چرا تقاضا برای اوراق دولتی کاهش یافته است؟

14:52 - 1400/01/21
چرا اوراق دولتی در مهرماه خریدار نداشت؟
چرا تقاضا برای اوراق دولتی کاهش یافته است؟

به گزارش «دنیای بورس»، دنیای‌اقتصاد نوشت: بررسی پنج ماه فروش اوراق دولتی نشان می‌دهد در مجموع ۵/ ۷۱ هزار میلیارد تومان از اوراق دولتی به فروش رفته است. در این پنج ماه بهترین عملکرد در تیر ماه با فروش ۵/ ۳۱ هزار میلیارد تومان رقم خورده و در مقابل بدترین عملکرد نیز در مهر ماه با رقم ۷/ ۱ هزار میلیارد تومان رخ داده است. به‌نظر می‌رسد عدم‌جذابیت سود این اوراق در شرایط کنونی اقتصاد از یکسو و عدم ‌فراهم بودن برخی زیرساخت‌ها برای استفاده بهینه از این اوراق برای تامین مالی از سوی دیگر به کم‌رونق شدن این بازار کمک کرده است.

اما در هفته گذشته برای دومین بار بانک‌مرکزی برای تامین نقدینگی در بازار بین بانکی، در عملیات بازار باز ۲۰۰ میلیارد تومان از اوراق پیشنهادی پنج بانک را خریداری کرد. این موضوع نشان‌دهنده رونق گرفتن عملیات بازار باز و حرکت فعالانه بانک‌مرکزی برای کنترل نرخ سود در بازارهاست.

جزئیات فروش اوراق دولتی در هفته بیست و یکم

آمارهای بانک‌مرکزی از جزئیات فروش اوراق دولتی نشان می‌دهد در هفته پایانی مهرماه، در مجموع ۵/ ۳۹ میلیارد تومان اوراق دولتی به فروش رسیده است. نکته قابل‌توجه در این هفته عدم‌ثبت‌ سفارش تقاضا از سوی بانک‌ها برای اوراق دولتی بوده است. در واقع برای سومین بار در طول پنج ماه عرضه اوراق دولتی است که بانک‌ها تمایلی برای ثبت تقاضای خود نشان نداده‌اند.

اولین بار در ۴ شهریورماه این اتفاق رخ داد. دو بار دیگر در مهرماه بوده که بدترین عملکرد از نظر فروش اوراق دولتی را ثبت کرده است؛ یک بار در ۱۶ مهرماه و دیگری در ۲۹ مهرماه. از سوی دیگر در مهرماه غیر ‌از حراج ۱۶ مهرماه که هیچ فروشی صورت نگرفت، در ۲۹ مهرماه نیز کمترین مقدار فروش اوراق دولتی در کل ۲۱ هفته ثبت شد. 

براساس گزارش بانک‌مرکزی، در هفته بیست و یکم، ۳/ ۲۹ میلیارد تومان اوراق سه ساله اراد۴۹ و ۲/ ۱۰ میلیارد تومان اوراق سه ساله اراد۵۳ به فروش رسیده است. نرخ سود این اوراق در سررسید نیز ۲۱ درصد بوده است. در واقع نرخ سود این اوراق به نسبت هفته‌های قبلی تغییری نداشته است.

گزارش ۵ ماه فروش اوراق دولتی

بررسی‌ها نشان می‌دهد در مدت پنج ماه فروش اوراق دولتی، در مجموع ۵/ ۷۱ هزار میلیارد تومان اوراق دولتی به فروش رسیده است. آمارها نشان می‌دهد در سه حراج اوراق دولتی که در خردادماه انجام شده در مجموع ۹/ ۱۰ هزار میلیارد تومان اوراق دولتی به فروش رسیده که همه تقاضای اوراق از سوی بانک‌ها و موسسات مالی اعتباری بوده است اما در تیرماه در مجموع ۵/ ۳۱ هزار میلیارد تومان اوراق به فروش رسیده که از این میزان حدود ۶/ ۶ هزار میلیارد تومان آن در بورس به فروش رسیده است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که در تیرماه بیشترین فروش اوراق دولتی رخ داده است. در مرداد نیز در مجموع ۷/ ۱۴ هزار میلیارد تومان اوراق دولتی به فروش رسیده است. در مرداد ماه حدود ۱۰ هزار میلیارد آن در بورس و مابقی توسط بانک‌ها خریداری شده است.

در شهریور نیز حدود ۶/ ۱۲ هزار میلیارد تومان اوراق دولتی به فروش رسیده که از این میزان حدود ۷ هزار میلیارد تومان آن در بورس و ۶/ ۵ هزار میلیارد تومان آن با عملیات حراج اوراق دولتی و توسط بانک‌ها و موسسات مالی خریداری شده است اما در مهرماه کمترین مقدار خرید اوراق دولتی رقم خورد. در یکی از حراج‌ها که در ۱۶ مهرماه رقم خورد هیچ اوراقی به فروش نرسید.

در مابقی هفته‌ها نیز در مجموع ۷/ ۱ هزار میلیارد تومان اوراق به فروش رسیده است. در این ماه در مجموع ۶۴۰ میلیارد تومان از اوراق در بورس عرضه شده و ۱/ ۱ هزار میلیارد تومان آن توسط بانک‌ها خریداری شده است.

دومین هفته موفق عملیات بازار باز

براساس گزارش بانک‌مرکزی، در هفته جاری دو بانک ۵ سفارش فروش اوراق بدهی را ثبت کردند که با توجه به پیش‌بینی بانک‌مرکزی از کمبود نقدینگی در بازار بین‌بانکی و همچنین فاصله گرفتن نرخ سود موزون بازار از نرخ سود هدف، بانک‌مرکزی اوراق پیشنهادی را در مجموع به ارزش ۲۰۰ میلیارد تومان خریداری کرد.

در هفته گذشته نیز بانک‌مرکزی برای کنترل بازار بین‌بانکی حدود ۵/ ۴۹ میلیارد تومان اوراق دولتی دو بانک را خریداری کرده بود. در توضیحات این گزارش آمده است بانک‌مرکزی در چارچوب مدیریت نقدینگی مورد نیاز بازار بین‌بانکی ریالی، عملیات بازار باز را به‌صورت هفتگی اجرا می‌کند.

موضع این بانک (خرید یا فروش اوراق بدهی دولتی) براساس پیش‌بینی وضعیت نقدینگی در بازار بین‌بانکی و با هدف کاهش نوسانات نرخ بازار بین‌بانکی حول نرخ هدف، از طریق انتشار اطلاعیه در سامانه بازار بین‌بانکی اعلام خواهد شد.

چرا اوراق دولتی در مهرماه خریدار نداشت؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد به‌رغم عملکرد قابل قبول فروش اوراق دولتی تا پایان شهریورماه، در مهرماه کمترین میزان فروش اوراق دولتی رقم خورده است. گفته شده یکی از دلایل کاهش فروش اوراق در این ماه، عدم‌جذابیت نرخ سود این اوراق بوده است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد در مدت پنج ماه از فروش این اوراق نرخ اوراق یکساله تا ۱۹ درصد، نرخ اوراق دو ساله ۲۰ درصد و نرخ اوراق سه ساله تا ۲۱ درصد رشد داشته است. اما به‌نظر می‌رسد این نرخ سودها از جذابیت کافی برخوردار نیستند؛ زیرا به مرور تقاضای بانک‌ها برای خرید این اوراق کاهش داشته است. در هفته بیست و یکم که ثبت‌سفارشی از سوی بانک‌ها ثبت نشده است. از سوی دیگر در هفته نوزدهم حراج، بازار فرابورس با اختلال همراه بوده است.

در نتیجه یکی از دلایل عدم‌فروش اوراق دولتی در بورس را مشکل این بازار اعلام کرده‌اند. پیش از این بسیاری از کارشناسان ساعت کاری محدود فرابورس را یکی از مشکلات این بازار اعلام می‌کردند زیرا بانک‌ها اغلب پس از ساعت کاری یعنی حدود ۵ تا ۷ شب کمبود نقدینگی خود را محاسبه می‌کنند و به‌دنبال تامین مالی هستند، در حالی‌که بازار فرابورس اصولا تا ساعت یک بعدازظهر باز است و پس از آن به‌صورت غیرفعال درمی‌آید.

از سوی دیگر لازم است که این اوراق دولتی که یکی از معتبر‌ترین وثیقه‌های بازار به شمار می‌آیند در بازار ثانویه به راحتی خرید و فروش شوند. البته بانک‌مرکزی اخیرا در فرآیند بازار باز از خرید این اوراق استقبال کرده است. در هفته گذشته عملیات ریپو نیز کلید خورد که آن نیز چراغ سبز خرید و فروش این اوراق را به بانک‌ها نشان داد. به‌نظر می‌رسد رفتار فعالانه بانک‌مرکزی در بازار باز به رونق خرید و فروش این اوراق در هفته‌های آتی کمک کند.

بازی با حراج

  • علی فرحبخش | تحلیلگر

تصور کنید یک بنگاه‌دار را مامور فروش خانه خود کرده‌اید. برآورد شما از ارزش این ملک، حدود ۲ میلیارد تومان است. یک هفته بعد بنگاه‌دار به شما می‌گوید با وکالتی که از جانب شما داشته، آپارتمان را به قیمت ۱۵۰ میلیون تومان فروخته است. به یکباره عرق سردی بر پیشانی شما می‌نشیند، همسرتان از شما طلاق می‌گیرد و مابقی عمر را مجبورید در یک زیرزمین نمور و تاریک بگذرانید.

در همین حال تصور کنید همسایه روبه‌روی شما آپارتمانی دقیقا با متراژ و موقعیت واحد شما دراختیار دارد، او هم بنگاه‌دار دیگری را به‌عنوان وکیل خود برای فروش خانه انتخاب کرده است. یک هفته بعد زنگ گوشی همسایه شما هم به صدا در می‌آید و به ایشان اطلاع داده می‌شود که آپارتمان وی به قیمت ۱۵ میلیارد تومان به فروش رسیده است.

وی برای اطمینان چندبار رقم را می‌پرسد تا مطمئن شود که عدد صحیحی را شنیده است. صورت وی شبیه کسی است که یک لاتاری میلیون دلاری را برده است و با این پول نه فقط واحد خود را نقد کرده است، بلکه می‌تواند به یک سفر لوکس به دور اروپا هم برود.

آنچه ذکر آن رفت، یک داستان تخیلی است؟ موضوع کاملا واقعی است؛ به شرط اینکه فروشنده نه یک فرد عادی، بلکه دولت یا یک بنگاه بزرگ باشد و موضوع معامله یک کالای ویژه همچون فرکانس‌های رادیویی برای شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات تلفن همراه یا یک چاه نفت باشد که ارزش ذخایر آن و همچنین هزینه استخراج آن با تردیدهای بسیاری روبه‌رو است.

مساله‌ای که بنیاد نوبل، جایزه اقتصاد امسال را به خاطر آن شایسته دو استاد آمریکایی به نام‌های پل میلگرام و رابرت ویلسون دانسته است که در این خصوص تحقیقات گسترده‌ای داشته‌اند. جالب است که ویلسون ۸۳ ساله سمت استاد راهنمای میلگرام ۷۲ ساله را داشته است.

در سال‌های گذشته، دولت‌ها در سراسر جهان حق استفاده از این امواج رادیویی را به شرکت‌های مخابراتی فروخته‌اند. از آنجا که میزان محدودی از این طیف فرکانسی در هر منطقه جغرافیایی وجود دارد، محدودیت منابع به تعیین قیمت برای آنان منجر می‌شود، اما مساله مهم آن است که قیمت برای این محدوده‌های فرکانسی چگونه باید تعیین شود؟ انجام این مزایده‌ها، هم نیازمند مهارت بالا و هم ریسک‌پذیری بسیار است و به همین دلیل هر فرد یا بنگاهی خود را در معرض آن قرار نمی‌دهد.

تحلیل این‌گونه حراجی‌ها نیازمند بهره‌گیری از نظریه بازی‌ها است که تولد و پیشرفت خود را بیش از همه مدیون جان فون نیومن است. بسیاری از کسانی که او را می‌شناخته‌اند، وی را دارای یک هوش مافوق بشری می‌دانستند که از این حیث فقط هم دانشگاهی پیشین او در پرینستون یعنی آلبرت انیشتین با وی یارای هماوردی دارد.

بر اساس یک خاطره قدیمی، شرکتی از وی خواسته بود که در طراحی یک الگوریتم ریاضی برای ساخت یک ابرکامپیوتر به آنها کمک کند؛ مساله‌ای که برای مدت‌ها لاینحل مانده بود. او درخواست کرد، ابتدا مساله را برای وی تشریح کنند، پس از چند لحظه با سرعت روی کاغذ آن را حل کرد؛ ولی کاغذ را پاره کرد و در سطل زباله انداخت و از آنان خواست سراغ فرد دیگری بروند.

نظریه بازی‌ها می‌تواند شامل هر فعالیتی باشد که در آن پیش‌بینی شما درباره چگونگی واکنش فرد دیگر، برآنچه شما تصمیم بر انجام آن دارید، تاثیر می‌گذارد.

دولت ایالات متحده در نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی چند نظریه‌پرداز بازی را برای کمک به فروش حق امواج رادیویی به کار گرفت. شرکتی که در هردو مزایده برای مجوز شبکه لس آنجلس و مجوز سن دیگو شرکت کرده، ممکن است هر دو را بخواهد یا هیچ‌کدام را نخواهد؛ زیرا برای شرکت، مدیریت همزمان دو منظقه مجاور ارزان‌تر است. اما چگونه برای لس‌آنجلس پیشنهاد معقولی ارائه کنیم، پیش از آنکه بدانیم مزایده سن‌دیگو را چه کسی می‌برد؟ این یک مساله پیچیده است که توسط نظریه بازی‌ها مطرح می‌شود.

اولین فروش، موفقیت‌آمیز و برای دولت بسیار پرسود بود. اما پس از چند مزایده اوضاع به هم ریخت. شرکت‌کنندگان در مزایده با تبانی با یکدیگر تصمیم گرفتند، بازار را بدون رقابت قیمتی بین خود تقسیم کنند. این امر حتی احتیاج به یک تبانی از پیش برنامه‌ریزی‌شده هم نداشت؛ زیرا شماره هر کد نشان می‌داد به کدام منطقه مربوط است. امری که اگرچه یک کلاه‌برداری بزرگ بود، اما اثبات آن به لحاظ حقوقی بسیار دشوار بود.

پس از اولین حراج، در مزایده‌ای که در آوریل ۱۹۹۷ برگزار شد، کمتر از یک درصد درآمد مورد انتظار محقق شد، زیرا به ادعای تحلیلگران، شرکت‌ها آموخته بودند، چگونه با تقسیم بازار از رقابت با یکدیگر اجتناب کنند. این امر در واقع مشابه همان مثالی بود که در ابتدای مقاله ارائه شد و یک آپارتمان ۲ میلیاردی به قیمت ۱۵۰ میلیون تومان فروخته شده بود.

دولت همچون پوکرباز سرخوشی بود که از وجود دوربین مخفی در اتاق بی‌اطلاع بود. بی‌اعتنا به این واقعیت که بازیکنان دیگر، با سرتکان دادن و چشمک زدن به نوبت در حال برنده شدن پول خود هستند. بازی که بعدها دولت آمریکا فهمید هرگز بازی منصفانه‌ای نیست.

این دو اقتصاددان نوعی جدید از حراج را مطرح کردند که به شرکت‌کنندگان در مزایده اجازه می‌دهد پیشنهادهایی برای خرید بسته‌هایی از مجوز ارائه کنند. طرح پیشنهادی از سوی آنان تضمین می‌کند امواج یادشده به شرکت‌هایی تعلق خواهد گرفت که می‌توانند به موثرترین شکل از آن استفاده کنند و تضمین می‌کند دولت (و در نتیجه مالیات‌دهندگان) سود قابل‌ملاحظه‌ای کسب می‌کنند.

برای مالیات‌دهندگان همواره برگزاری مزایده‌ای که حتی مقدار اندکی درآمد دارد، بهتر از اعطای راحت یک مجوز به یک شرکت است. اما برای یک سیاستمدار، بخشش دارایی‌های عمومی راهی عالی برای یافتن دوستان و متحدان است.

بنابراین نظریه‌پردازان حراج باید چارچوبی مستحکم می‌یافتند. مدل ارائه‌شده از سوی این دو اقتصاددان به یک قالب برای تخصیص امواج رادیویی در سراسر جهان تبدیل شده است. جان مینارد کینز، اقتصاددان معروف قرن بیستم رویای آن را داشت که اقتصاددانان هم بتوانند همچون دندانپزشکان برای حل مشکلات، راه‌حل‌هایی سرراست و سریع ارائه کنند که به‌نظر می‌رسد برندگان نوبل امسال در این امر تا حد زیادی موفق بوده‌اند.

بنا بر گزارش‌های موجود، از آن زمان تاکنون حدود ۱۵ هزار مجوز طی ۴۲۰ حراج در ۹۷ کشور اروپایی، آمریکایی و در منطقه آسیاپاسیفیک اعطا شده است. نتایج نشان می‌دهد در هر یک از این حراج‌ها، ده‌ها میلیارد دلار از سوی خریداران پرداخت شده است. برای مثال در بریتانیا، دولت گوردون براون با بهره‌گیری از یک مکانیزم هوشمندانه توانست در مزایده حراج امواج رادیویی ۲۹ میلیارد پوند درآمد کسب کند. میزان این عایدی چنان بود که دولت قادر بود در یک سال نرخ مالیات پایه را به نصف کاهش دهد. نخشت‌وزیر بریتانیا در تبلیغات انتخاباتی، این پیروزی را به پذیرایی با یک ناهار رایگان به همه مردم تشبیه کرده بود که بدون افزایش مالیات یا استقراض به دست آمده بود.

طی سه دهه اخیر میزان استفاده از تلفن همراه به سرعت رشد کرده، اما هنوز هم موارد مهم‌تری برای استفاده درحراج وجود دارد. یکی از فوری‌ترین خطراتی که جهان با آن روبه‌رو است، تغییرات آب و هوایی است و یکی از مهم‌ترین روش‌های مبارزه با این تغییرات، کاستن از کل انتشار گازهای گلخانه‌ای است. این کاهش باید رخ دهد، اما از آنجا که سیاستی بسیار هزینه‌بر است، لازم است با کمترین هزینه ممکن به انجام برسد.

این دقیقا همان نوع مساله‌ای است که حراج‌ها اگر به درستی طراحی شده باشند، می‌توانند حل کنند. باید دید جانشینان جان فون نیومن برای دستیابی به یکی از دیدنی‌ترین پیروزی‌های سیاستی در اقتصاد، برای حل مشکل گرمایش زمین هم می‌توانند از نظریه بازی‌ها استفاده کنند؟