وجه پنهان ریسک نفتی در تنگه هرمز

11:32 - 1400/01/21
با بررسی اهمیت اقتصادی خلیج فارس برای ساکنان و مشتریان، وجه پنهان ریسک نفتی تنگه هرمز بررسی شد.
وجه پنهان ریسک نفتی در تنگه هرمز

دنیای اقتصاد: توقف غیرقانونی یک سوپرتانکر حامل نفت ایران در آب‌‌های منطقه جبل‌الطارق، بار دیگر نگرانی از پیامدهای افزایش تنش میان غرب و ایران را در کانون توجه فعالان بازار نفت قرار داد. مسدود شدن تنگه هرمز، که پیش از این احتمال رقم خوردن آن از سوی مقامات ارشد ایران مطرح شده بود، می‌تواند مهم‌ترین پیامد این افزایش تنش‌ها باشد.

جهش قیمت طلای سیاه یکی از مهم‌ترین نتایج ایجاد اختلال در تردد عادی نفتکش‌ها در تنگه هرمز است و می‌تواند مصرف‌کنندگان نفت خام را در سراسر دنیا (به ویژه در آسیا) تحت تاثیر قرار دهد. با این حال تولیدکنندگان نفت خام و گاز منطقه که وابستگی بالایی به درآمدهای نفتی و گازی خود دارند، از اثرات چنین اتفاقی مصون نخواهند ماند. در کنار این دو دسته، یعنی مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان منطقه، ذخایر استراتژیک نفت خام دنیا، سومین نقطه‌ای است که از جدی‌تر شدن احتمالی تنش‌ها در تنگه‌هرمز، متاثر خواهد شد.

آسیا، بزرگ‌ترین بازنده تنش نفتی

 مجموع صادرات نفت و مشتقات آن  از تنگه هرمز، اخیرا به حدود ۱۸ میلیون بشکه در روز رسیده است. این آمار را FGE به تازگی در گزارشی در رابطه با تنگه هرمز منتشر کرده است. از این میزان صادرات، حدود ۵/ ۱۴ میلیون بشکه نفت خام و حدود ۴ میلیون بشکه نیز شامل فرآورده‌های نفتی می‌شود.

حتی بعد از کاهش صادرات نفت خام ایران تحت فشار تحریم‌ها‌ی آمریکا، همچنان ۲۵ درصد از مجموع ترانزیت نفتی دنیا، از تنگه هرمز عبور می‌کند. تا پیش از خروج یکجانبه آمریکا از توافق بین‌المللی برجام و بازگشت تحریم‌های نفتی این کشور، ایران روزانه به‌طور میانگین حدود 2.7 میلیون بشکه نفت خام صادر می‌کرد. حجم صادرات LNG از این مسیر نیز، حدود ۲۵ درصد از کل تجارت جهانی این کالا را شامل می‌شود. نگاهی به این مختصات، به خوبی نشان‌دهنده اهمیت استراتژیک تنگه هرمز است.

 اما اهمیت تنگه هرمز، برای مشتریان آسیایی نفت خام و گاز مایع طبیعی به مراتب بیش از سایر مصرف‌کنندگان نفت خام است، زیرا بخش عمده جریان نفتی که از این مسیر عبور می‌کند؛ به سمت چین، هند، ژاپن و کره‌‌جنوبی حرکت می‌کند. این کشورها در مجموع مشتری نهایی بیش از نیمی از کل نفتی هستند که از تنگه هرمز عبور می‌کند.

حجم باقی‌مانده نیز به سمت اروپا و آمریکا می‌رود. در چنین شرایطی طبیعی است که زیان مشتریان آسیایی از مسدود شدن احتمالی تنگه هرمز، بیش از کشورهای اروپایی و آمریکایی  باشد، زیرا علاوه بر رشد قیمت‌ها، باید هزینه‌های بیشتری برای حمل نفت خام از نقاطی دورتر بپردازند.

 دست بسته تولیدکنندگان برای صادرات

 اما زیان ناشی از مسدود شدن احتمالی تنگه هرمز، دامن تولیدکنندگان نفت و گاز منطقه را نیز خواهد گرفت. به این ترتیب حتی اگر قیمت‌ها به اوج برسند، سودی از این جهش قیمت‌ها نصیب تولیدکنندگان نفت خام خاورمیانه نخواهد شد؛ زیرا آنها برای رساندن تولیدات خود به بازار، تا حد زیادی نیازمند تنگه هرمز هستند.

 برای مثال بیش از ۸۰ درصد از مجموع تجارت LNG در تنگه هرمز (که ۲۵ درصد از کل تجارت این کالا در دنیا را شامل می‌شود)، به قطر مربوط می‌شود و باقیمانده آن نیز صادرات امارات متحده عربی را تشکیل می‌دهد. صادرات LNG این دو کشور در حالی به تنگه هرمز تکیه کامل دارد و مسیر جایگزینی برای آن وجود ندارد که می‌توان متصور شد در صورت بروز تنشی جدی در این منطقه، یک بحران اقتصادی عظیم پیش روی قطر و امارات قرار می‌گیرد.

 در رابطه با نفت خام شرایط کمی متفاوت است؛ زیرا برخی کشورهای منطقه طی سال‌های گذشته تلاش‌هایی برای احداث خطوط لوله انتقال نفت داشته‌اند تا وابستگی‌شان به تنگه هرمز را کاهش دهند. با این حال این خطوط لوله نیز با محدودیت‌هایی مواجهند و قادر به پوشش مجموع نفت عبوری از تنگه هرمز نیستند.

 در واقع این خطوط لوله می‌توانند در شرایط ویژه برای صادرات نفت خام بدون تکیه به تنگه هرمز مورد استفاده قرار بگیرند؛ اما قادر به پوشش مجموع نفت خامی که روزانه از تنگه هرمز عبور می‌کنند، نیستند. خط لوله شرق به غرب عربستان که از منطقه بقیق به بندر ینبع در حاشیه دریای سرخ می‌رسد، یکی از این خطوط لوله است.  ظرفیت خط لوله پترولاین، حدود پنج میلیون بشکه در روز است که در حال حاضربه طور متوسط دو میلیون بشکه از ظرفیت آن فعال است. این ظرفیت در شرایطی در اختیار عربستان سعودی به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان نفت خام قرار دارد که این کشور به‌طور میانگین روزانه حدود هفت میلیون بشکه نفت خام صادر می‌کند. صادرات روزانه نفت خام عربستان در مقاطعی به بیش از هشت میلیون بشکه در روز در سال گذشته نیز رسیده بود.

 همچنین خط لوله ADCOP که از ابوظبی به بندر فجیره در ساحل عمان می‌رسد، ظرفیتی حدود یک میلیون بشکه در روز دارد. امارات متحده عربی در حال حاضر حدود سه میلیون بشکه در روز نفت تولید می‌کند. بنابراین خط لوله‌ای که برای انتقال نفت در این کشور وجود دارد، تنها پاسخگوی حدود یک سوم از مجموع تولید آن است.

عراق دیگر کشور منطقه است که وابستگی بالایی به درآمدهای نفتی دارد. آخرین آمار اوپک میزان تولید این کشور را حدود ۷/ ۴ میلیون بشکه در روز نشان می‌دهد. هرچند عراق برای صادرات نفت تولیدشده در میدان‌های واقع در اقلیم کردستان این کشور، به خط لوله کرکوک-جیهان دسترسی دارد؛ اما تولیدات این کشور در میدان‌های جنوبی، به تنگه هرمز نیاز جدی دارد.  

به این ترتیب، آن‌طور که در گزارش FGE اشاره شده، مسدود شدن تنگه هرمز می‌تواند به معنای از دست رفتن ظرفیت صادرات حدود ۱۴ میلیون بشکه نفت خام تولید شده در کشورهای منطقه باشد. اما خطوط لوله انتقال نفت نیز می‌توانند مورد اختلال قرار گیرند.

تجربه حمله حدود یک ماه قبل هواپیماهای بدون سرنشین به خط لوله شرق به غرب عربستان در حالی امنیت این خط لوله را زیر سوال می‌برد که حتی اگر چنین تجربه‌ای تکرار نشود، نفتی که از طریق این خط لوله به بندر ینبع رسیده، باید از تنگه باب‌المندب که در جوار یمن قرار دارد، عبور کند. این در حالی است که سال گذشته، یک نفتکش سعودی در تنگه باب‌المندب مورد حمله قرار گرفت. در عین حال، با توجه به ظرفیت بارگیری و ذخیره‌سازی محدود در بندر ینبع، مشخص نیست تمام سه میلیون بشکه‌ ظرفیت مازاد خط لوله پترولاین قابل استفاده باشد.

سرنوشت ذخایر استراتژیک

نکته دیگری که در رابطه با انسداد احتمالی حرکت کشتی‌ها در تنگه هرمز مطرح است، استفاده از ذخایر استراتژیک نفت خام است که پس از بحران عرضه در دهه ۷۰ میلادی، در کشورهای عضو آژانس بین‌المللی انرژی ایجاد شده است. آمریکا، اروپا، ژاپن و کره‌جنوبی از جمله کشورهای عضو آژانس بین‌المللی انرژی هستند. علاوه بر اینها، چین و هند نیز اخیرا مشغول افزایش سطح ذخایر استراتژیک نفت خام خود هستند. به این ترتیب مجموع ذخایر استراتژیک نفت خام دنیا در حال حاضر به یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون بشکه می‌رسد.  

طبق گزارش FGE برخی کشورهای عضو آژانس بین‌المللی انرژی (عمدتا در اروپا، به علاوه ژاپن و کره‌جنوبی) سطح ذخایر اجباری خود را به درخواست دولت‌هایشان، ۴۰۰ میلیون بشکه بیش از نیاز عملیاتی نرمال پالایشگاه‌هایشان، نگه داشته‌اند. بنابراین مجموع ذخایر استراتژیک نفت خام دنیا به حدود ۲ میلیارد بشکه می‌رسد که می‌تواند برای چهار تا پنج ماه، به نیاز بازار پاسخ گوید.

به این ترتیب کشورهای عضو آژانس، در صورت وقوع تنشی جدی در خلیج فارس، به سرعت برای آزادسازی ذخایر استراتژیک نفت خام اقدام خواهند کرد مانند سال ۱۹۹۱ که جنگ خلیج فارس رقم خورد. استفاده از ذخایر استراتژیک نفت خام که اصولا دلگرمی بازار به شمار می‌روند؛ ‌هرچند می‌تواند تنش‌های احتمالی را کاهش دهد، اما با کاهش سطح این ذخایر نمی‌توان بر هم خوردن عرضه و تقاضا و جهش قیمت‌ها را انتظار نکشید.

در همین رابطه نیز بخوانید: