدتی) و همچنین شوک برای دیگران به پایان رسید به نظر میرسد فشار مالی زیادی را باید برای آینده این شرکت انتظار داشت. از سناریوهای احتمالی عدم توان پرداخت سود سهامداران عمده خواهد بود. در این میان 6 میلیارد تومان از این سود به سایر سهامداران اختصاص مییابد که احتمالا زمانبندی پرداخت این سود نیز تا پایان مهلت قانونی به طول انجامد. احتمال اخذ تسهیلات در صورت اعمال فشار از سوی سهامداران برای دریافت سود نقدی نیز وجود خواهد داشت که بار هزینههای مالی را بر شرکت افزایش خواهد داد.
ریسک نقدینگی برای شرکتی که کل موجودی نقد آن تا پایان سال 95 معادل 7 میلیارد تومان بوده بسیار بالا خواهد رفت و در صورتیکه اختلافات میان سهامداران عمده حل نشود احتمالا سدی در برابر مسیر رو به پیشرفت «بسویچ» خواهد بود. با تصمیمات صحیح از جانب کلیه سهامداران و احتمالا افزایش سرمایه انتظار برای تحول سودآوری این شرکت با طرحهای جدید در سالهای آتی وجود داشت که در شرایط کنونی با فشار مالی و اختلافات موجود، به قطع یقین رسیدن به این هدف بسیار دشوارتر خواهد بود و این موضوع میتواند اثرات منفی خود را در وضعیت بنیادی سهم منعکس کند. البته در مورد روند قیمتی سهم به سادگی نمیتوان اظهار نظر کرد و بدین منظور باید به استراتژی واقعی پشت پرده چنین تصمیمی واقف بود. نکتهای که تقریبا تمامی کارشناسان بر آن تاکید دارند ضربه تصمیم کنونی (تقسیم عمده انباشته شرکت) در آینده عملیاتی شرکت است.