سایپا
این شرکت طی سالهای اخیر همواره با مشکل هزینههای مالی دست و پنجه نرم کردهاست. برای مشخص شدن حجم این معضل، بد نیست بدانیم از سال 90 تاکنون همواره هزینههای مالی سایپا بیشتر از سود عملیاتی این شرکت بوده است و اگر سرفصل درآمدهای غیرعملیاتی سایپا نبود، در تمام این سالها سایپا بجز زیان چیزی عاید سهامداران خود نمیکرد. گرچه روند کنونی نیز تفاوت چندانی با زیانده بودن ندارد اما حداقل در صورتهای مالی؛ شرکت زیانده نشان داده نمیشود.
رابطه معنادار (کورلیشن 0.91+ میان هزینههای مالی و فروش سایپا از سال 90 تا 96) میان سطح فروش و هزینه مالی شرکت نیز سطح امیدواریها در مورد بهبود عملکرد عملیاتی سایپا و جبران هزینههای مالی را از بین بردهاست. براین اساس هرچه فروش شرکت بیشتر شود، با توجه به مشکلات نقدینگی فراگیر؛ هزینههای مالی افزایش یافته و تنها عایدی بانکها از این محل افزایش مییابد. در جدول زیر نسبت هزینههای مالی به سود عملیاتی شرکت در 5 سال گذشته محاسبه شدهاست.
ایران خودرو
به سراغ غول دیگر خودروسازی کشور یعنی ایران خودرو میرویم. رابطه هزینه مالی و فروش در این شرکت نیز کاملا معنادار است (کورلیشن 0.81+ از سال 90-96). به عبارت دیگر معضل بزرگ سایپا با دز کمتری در ایران خودرو نیز مشهود است. از طرفی نسبت هزینههای مالی به سود عملیاتی این شرکت نیز همانند سایپا وضعیت مناسبی ندارد.
آنچه مشخص است با ادامه روال کنونی؛ افزایش سطح فروش خودروسازهای بزرگ نمیتواند وضعیت سودآوری نهایی آنها را متحول کند و برنده اصلی این بازی بانکها هستند.
درآمدهای غیرعملیاتی
در این میان شرکتهای خودروساز برای سودآور کردن فعالیتهای خود چشم امید به درآمدهای غیرعملیاتی دارند. در این میان رویکرد این دو خودروساز متفاوت بودهاست.
برای مثال شرکت سایپا حساب ویژهای روی درآمد ناشی از فروش اقساطی در سرفصل سایر درآمدهای غیرعملیاتی باز کردهاست. این شرکت درآمد پیشبینی شده ناشی از فروش اقساطی خود برای سال آینده را 74 درصد افزایش دادهاست که با توجه به نوع محصول ارائه شده به نظر میرسد این شرکت قصد دارد سهم بازار لیزینگیهای خودرو را بکلی از آن خود کند.
در آن سو ایران خودرو نیز با یک جابجایی در صورتهای مالی، درآمد فروش اقساطی خود را در سرفصل سایر درآمدهای عملیاتی دستهبندی کردهاست و از آنجایی که این درآمد سهم قابل توجهی از درآمدهای شرکت در سال آینده دارد؛ میتوان گفت که خودروسازها از این محل نفع زیادی میبرند. برای مثال در سال 95، نزدیک به 60 درصد از سود عملیاتی ایران خودرو از محل فروش اقساطی تامین میشد. بنابراین کاهش بهره بانکی میتواند از سوی دیگر به خودروسازها لطمه بزند. در نهایت به نظر میرسد کلاف سردرگم خودروییها برای سال بعد نیز کماکان سردرگم بماند و مشکلات اصلی آنها باز هم پابرجا باشد. هرچند روند تولید و فروش این شرکتها از لحاظ مقداری صعودی و چشمگیر جلوه کند.