سوزان مالونی/ تحلیلگر و متخصص مسائل ایران و خاورمیانه
تابناک (به نقل از موسسه بروکینگز): هم اکنون بهنظر میرسد توانایی تهران در مدیریت بحران، بار دیگر کامل و سالم باقی مانده است؛ با چند کار اضافی، از جمله تغییر در ریاست بانک مرکزی و تنظیم برخی مقررات پیرامون بازار ارز و یک سخنرانی توسط رئیسجمهور از تلویزیون که گویا ایران هرگونه صدمه فوری را از سر خود گذرانده است.
با گذشت تاریخ شروع تحریمها ریال کمی قوت گرفته و مقامهای ایران با حمایتهای سمبلیک و کلامی اروپا برای زنده نگاه داشتن توافق هستهای خیال اندک راحتی دارند. موعد بعدی تحریمها اوایل نوامبر است و از آنجا که تاثیر اساسی بر فروش نفت ایران دارد قطعا برای ایران حیاتیتر است.
وال سفید ترامپ
اکنون خروج آمریکا از توافق هستهای و افزایش فشار اقتصادی بر تهران منجر به آن شده که هم آمریکا و هم ایران، در برابر یک بازی با پایانی نامشخص قرار بگیرند که با چنددستگی در سیستم سیاسی هر دو کشور پیچیدهتر شده است. واشنگتن با تلاش برای قطع کامل صادرات نفت ایران خواهان رسیدن به حداکثر فشار بر اقتصاد ایران است که با حسی اضطراری برای رسیدن به نتایج فوری همراه است؛ اما چه نتایجی؟
برای شخص ترامپ این نتیجه، ظهور یک توافق بهتر و بزرگتر با ایران است، یا حداقل یک نشست و دیدار پر از دوربین فیلمبرداری همانند آنچه با کرهشمالی داشت. این برای او بسیار مهم است. ترامپ از همان ابتدا که برای ریاست جمهوری کاندیدا شد، بر توان منحصربهفرد خود برای مذاکرات مجدد تاکید داشت و بهنظر میرسد، با بیان اینکه هر زمان که ایران بخواهد بدون پیششرط حاضر به مذاکره با تهران است، اکنون این توان را معطوف به ایران کرده است. او با این کار به لحن غضبناک خود خیانت کرد و اکنون نوبت مقامات ایران است که به وی پاسخ دهند.
یک راهرو و مسیر که روسای جمهور ایران و آمریکا میتوانند در یک نقطه مشترک قرار بگیرند (مجمع عمومی سازمان ملل متحد) نزدیک است. ظاهرا سال گذشته ترامپ تلاشهایی برای ملاقات با روحانی در آنجا داشته و درحالحاضر نیز حدس و گمانهایی درخصوص یک تلاش مجدد در ماه سپتامبر امسال وجود دارد. گروه سیاست خارجی ترامپ اما قطعا درک پیچیدهتر و دیگری از ترکیب مخالفت و مقاومت تهران دارند که به شکلی تاریخی و سنتی منجر به ممانعت از دیپلماسی دوجانبه شده است.
درحالیکه جان بولتون؛ مشاور امنیت ملی و وزیرخارجه مایک پمپئو هر دو از افراطگرایی گذشته در مورد تغییر رژیم خود را بری نشان میدهند، بیانات آنها حاکی از شروط گسترده است که نشان از پیششرطهایی برای امکان گفتوگوی مستقیم واشنگتن و تهران دارد. وعدههای قابلتوجه ترامپ درخصوص اراده مصمم او برای اجتناب از یک جنگ طولانی و پرهزینه دیگر در خاورمیانه به معنی آن است که واشنگتن تقریبا قطعا خواهان اجتناب از گسترش تنش با ایران است. اما برای طرفداران تغییر رژیم چه چیز در مورد ادامه وضعیت موجود ناخوشایند است؟
تهرانی کاملا بدبین
فهرستی از گزینههای نامطبوع پیشنهادشده از سوی واشنگتن، تهران را در یک موقعیت سخت و دشوار قرار داده است. انتظار برای کاهش فشار با توجه به توصیههای اروپا با گوشه چشمی به تقویم سیاسی و حتی بازرسیها در مورد پرونده دخالت روسیه در انتخابات یک گزینه احتمالی برای تهران است و علاقه تهران برای تنشزایی تاکتیکی همچنان به قوت خود باقی است تا به واشنگتن نشان دهد فشارهای او بدون هزینه هم نیست.
مقامات ایران در بیانات عمومی خود اظهار میکنند، تا زمانی که ترامپ تصمیم خود برای خروج از توافق هستهای را اصلاح و اقدام به توقف آنچه آنها جنگ روانی و اقتصادی علیه تهران میخوانند نکند، امکان گفتوگو با ترامپ محال است. آیتالله علی خامنهای مذاکرات با ترامپ را «بیهوده و پوچ» قلمداد کرده، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفته است که ترامپ آرزوی گفتوگو با ایران را با خود به گور میبرد و قاسم سلیمانی؛ فرمانده شاخص سپاه قدس ایران سخنرانی آتشینی داشت که در آن آمریکا را تهدید کرد هر جنگی که توسط آمریکا آغاز شود توسط ایران پایان داده خواهد شد و ایران هر چه متعلق به آمریکا است، را نابود خواهد کرد. روحانی در مصاحبه تلویزیونی خود به ترامپ پیشنهاد کرد: اگر شما دشمن هستید و در پشت افراد دیگر خنجر زدهاید و بعد میگویید که میخواهید مذاکره کنید، نخستین کاری که باید بکنید این است که خنجر را بیرون بکشید.
اظهارات عمومی ایران درخصوص تحقیر و خوار شمردن ترامپ و رویکرد فعلی ایالاتمتحده ناشی از این استعاره تاریخی و سنتی است که ایران هرگز تحتفشار تن به مذاکره نمیدهد. با اینحال سیاست تهاجمی ترامپ دستکم مقدمات بحث و مناظرهای در سیستم سیاسی ایران درخصوص مذاکره را به وجود آورده است؛ بهویژه در عموم مردم ایران در خصوص اینکه رئیسجمهور ایران چه زمانی اشتیاق متناوب خود برای گفتوگو و مذاکره را عملی میکند.
علیاکبر ناطقنوری، روحانی و سیاستمدار بانفوذ، هفته گذشته علنا بیان کرد که گزینه مذاکره با آمریکا باید از سوی شورای امنیت ملی بررسی شود و یکی از اعضای محافظهکار مجلس از سپاه پاسداران بهخاطر ایجاد این بحران در وهله نخست انتقاد کرده بود.
روحانی نیز در گفتوگوی خود تلویحا آمادگی دولت خود برای مذاکره را اعلام و حتی به نظر میز مذاکره را از هماکنون با درخواستهای گسترده از واشنگتن همچون «غرامت برای ملت ایران بهخاطر مداخله و کودتای آمریکا در سال ۱۹۵۳» آماده کرده است. همه اینها درحالی است که شایعاتی درخصوص پیشنهادهای پشتپرده بهواسطه میانجیهایی نظیر عمان به گوش میرسد.
هرچند این مساله را نمیتوان با قاطعیت بیان کرد، اگر مقامات ایران تصمیم به بهرهبرداری از اشتیاق شدید ترامپ برای نشستهای ردهبالا و آزمون اغراقهای وی درخصوص توانش در مذاکره بگیرند، هرگز نباید تعجب کرد. با اینحال مهندسی یک «چانهزنی بزرگ» که منجر به حل اختلافات اساسی میان دو کشور شود، نیازمند سرمایهگذاری بزرگی از انرژی دیپلماتیک و خواست سیاسی است که هیچ یک از دو طرف به نظر، حاضر به پیشنهاد آن نیست؛ بهویژه در شرایطی که ادامه وضعیت فعلی برای بسیاری از مقامات حاضر در سیستم سیاسی آمریکا بسیار مناسب است.
در همین رابطه بخوانید:
واکنش رهبر انقلاب نسبت به بحث مذاکره ایران و آمریکا
واکنش مجدد ظریف به بحث گفتوگوی بدون پیششرط با ایران
دلیل لغو سفر نخست وزیر عراق به ایران
پیشتر در «دنیای بورس» هم خوانده بودید:
سیگنال مثبت احتمالی آمریکا برای مذاکره با ایران
رویارویی نظامی ایران و آمریکا چقدر واقعی است؟
گره اصلی مذاکره ایران و آمریکا؟