فرصت های فضای مجازی برای بازار سرمایه

وقتی تلگرام برای بورس مهم میشود/ کدام نفع سهامداران؟

12:22 - 1400/01/21
فضای مجازی چقدر توانسته در بورس تاثیر بگذارد؟ و اساسا نیروی فعال در بازار سهام اعم از بازیگران بورس، ناظران بورس و در مجموع ذینفعان بازارهای سهام و کالا چه بهره ای از فضای مجازی می برند؟ پرسش هایی از این دست سعی کرده با تجربه و بهره گیری از نگاه کارشناسان به پاسخ هایی درست دست یابد.
وقتی تلگرام برای بورس مهم میشود/ کدام نفع سهامداران؟

به گزارش «دنیای بورس» به نقل از دنیای اقتصاد، یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین مولفه‌ها در تمامی بازارهای سرمایه‌گذاری، سرعت ارائه اطلاعات است. در واقع در بازار سرمایه دسترسی سریع به اطلاعات مزیت بسیار مهمی به شمار می‌رود به‌طوری‌که در یک ساعت معاملاتی بسیار اتفاق می‌افتد که یک سهم در بازه منفی یا صفر در حال، معامله است و با ارائه اطلاعاتی در سامانه کدال یا ارائه خبری مرتبط از سهم، در کسری از ثانیه به سمت صف خرید یا فروش حرکت می‌‌کند. حال هر سرمایه‌گذاری که بتواند سریع‌تر از این موضوع مطلع شود، می‌تواند کسب منفعت کند.

در این میان، طی سال‌های اخیر و با توسعه فضای مجازی، تبادل اطلاعات با سرعت بسیاری همراه شده و در این میان یکی از کاربردی‌ترین این موارد استفاده از تلگرام به‌ویژه برای سهامداران بورس تهران است. به همین خاطر است که فعالان بورسی همگی در تلگرام فعال هستند و مخصوصا در ساعت معاملات، اخبار و اطلاعیه‌های شرکت‌ها را رصد می‌کنند. وجود چنین کانال‌های خبری و تحلیلی مرتبط با بازار سهام در تلگرام هرچند بسیار مفید است و افزایش کارآیی بیشتر بازار را به دنبال دارد، ولی خالی از عیب نیست.

یکی از معایب استفاده از شبکه‌های اجتماعی جولان افراد تازه وارد به بورس تحت عنوان استاد و فعال بازار سرمایه است. در مرحله بعدی، ادمین‌های این کانال‌ها اقدام به تشکیل کانال‌های خصوصی می‌کنند و با دریافت هزینه‌های ماهانه پیشنهاد خرید و فروش سهام را به اعضای کانال می‌دهند و از آنجا که هیچ نام و نشانی از خود منتشر نمی‌کنند به سادگی سرمایه‌گذاران تازه‌وارد را به بهانه سودهای کلان فریب می‌دهند.

از دیگر اقداماتی که این روزها در فضای شبکه‌های اجتماعی شاهد آن هستیم، بحث‌های مربوط به سبدگردانی توسط افراد مختلف است. عامل اثر‌گذار دیگری که از طرف شبکه‌های اجتماعی بر بازار تحمیل می‌شود بحث هیجانات آن است.حال باید عنوان کرد که راهکار مناسب برای بهره‌گیری صحیح از این فضای مجازی ایجاد شده، بررسی ماهیت کانال‌ها و صحت‌سنجی اطلاعات ارائه شده از سوی آنهاست.

فعالان بازار سرمایه معتقدند که این شبکه‌های اجتماعی در حالی که سبب توسعه سواد مالی شده، ولی از لحاظ ماهیتی نمی‌توان خوب یا بد بودن آنها را ارزیابی کرد. اما در نهایت این سرمایه‌گذاران هستند که باید در خصوص خرید و فروش سهامی که در کانال‌ها معرفی می‌شود، تصمیم‌گیری درستی داشته باشند و با سواد مالی خود به این اطلاعات توجه کنند.

 

ارتقای دانش مالی

شاهین احمدی | کارشناس آموزش سواد مالی شخصی

درخصوص تهدیدها و فرصت‌های رسانه‌های اجتماعی صحبت‌های بسیاری شده است و در این مجال کوتاه به دنبال تبیین نقش رسانه‌های اجتماعی به شکل کلی نخواهم بود. آنچه به نظر بنده می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، نقش رسانه‌های اجتماعی در توسعه سواد مالی است. قبل از پرداختن به مقوله نقش رسانه‌های اجتماعی در توسعه سواد مالی، نیاز به تعریف چند مفهوم احساس می‌شود.

قابلیت مالی (Financial Capability)، علاوه بر سواد مالی، رفتار و تعامل دانش، مهارت‌ها و نگرش‌ها را در بر می‌گیرد. همچنین توانایی فرد برای عمل کردن در جهت بهترین منافع خود، با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. سواد مالی (Financial Literacy)، دارا بودن مجموعه مهارت‌ها و دانش مورد نیاز برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه و موثر در قبال منابع پولی است. زندگی هر فرد مملو از تصمیمات متعدد مالی و غیرمالی است که داشتن اطلاعات مناسب، افراد را قادر می‌سازد زندگی خود و اطرافیان و جهان پیرامون خود را بهبود دهند. یونسکو یکی از ابعاد شش‌گانه سواد را، سواد مالی معرفی می‌کند.

 مجله اقتصادی فوربس، پنج اصل کلیدی سواد مالی قشر دانش‌آموز و دانشجو را این‌چنین عنوان می‌کند: ۱- دانستن مفاهیم بودجه‌بندی؛ ۲- دانش نرخ بهره و اثرات آن؛ ۳ - فهم مفاهیم اعتبار و بدهی؛ ۴- مفهوم صرفه‌جویی هوشیارانه؛ ۵- دانش مفاهیم سرقت اطلاعات و ایمنی.

 سواد سرمایه‌گذاری (Investment Literacy)، شناخت سرمایه‌گذاران عادی از اصول اولیه بازار، ابزارها، سازمان‌ها و مقررات مرتبط است که این مفهوم توسط سازمان بین‌المللی کمیسیون‌های اوراق بهادار (آیسکو) تعریف شده است. با دانستن این مفاهیم و موقعیت آنها نسبت به یکدیگر، می‌توان درخصوص نقش رسانه‌های اجتماعی در توسعه سواد مالی صحبت کرد.

بیشتر مصرف‌کنندگان در سراسر جهان یک نقطه مشترک دارند و این اشتراک، عدم دانش کافی نسبت به سواد مالی شخصی است. تحقیق شرکت اس اند پی درخصوص سواد مالی نشان داد که ۳۳درصد از بزرگسالان در سطح جهانی، باسواد مالی هستند. این به آن معنی است که ۵/ ۳ میلیارد نفر در سراسر جهان از نظر مالی، مفاهیم بنیادی را درک نمی‌کنند و در زمان اتخاذ تصمیمات مالی آگاهانه درخصوص پس‌انداز، سرمایه‌گذاری، استقراض و اعتبار با چالش روبه‌رو می‌شوند.

در حالی که تحقیقات نشان می‌دهند سواد مالی در بزرگسالان، قابل‌توجه نیست، خبر خوب این است که نسل‌های جوان‌تر نسبت به یادگیری مسائل مالی، به‌ویژه همزمان با استفاده از فناوری بسیار مشتاق هستند. بسیاری از کسب‌و‌کارها، به‌خصوص نهادهای مالی، شروع به تمرکز بر ارائه برنامه‌های آموزشی کرده‌اند که گستره‌ای از سکوهای مبتنی بر رسانه‌های اجتماعی را برای رسیدن به مصرف‌کنندگان مشتاق یادگیری سواد مالی شخصی به کار می‌گیرند.

جوانان بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان کشور هستند و نگاه بسیار منحصربه‌فردی به مالی شخصی دارند. جوانان نشان داده‌اند که مایل هستند طبق شرایط خودشان با کسب‌و‌کارها ارتباط برقرار کنند، که به معنی تعامل با کسب‌و‌کارها در هر شرایط و طبق خواست آنها است. کسب‌و‌کار‌ها متوجه این ترجیحات جدید مصرف‌کنندگان شده‌اند و به دنبال ارتباط با آنها در زمان و مکان و به شکل مناسب هستند. وقتی صحبت از آموزش و تعامل با جوانان درخصوص سواد مالی می‌شود، مشارکت از طریق شبکه‌های اجتماعی تبدیل به یکی از جذاب‌ترین گزینه‌ها شده است.

با تکامل شبکه‌های اجتماعی، دیگر در دنیایی نیستیم که افراد برای یادگیری، به مکان خاص و در زمان خاصی مراجعه کنند. یادگیری می‌تواند با یک اشاره روی صفحه موبایل، یا بالاکشیدن صفحه روی شبکه‌های اجتماعی رخ دهد، چون نسل جوان تمایل دارد از فناوری برای گردآوری اطلاعات استفاده کند، آینده سواد مالی در ورود به شبکه‌های اجتماعی است. یادگیری تبدیل به فعالیتی موبایلی شده است و برای اینکه کشور از نظر سواد مالی شخصی وضعیت بهتری پیدا کند، باید تلاش کنیم تا آموزش نسل بعدی را با فناوری گره بزنیم.

رسانه‌های اجتماعی به مصرف‌کنندگان اجازه می‌دهند مستقیما از متخصصان آموزش دریافت کنند. شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات مالی نیز می‌توانند رویدادهای آموزشی تعاملی با استفاده از رسانه‌های اجتماعی در دسترس فراهم کنند. در کشور ما، متخصصان حوزه سواد مالی در رسانه‌های اجتماعی از قبیل اینستاگرام، توییتر و تلگرام در دسترس هستند و مطالب مفیدی ارائه می‌کنند.  مباحث آموزشی می‌توانند موضوعات بهنگام و مربوطی را پوشش دهند و از برنامه‌های مناسب برای سازماندهی زندگی مالی، پس‌انداز برای بازنشستگی، روش‌هایی برای آموزش پول به فرزندان، مزایای خدمات بانکداری، یادگیری درباره مفاهیم اعتبار و بدهی و کاغذبازی‌های مربوطه استفاده کنند.

رسانه‌های اجتماعی فرصت مغتنمی برای دستیابی به نسل جدیدی از جوانان و ارائه خدمات مالی مفید به آنها فراهم کرده‌اند. نسل جوان به شکل فزاینده‌ای قادرند از گستره‌ای از شبکه‌های اجتماعی برای یادگیری مسائل مالی خود و استفاده کامل از منابع مطرح برای بهبود شناخت و رفاه مالی خود استفاده کنند. در نتیجه این روندها، آینده سواد مالی بسیار روشن‌تر به نظر می‌رسد.

در پرتو وضعیت اقتصادی، یعنی افزایش سطح هزینه‌های زندگی، خصوصی‌سازی عمده خدمات دولتی، تحصیلات، درمان و...، صحبت از سواد مالی به سرعت در حال حرکت به محیط‌های آموزشی است. توسعه و یکپارچه‌سازی آموزش سواد مالی در کلاس‌های درس، به نحوی لذت‌بخش، معنی‌دار و بادوام تبدیل به یک چالش شده است. آموزش‌دهندگان فرصت دارند تا به شکل اثربخشی، سواد مالی را از طریق روش‌های مبتنی بر فناوری و نوآورانه که مخاطبان به شکل شخصی در حال استفاده از آنها هستند و با بهره‌برداری از قدرت و شهرت رسانه‌های اجتماعی، آموزش دهند.

استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای اهداف آموزشی در سال‌های اخیر رشد قابل‌توجهی داشته است که می‌توان از رسانه‌های اجتماعی تصویری، ویدئویی، شنیداری و تعاملی نام برد. برای مثال استفاده از پادکست در سال‌های اخیر، برای انتقال مطالب آموزشی بسیار فراگیر شده است. همچنین استفاده از وبینار، امکان پخش زنده اینستاگرام و گروه‌های مجازی بسیار رونق یافته است. فرصت‌های بی‌شماری در استفاده از رسانه‌های اجتماعی برای آموزش هر چه موثرتر سواد مالی فراهم است که در کشور ما، با نفوذ بالای این رسانه‌ها، آموزش رونق بسیاری یافته است. با این حال، همچنان راه درازی در پیش است و می‌توان امیدوار به توسعه هرچه بیشتر سواد مالی با استفاده از امکانات ناشی از توسعه رسانه‌های اجتماعی در میان شهروندان بود.

 

هیجان سازی ادمین‌ها

مهدی افضلیان| کارشناس بازار سرمایه

امروزه تاثیر و نقش فضای مجازی به خصوص تلگرام بر کسی پوشیده نیست و استفاده از این شبکه ارتباطی مجازی را تقریبا در همه کسب و کارها شاهدیم؛ به گونه‌ای که این ابزار در حال حاضر صرفا به‌عنوان یک ابزار ارتباطی محدود بین افراد استفاده نمی‌شود بلکه به‌عنوان یک ابزار مهم برای بازاریابی بسیاری از کسب و کارها مورد استفاده قرار می‌گیرد.

البته دامنه استفاده از شبکه‌های اجتماعی به خصوص تلگرام در بازار سرمایه هم گسترده شده است و بسیاری از فعالان بازار سرمایه از این ابزار در جهت ارتباط بیشتر با سایر فعالان بازار بهره می‌برند. در حال حاضر استفاده از شبکه‌های اجتماعی، به خصوص تلگرام، در بین فعالان بازار سرمایه فراوان بوده که البته در کنار مزایای منحصر به فرد خود، دارای معایبی نیز خواهد بود که در ادامه درخصوص آن صحبت می‌کنیم. یکی از معایب استفاده از شبکه‌های اجتماعی جولان دادن افراد تازه‌وارد به بورس تحت عنوان استاد و فعال بازار سرمایه است.

یعنی افرادی که سابقه معاملاتی کمتر از یک تا دو سال در بازارهای مالی دارند ولی با استفاده از شیوه‌های تبلیغاتی و با صرف هزینه‌های فراوان، اقدام به عضو‌گیری در تلگرام و از طرفی بازدید‌های غیر واقعی با استفاده از روبات‌ها می‌کنند و با اعلام سودهای غیرواقعی در سهام، موجب جذب افراد تازه‌وارد به این کانال‌ها می‌شوند. در مرحله بعدی ادمین‌های این کانال اقدام به تشکیل کانال‌های خصوصی می‌کنند و با دریافت هزینه‌های ماهانه پیشنهاد خرید و فروش سهام را به اعضای کانال می‌دهند و از آنجا که هیچ نام و نشانی از خود منتشر نمی‌کنند، به سادگی سرمایه‌گذاران تازه‌وارد را به بهانه سودهای کلان فریب می‌دهند.

از دیگر اقداماتی که این روزها در فضای شبکه‌های اجتماعی شاهد آن هستیم، بحث‌های مربوط به سبدگردانی توسط افراد مختلف است. این بار هم مخاطب این افراد، سرمایه‌گذاران تازه‌وارد به بازار سرمایه هستند که با فکر کسب سود‌های بادآورده وارد این بازار شده‌اند و طعمه خوبی هم به حساب می‌آیند.

باز هم روال طبق گذشته است؛ یعنی ادمین‌های کانال، با ارائه گزارشی از وضعیت سبدهای سرمایه‌گذاری خود در سال‌های گذشته (گزارش‌های غیرواقعی) و با وعده‌های پوچ و خیالی اقدام به دریافت منابع مالی سرمایه‌گذاران و معامله با آن می‌کنند که البته این معاملات در جهت پرتفوی شخصی خود ادمین‌ها و جهت‌دهی قیمت با استفاده از منابع در دسترس است.

سبدگردانی با این رویه معمولا در شرایط صعودی بازار ممکن است بازدهی مناسبی داشته باشد، ولی در زمان رکود بازار، عموما زیان سرمایه‌گذاران را شاهدیم. سرمایه‌گذارانی که برای فعالیت و سرمایه‌گذاری وارد بازار سرمایه شده‌اند ولی به‌دلیل انتخاب نامناسب با زیان از بازار سرمایه خارج می‌شوند و عطای بازار را به لقای آن می‌بخشند و در صورت پیگیری از مراجع قانونی هم مدارکی برای اثبات حرف خود ندارند.

در حال حاضر در بازار سرمایه این دو موضوع به وفور مشاهده می‌شود و هیچ‌گونه اقدامی هم درخصوص پیگیری این کانال‌های خصوصی انجام نمی‌گیرد مگر اینکه کار به شکایت اعضای کانال برسد که آن هم به دلیل مشکلات فراوانی که دارد به مرحله اجرا نمی‌رسد. البته در چند وقت اخیر شکایت‌هایی از این دست را در بازار سرمایه شاهد بودیم و اقداماتی هم در این خصوص انجام شده ولی کافی نبوده و باید کار بیشتری در این حوزه انجام شود.

عامل اثر‌گذار دیگری که از طرف شبکه‌های اجتماعی بر بازار تحمیل می‌شود، بحث هیجانات آن است. یعنی زمانی که بازار وارد فاز اصلاح می‌شود، اثر آن توسط فعالان بازار بزرگ‌نمایی می‌شود و از آنجا که در حال حاضر همه فعالان بورسی در شبکه‌های اجتماعی نیز حضور دارند، اثرات آن به مراتب بیشتر و از این لحاظ آسیب بیشتری نیز به بازار وارد می‌شود.

حال باید عنوان کرد که راهکار چیست؟ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا ماهیت کانال‌ها را بررسی کنیم که آیا این ابزار تبلیغاتی برای بازار سرمایه مفید است یا خیر. کانال‌های بورسی که در حال حاضر وجود دارند، دارای ماهیت آموزشی یا تحلیلی هستند که کانال‌های آموزشی آنچنان پیشنهادی را در زمینه خرید و فروش سهام ارائه نمی‌کنند، ولی کانال‌های تحلیلی عموما سهام مختلف بازار را تحلیل می‌کنند که اگر صرفا هدف تحلیل باشد؛ حداقل کار نادرستی نیست و سرمایه‌گذار می‌تواند با خواندن تحلیل‌ها درخصوص سهم تصمیم‌گیری کند.

یعنی در اینجا ماهیت کار پیشنهاد خرید و فروش نیست بلکه صرفا بررسی سهام مختلف بازار با استفاده از ابزارهای رایج مانند تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تابلو‌خوانی است و ادمین‌های این کانال عموما با نام شخصی خود فعالیت می‌کنند؛ اما برخی از کانال‌های بورسی نه تنها با نام خود فعالیت نمی‌کنند بلکه اصرار به خرید سهام یک شرکت دارند و کانال صرفا به‌عنوان یک ابزار تبلیغاتی برای معرفی آن سهم خاص است که معمولا در این فرآیند، عده‌ای متحمل زیان می‌شوند و عده‌ای نیز منفعت می‌برند.

اگر بخواهیم یک جمع‌بندی کلی نسبت به تاثیر شبکه‌های اجتماعی بر بازار سرمایه داشته باشیم، باید بگوییم که این ابزار به لحاظ ماهیتی که دارد نه خوب است و نه بد؛ بلکه در نهایت این سرمایه‌گذاران هستند که باید درخصوص خرید و فروش سهامی که از کانال‌ها معرفی می‌شود؛ تصمیم‌گیری کنند و اسیر هیجانات و جو عمومی این کانال‌ها نشوند.

به همین دلیل پیشنهاد می‌کنم سرمایه‌گذاران قبل از ورود به بازار سرمایه با آموزش کامل وارد این بازار شوند و بر اساس تحلیل‌های خود خرید و فروش کنند تا بتوانند با توجه به موقعیت‌های مختلف، تصمیمات مناسبی بگیرند و اسیر هیجانات مقطعی بازار چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی نشوند. از طرفی برای افرادی هم که به دنبال سبدگردانی هستند پیشنهاد می‌شود، سراغ شرکت‌هایی بروند که مجوز سبدگردانی از سازمان بورس و اوراق بهادار دریافت کرده‌اند تا بتوانند بازدهی معقول و مناسبی داشته باشند.

 

اپلیکیشن سازی در بازار سهام

محمدرضا بیک زاده مقدم| کارشناس بازار سرمایه

انسان همواره برای حل مسائل به دنبال سریع‌ترین و راحت‌ترین راه‌‌ است؛ با گسترش تکنولوژی و توسعه آن در قالب گوشی‌های تلفن همراه، امروزه بیشتر مردم اطلاعات و امور روزمره خود را از این طریق انجام می‌دهند. اپلیکیشن تلگرام نیز با نصب بیش از ۴۵ میلیون نفری در کشورمان، محبوب‌ترین اپلیکیشن در بین ایرانیان است. در بازار سرمایه دسترسی سریع به اطلاعات مزیت بسیار مهمی به شمار می‌رود، به‌طوری که در طی ساعت معاملاتی بسیار اتفاق می‌افتد که یک سهم در بازه منفی یا صفر در حال معامله است و با ارائه اطلاعاتی در سامانه کدال یا ارائه خبری مرتبط از سهم، در کسری از ثانیه به سمت صف خرید حرکت می‌‌کند.

حال هر سرمایه‌گذاری که بتواند سریع‌تر از این موضوع مطلع شود، می‌تواند کسب منفعت کند؛ به همین خاطر است که فعالان بورسی همگی در تلگرام فعال هستند و مخصوصا در ساعت معاملات اخبار و اطلاعیه‌های شرکت‌ها را رصد می‌کنند. وجود چنین کانال‌های خبری و تحلیلی مرتبط با بازار سهام در تلگرام بسیار مفید است، چرا که باعث کارآیی بیشتر بازار می‌شود و اطلاعات را در دسترس همگان قرار می‌دهد.

بیان یک مثال از روزهای قطعی اینترنت در روزهای گذشته بسیار کارساز است. شرکت کارخانه‌های تولیدی شهید قندی (بکام) که چند سال است حرف از تغییر کاربری زمین‌های آن بر سر زبان‌هاست، در تاریخ ۲۷ آبان سال‌جاری اعلامیه شفاف‌سازی مبنی بر تغییر کاربری زمین‌های خود را روانه کدال کرد، اما به‌دلیل قطعی تلگرام بسیاری از افراد از این موضوع مطلع نشدند و قیمت سهم نیز تغییر متناسب با این رویداد را نداشت، در صورتی که پیش‌بینی می‌شود، اگر این شفاف‌سازی در روزی ارائه می‌شد که تلگرام وصل بود، تقاضای بیشتری برای سهم ایجاد می‌شد و در نتیجه سهم به ارزش ذاتی خود حرکت می‌‌کرد.

اقتصاد رفتاری فرض منطقی بودن (rationality) انسان‌ها در تصمیم‌گیری را نقد می‌کند و بیان می‌کند که عواطف و احساسات (emotions) نیز بر نوع تصمیم اتخاذ شده اثر گذارند به‌طوری که ممکن است تصمیم یک فرد منطقی با تصمیم یک فرد از روی احساسات کاملا در تضاد با هم باشند یکی از تورش‌های ذهنی که در این موضوع اتفاق می‌افتد رفتار توده‌ای (Herding behavior) است که به معنای همراه شدن با جمعیت بدون داشتن تحلیل و اطلاعات کافی است؛ به این امید که تصمیمی که اکثریت می‌گیرند صحیح‌تر است و از سوی دیگر انسان همواره هنگامی که تعداد افراد بیشتری یک کار را انجام می‌دهند، حس اطمینانی پیدا می‌کند که آن کار صحیح است.

در مطالعه‌ای که به این منظور روی شاخص صنعتی Dow Jones صورت پذیرفته‌است، همبستگی قابل قبولی بین پیام‌های منتشر شده در توییتر و روند این شاخص مشاهده شده‌است. بنابراین مشاهده می‌شود که در بورس نیویورک که تعداد سرمایه‌گذاران بسیار بیشتر از بورس تهران هستند و همچنین عمق بازار نیز چند برابر بورس تهران است (ارزش بازار شاخصی برای عمق بازار است و ارزش بازار داو جونز حدود ۷ هزار میلیارد دلار است) شبکه‌های اجتماعی بر رفتار سرمایه‌گذاران موثر است.

در مطالعه‌ای، اثر کانال‌های تلگرامی بر رفتار توده‌وار بر بورس تهران بررسی شده‌است (مجتبی فرخی و همکاران؛ ۱۳۹۵). نتایج آماری این مطالعه نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران نمونه در این مطالعه تحت تاثیر کانال‌های تلگرامی قرار گرفته‌اند و باعث تشکیل یک توده در خرید یا فروش سهام شده‌اند.

به‌دلیل اینکه در تلگرام امکان ایجاد کانال برای هر فرد ممکن است، برخی افراد ناآگاه نیز اقدام به ایجاد کانال بورسی کرده و توانسته‌اند مخاطبان زیادی از عامه جامعه پیدا کنند و مطابق رفتار توده‌وار باعث بالا رفتن یا پایین آمدن قیمت سهام شوند، اثر نهایی این موضوع ضربه به اعتماد مردم نسبت به بورس است؛ چرا که این افراد با دانش حداقلی در این زمینه اقدام به سیگنال‌دهی می‌کنند و در نهایت موجب ضرر و زیان مردم می‌شوند.

در سوی دیگر اما، کانال‌های مفید و پرمحتوایی از سوی برخی فعالان بازار راه‌اندازی شده‌است که مطالعه مطالب این کانال‌ها به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تصمیمات صحیح‌تری در زمینه خرید یا فروش یک سهم اتخاذ کند.

در آمریکا، کمیسیون بورس و اوراق بهادار مشخصا تعیین کرده است که شرکت‌ها از طریق شبکه‌های اجتماعی مختلف از قبیل فیس‌بوک، توییتر، وبلاگ‌ها، لینکداین و فلیکر می‌توانند با سرمایه‌گذاران و سهامداران خود ارتباط برقرار کنند، مشروط به اینکه به سرمایه‌گذاران اطلاع داده شود کدام پلت‌فرم مشخص برای شرکت، جهت اطلاع‌رسانی انتخاب شده است.

از طرف دیگر در کشور استرالیا، قانون‌گذار در بازار سهام این کشور (ASX) در راهنمای شماره ۸ بورس، قانونی وضع کرده است که شرکت‌های بورسی موظف هستند شبکه‌های اجتماعی و به‌طور کلی هر اخباری را که در مورد سهام آنها پخش می‌شود رصد کنند و اطلاعات درست مرتبط با شرکت خود را افشا کنند.

با توجه به گسترش شبکه‌های اجتماعی، به ویژه تلگرام و تجربه کشورهای مختلف همچون آمریکا و استرالیا به نظر بهتر است نهاد ناظر در ایران نیز علاوه بر شبکه اطلاع‌رسانی کدال، در تلگرام نیز کانال اطلاع‌رسانی هر شرکت را افتتاح کند (در صورت عدم ممانعت به‌دلیل فیلتر بودن این شبکه اجتماعی) از این طریق اطلاعات و اخبار مرتبط با هر شرکت سریع‌تر به دست سرمایه‌گذاران می‌رسد. همچنین رصد شبکه‌های اجتماعی توسط هر شرکت و شفاف‌سازی بیشتر به‌منظور در دسترس قرار دادن اطلاعات مفید باعث می‌شود تا کارآیی بازار افزایش یابد و در نهایت منجر به جلب اعتماد بیشتر مردم نسبت به بازار سرمایه شود.

در پایان می‌توان گفت، جای خالی اپلیکیشنی که صرفا مختص سهام باشد در بورس تهران به چشم می‌خورد؛ به‌عنوان نمونه، اپلیکیشن Stocktwits در آمریکا فعال است که شرکت‌های مختلف در آن صفحه مختص به خود را دارند و سرمایه‌‎گذاران می‌توانند مطالب مرتبط با شرکت را در آن درج یا از نظرات دیگران استفاده کند، همچنین در صفحه هر شرکت می‌توان فایل‌های صوتی و تصویری که مرتبط با شرکت باشد را نشر داد. با راه‌اندازی چنین اپلیکیشنی در بورس تهران، نظارت بر مطالب منتشر شده راحت‌تر و فضایی مختص رد و بدل کردن اطلاعات بورسی مهیا می‌شود.

 

راستی آزمایی سیگنال‌های قیمتی

حسن قاسمی| کارشناس بازار سرمایه

شاید مهم‌ترین کالایی که در بازار سرمایه بین فعالان ردوبدل می‌شود، اطلاعات باشد که با پیدایش اینترنت و گسترش آن، دسترسی و سهولت دریافت اطلاعات برای عموم افزایش یافته است. انقلاب دیگری که در حوزه گردش و دسترسی به اطلاعات رخ داد، به‌وجود آمدن شبکه‌های اجتماعی و به‌خصوص نسخه‌های موبایلی آنها بود.

این شبکه‌های دنیای مجازی سرعت پخش اطلاعات را به میزان بسیار زیادی بین کاربران بالا بردند و این امکان فراهم شد که حتی هر شهروندی خود صاحب یک تریبون برای تولید و پخش اخبار و اطلاعات شود، کاری که در گذشته فقط با طراحی یک وبسایت و تهیه دامنه و مسائل فنی زیاد میسر بود. به این ترتیب انحصار در تولید و پخش دیتا از بین رفت و کم‌کم شاهد ظهور کانال‌های اطلاع‌رسانی و تحلیل در تمامی حوزه‌ها هستیم به‌طوری‌که این شبکه‌های اجتماعی معادلات حاکم بر کسب‌و‌کارها را نیز به‌شدت متاثر کردند.

در حوزه بازار سرمایه قشر وسیعی از تحلیلگران صاحب تریبون ظهور کردند که مخاطبان چند ده‌هزار نفری دارند، درحالی‌که برد محتوای تولید شده توسط آنان درگذشته به زحمت بیش از انگشتان دو دست بود. ضمنا اطلاعات لحظه‌ای در مورد متغیرهای موثر بر بازار، در کسری از ثانیه در مقیاس وسیع بین فعالان توزیع می‌شود و بلافاصله تاثیر خود را بر قیمت‌ها نشان می‌دهد. شاید به کمک این شبکه‌ها تاحدودی موضوع تقارن اطلاعاتی بین سرمایه‌گذاران کمرنگ شده باشد یعنی دسترسی به به‌روزترین تحلیل‌ها در مورد اقتصاد کلان و وضعیت سودآوری شرکت‌ها برای یک سرمایه‌گذار در دورافتاده‌ترین نقاط با یک سرمایه‌گذار مرکزنشین تفاوت بااهمیتی ندارد. همه این عوامل به میزان قابل توجهی ضریب نفوذ بازار سرمایه را در لایه‌های اجتماع افزایش داده و منجر به افزایش محسوس حجم معاملات شده است.

اما از سوی دیگر، در کنار این مزایا ایراداتی نیز خود را نشان داده و چون اطلاعات به‌سرعت تولید و منتشر می‌شود، شاید امکان ممیزی و کنترل صحت برای ناشر آن ممکن نباشد. سرعت تاثیرگذاری به‌حدی افزایش یافته که کنترل صحت‌وسقم اطلاعات و میزان تاثیرگذاری آن بر یک موضوع، حتی برای مخاطب هم به‌سهولت مشخص نیست به‌طوری‌که به‌راحتی می‌توان تاثیر آن را در افزایش دامنه نوسان قیمت‌ها در یک روز کاری مشاهده کرد. همچنین ممکن است میزان اتکا به تحلیل‌های افراد صاحب تریبون به‌راحتی برای سرمایه‌گذاران مشخص نباشد. در واقع اینکه چقدر محتوای تولید شده بدون جهت‌گیری و براساس ارزیابی کارشناسی بوده، مشخص نیست.

از سوی دیگر با پدیده انتشار اطلاعات جعلی برای تاثیرگذاری بر مخاطبان به‌منظور ایجاد نوسان قیمت مواجه هستیم. در موارد متعددی مشاهده شده که سودجویان اقدام به جعل اطلاعات یک ناشر کرده تا برای دقایقی نوسانات قیمت را به‌سمت منافع شخصی خود هدایت کنند. به‌طوری‌که تا تکذیب خبر و روشن شدن ابعاد ماجرا، تغییرات مورد نظر خویش را ایجاد کنند. به این ترتیب سرمایه‌گذاران باید به اخبار منتشر شده در فضای مجازی توجه زیادی داشته باشند و با علم به صحت یا نادرستی اخبار و تحلیل‌ها اقدام به خرید و فروش کنند.