پیش بینی بورس امروز | دیده بان یکشنبه ۱۱ اسفند ۹۸

13:07 - 1400/01/21
شاخص سهام با ریزش سنگین ۱۸ هزار واحدی نمایی از دلهره را از خود نشان داد. اما زیر پوست معاملات دیروز نقاط مثبت و منفی حاکم بود که اهمیت ویژه‌ای را برای این روزهای بورس تهران ایجاد می‌کند.
پیش بینی بورس امروز | دیده بان یکشنبه ۱۱ اسفند ۹۸

دنیای بورس: واکنش سهام به عوامل منفی چندگانه در روز گذشته، چندان غافل‌گیرکننده نبود، اما اینکه بورس می‌تواند از این بزنگاه جان سالم به در ببرد مهم‌ترین پرسش سرمایه‌گذاران فعلی است. آیا به پایان رونق سهام رسیده‌ایم یا بار دیگر قدرت نقدینگی، فروشندگان هیجانی را پشیمان می‌کند؟

 

متهمان ریزش سهام

به طور مشخص می‌توان به سه عامل و یک بهانه برای افت قیمت‌ها در معاملات دیروز اشاره کرد. نخستین مساله موضوع شیوع کرونا در ایران و سایر نقاط جهان است که ابعاد تازه‌ای به خود گرفته است. مهم‌ترین نکته در این خصوص، ناشناخته بودن سطح اثرگذاری این ماجراست که حتی در برآوردهای بین‌المللی نیز به خوبی دیده می‌شود. در واقع کسی نمی‌داند این ویروس کجا متوقف می‌شود تا بتوان بر اساس آن اثرات اقتصادی آن را برآورد کرد. در ایران نیز چنین عدم قطعیتی وجود دارد و ممکن است بر عملکرد سهامداران اثرگذار باشد.

نکته دوم افت سنگین بازار جهانی است که نمی‌تواند بر بورس کالامحور تهران بی‌اثر باشد. عامل سوم را نیز می‌توان افت نرخ دلار دانست که در معاملات دیروز به زیر ۱۵ هزار تومان بازگشت و بزرگ‌ترین افت خود در پنج فصل اخیر را تجربه کرد. هرچند برخی کارشناسان معتقدند باقی ماندن دلار در محدوده فعلی همچنان برای سودآوری شرکت‌های بورسی مناسب است و می‌تواند از سطوح فعلی حمایت کند، اما همان‌طور که بارها اشاره شده بازار سهام کشورمان چندان بر مبنای تحلیل حرکت نکرده که اکنون انتظار تحلیلی بودن را از آن داشت. به این معنا که روایت‌های کلی مانند رشد دلار، آن هم با تارگت‌های رویایی مد نظر بسیاری از تازه‌واردها بوده و حالا با عقب‌نشینی از این سطوح می‌تواند روایت غالب بورس‌بازان را تغییر دهد. آخرین بهانه نیز به محدودیت‌های معاملاتی اخیر نظیر حجم مبنا مربوط می‌شود که دوباره دستمایه برخی افراد برای پوشاندن اشتباهات معاملاتی خود شده است و نمی‌توان آن را دلیل منطقی دانست.

 

آماده وحشت یا حسرت هیجان‌زدگان؟

با وجود ریزش محسوس و سنگین بورس، اما اگر این وضعیت را با روز معاملاتی پس از ترور سردار شهید سپهبد سلیمانی مقایسه کنیم، مشاهده می‌شود هنوز بورس تهران با وضعیت دلهره همگانی (panic) فاصله دارد. زیرا اولا حجم صفوف فروش نسبت به کل ارزش معاملات چندان بالا نبود و هم‌زمان صف خریدهایی قابل مقایسه به ارقام صف فروش قابل مشاهده بود. بر این اساس، هنوز بسیاری از سهامداران حضور دارند که معتقدند مشابه ماه‌های اخیر این ریزش‌ها دوام نمی‌آورد و بازگشت بورس مجدد فروشندگان را پشیمان می‌کند.

با این حال، اگر این گروه از سهامداران از برگشت سهام ناامید شوند هجوم فروشندگان دور از انتظار نیست. بر همین اساس است که معاملات این روزهای بورس تهران اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. به طوری که احتمال رفت و برگشت‌های محسوس در میانه معاملات بالاست و باید دید کدام دیدگاه در نهایت پیروز خواهد شد. مثلا فرض کنید در ادامه افت‌های دیروز، بورس امروز را نیز کاهشی آغاز کند، اما مجدد تقاضای بالا بتواند صف‌ها را جمع کند، ولی مجدد فشار فروش‌ها اجازه بازگشت به مدار مثبت را ندهد (مشابه اتفاقی که در برخی نمادهای شاخص‌ساز دیروز افتاد و جمع شدن صف‌های فروش در میانه معاملات، مجدد در پایان به صف فروش انجامید). در چنین شرایطی ممکن است سطح دلهره میان بورس‌بازان افزایش یابد و هجوم فروشندگان را شاهد باشیم. در سمت دیگر، چرخش قیمت‌ها به محدوده مثبت می‌تواند اعتماد به نفس خریداران را افزایش و بورس را به صف خرید بکشاند. در هر حالت زدوخوردهای سنگینی را احتمالا در معاملات امروز شاهد خواهیم بود و باید دید کدام جبهه برنده خواهند بود.

 

وجه نادیده تحلیل دلار

نکته‌ای که در این روزها به چشم می‌خورد تحلیل‌هایی است که به ویژه بورسی‌ها از آینده نرخ دلار می‌دهند که عمدتا نیز افزایشی دست کم ۲۰ درصدی را نسبت به سطوح فعلی پیش‌بینی می‌کنند. هرچند این تحلیل‌ها عمدتا بر اساس اصول صحیح اقتصادی مانند روند پرشتاب رشد نقدینگی و اثر آن بر نرخ ارز استوار است، اما دو مساله را نادیده می‌گیرد که ممکن است منجر به خطای برآوردی شود. اولا اینکه ارتباط مستقیم میان رشد نقدینگی با نرخ ارز نه تنها در بلندمدت مطرح میشود، بلکه برای اقتصادی با نرخ ارز شناور مصداق کامل دارد. در کشور ما که عمدتا مداخله‌های مختلف در بازار ارز صورت می‌گیرد لزوما اجازه هماهنگی میان نرخ ارز با متغیرهای کلان اقتصادی به ویژه در کوتاه‌مدت داده نمی‌شود.

مساله دوم که کم‌اهمیت‌تر هم نیست به اقتصاد سیاسی مساله مربوط می‌شود. به طوری که اگر نرخ‌های رویایی که برای دلار مطرح می‌شود رقم بخورد، احتمال تغییر در معادلات سیاست خارجه افزایش می‌یابد و در نتیجه حساب کردن روی ارقام بسیار بالای دلار هرچند می‌تواند طبق مفروضات اقتصادی واقعی باشد، اما با ریسک‌های جدی مواجه است که سرمایه‌گذاران را نیازمند تامل بیشتر می‌کند.