یادداشت نیویورک تایمز | اینستکس، نمایشی از شکست اروپا

12:57 - 1400/01/21
نیویورک تایمز در یادداشتی نوشت، این ابزار مالی جدید، نشان از بیهودگی تلاش اروپا برای استقلال راهبردی از آمریکاست.
یادداشت نیویورک تایمز | اینستکس، نمایشی از شکست اروپا

به گزارش «دنیای بورس» به نقل از خبرگزاری صداوسیما، نیویورک تایمز در یادداشتی نوشت، با اشاره به اینستکس (سازوکار مالی برای تجارت بین ایران و اروپا) نوشت: قرار بود ابزار مالی جدید اروپا, به نوعی موجب استقلال راهبردی اروپا از آمریکا شود, اما شروع کم فروغ این سازوکار نشان داد که دستیابی به این هدف تا چه حد دور از واقعیت است.

این روزنامه در گزارشی از برلین به قلم آنا سوربری نوشت: اگر با سیاست خارجی سروکار نداشته باشید، احتمالاً هرگز چیزی درباره اینستکس یا همان «ابزار حمایت از مبادلات تجاری» نشنیده اید.

این شرکت، که ژانویه ۲۰۱۹ توسط آلمان، فرانسه و انگلیس تاسیس شد، قرار بود امکان تجارت بین اروپا و ایران را بر خلاف تحریم‌های آمریکا فراهم کند.

بنابراعلام وزارت خارجه آلمان، هم اکنون که یک سال از راه اندازی این سازوکار سپری شده است، تازه قرار است نخستین مبادله (از طریق این سازوکار) انجام شود و همه این روند هم ممکن است فنی، و متزلزل به نظر برسد. می‌توانم تصور کنم که شما از خود می‌پرسید آیا واقعاً ارزش خواندن دارد؟ اما واقعاً ارزشش را دارد کهنگاه دقیق تر به اینستکس و بررسی نقاط ضعف آن متوجه می شویم ,این ابزار مالی جدید نمونه اصلی بیهودگی تلاش اروپا برای استقلال راهبردی از آمریکاست

اگر هر کسی در برلین نیاز به یادآوری در این باره داشت که اروپا تا چه حد در برابر سیاست خارجی دمدمی و عجیب ترامپ ناتوان است، سوم ژانویه حتماً یادآوری خوبی برای این امر بوده است. در آن روز، قاسم سلیمانی، سردار ایرانی در حمله پهپادی آمریکا در عراق ترور شد؛ پیامد‌های ناشی از این حمله، آمریکا و ایران را تا آستانه جنگ سوق داد و بار دیگر سران اروپا را در موقعیتی قرار داد که مجبور شدند از حاشیه سیاست جهان، خواستار احتیاط شوند.

از زمان خروج ترامپ از برنامه جامع اقدام مشترک در مه ۲۰۱۸, کشور‌های اروپایی تلاش کرده اند پاسخی مناسب ارائه کنند.

خروج از توافق هسته ای، تغییر بزرگی در سیاست آمریکا بود. دولت ترامپ به جای رویکرد چماق و هویج توافق - رویکردی که با همکاری نزدیک با اروپا اتخاذ شد- به راهبرد «فشار حداکثری» روی آورد؛ رویکردی که برای فشار شدید اقتصادی بر ایران در پیش گرفته شد. تحریم‌های ثانویه همچنین آشکار ساخت که از نظر آمریکا، اروپا رفتار غیرقابل قبولی دارد و باید با آن باید به عنوان بخشی از مشکل برخورد شود.

برای امضاکنندگان اروپایی توافق هسته ای ایران, این تغییر, مشکل راهبردی جدی ایجاد کرد. از زمانی که ترامپ خروج آمریکا از توافق هسته ای را اعلام کرد, ایران به طور تدریجی برنامه هسته ای خود را افزایش داده است؛ اتحادیه اروپا, از جمله آلمان قول داده است به تعهد خود برای تجارت با ایران به منظور حفظ بخشی از اهرم بر این کشور عمل کند.اما اروپا در عمل کردن به این قول خود, دوران دشواری را سپری کرده است.

 

نمایش شکست اروپا

تاثیر گسترده تحریم های ثانویه آمریکا تنها ناشی از قدرت آمریکا در بازار نیست, بلکه ناشی از قدرت دلار و ظرفیت آمریکا برای کنترل قانونی یا حقیقی نظام های تبادل مالی است. دیوید جلیلوند, کارشناس سیاست خارجی و رئیس یک شرکت مشاوره سیاسی و اقتصادی در امور خاورمیانه, مستقر در برلین, موسوم به شرکت «اورینت مترز» گفت: «تا حدی, تقریباً همه شرکت ها به نوعی با آمریکا مرتبطند.

حتی اگر یک شرکت در بازار آمریکا فعالیت نداشته باشد, یا بانک آن, یا یکی از شرکت های بیمه آن, یا شرکت های بیمه ای که حامی شرکت های بیمه آن هستند, در آمریکا فعالیت می کنند.» در نتیجه, حتی شرکت هایی که در بازار آمریکا فعالیت نمی کنند, تحت تاثیر قرار می گیرند.

بنابراین, یکی از عوامل کلیدی برای دستیابی اروپا به «استقلال راهبردی» در روابط بین المللی, دستیابی به ظرفیت مبادلات مالی مستقل است؛ امری که ما را به اینستکس سوق می دهد.

اینستکس بخشی از یک نظام تهاتری است که هدفش, اجتناب از مبادلات مستقیم مالی بین شرکت های اروپایی و ایرانی در زمان تجارت شان با یکدیگر است, به این منظور که از اعمال تحریم های آمریکا جلوگیری شود. بر اساس این نظام تهاتری, لازم به تبادل پول بین ایران و اروپا نیست: اینستکس و سازمان متناظر ایرانی آن, ارزش محموله ها را از اروپا به ایران, و برعکس, ثبت می کنند, و تبادل مقدار مناسب وجوه بین صادرکنندگان و واردکنندگان را سازماندهی می کنند.

این سازوکار با اینکه روی کاغذ و در مقام سخن, امکان پذیر است, اما معلوم شد که عملی کردن آن بسیار دشوار است. سیاستگذاران در برلین که می خواهند نامشان فاش نشود, اکنون اذعان می کنند که مشکلات و دشواری های فنی (اجرای این سازوکار) را دست کم گرفته بودند.

اینستکس را نخستین بار, مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سپتامبر 2018 اعلام کرد. این سازوکار نخست قرار بود به عنوان یک نهاد اتحادیه اروپا تاسیس شود؛ بعداً در نتیجه نگرانی های حقوقی و سیاسی, به یک شرکت خصوصی مستقر در پاریس و تحت ریاست آلمان تبدیل شد که سه کشور فرانسه, انگلیس و آلمان مؤسس آن بودند.

اما معلوم شد پیدا کردن پرسنل مناسب برای اینستکس بسیار دشوار است. کارکنان باید متشکل از افرادی می بودند که هم در زمینه دیپلماسی و هم بانکداری متخصص باشند, و هم حاضر به ریسک شخصی باشند, چرا که آمریکا تهدید کرده بود شرکت و هم افراد مرتبط به آن را

از نظام مالی آمریکا محروم خواهد کرد - که حتی ممکن بود دامنه آن به مسدود کردن حساب‌های بانکی شخصی هم برسد.

این سه کشور ژانویه ۲۰۱۹ پس از تلاش سخت و طاقت فرسا اعلام کردند اینستکس تاسیس شده است. هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان آن ماه در نشست وزیر خارجه اتحادیه اروپا در بخارست، رومانی حتی تلاش کرد با بی پروایی به نوعی قدرت نمایی کند: وی گفت: «ما به صراحت اعلام می‌کنیم که درباره زنده نگه داشتن توافق هسته‌ای فقط حرف نزدیم، بلکه اکنون مشغول ایجاد امکان مبادلات تجاری هستیم.»

با گذشت یک سال که اینستکس آماده است نخستین مبادله خود را انجام دهد، به نظر می‌رسد بالاخره لحظه بزرگ اروپا برای نادیده گرفتن رویکرد آمریکا در قبال ایران فرا رسیده است.

 

اما آیا واقعاً این امکان وجود دارد؟

سخنان امروز محافل سیاست خارجی آلمان در مقایسه با لفاظی های قاطعانه ماس در بخارست, مبهم به نظر می رسد. گفته می شود نخستین مبادله «آزمایشی» خواهد بود. مقامات آلمان از بیان رقم دقیق خودداری کرده اند, اما می گویند این رقم «کمتر از یک میلیون» یورو است.

آنها مایلند تاکید کنند که همه چیز درباره این مبادله کاملاً قانونی و بر اساس رژیم تحریم های آمریکاست: نخستین معامله تجاری از طریق اینستکس, یک محموله اقلام پزشکی ساخت یک شرکت آلمانی است.

با این همه, نام شرکت صادرکننده مثل اسرار دولتی هنوز فاش نشده است, همانطور که اسامی بانک های دخیل در این معامله اعلام نشده است, آن هم از بیم اینکه شاید مورد خشم آمریکا قرار گیرند. همچنین, بر خلاف ایده اولیه نظام تهاتری, در مقابل, هیچ وارداتی از ایران به اتحادیه اروپا انجام نشده است. وجوه قابل پرداخت برای محموله, از خود اینستکس تامین شده است.

متوجه شدید؟ تحت تهدیدها و فشار مستمر دیپلماتیک آمریکا, اینستکس که قرار بود رکن اصلی سیاست خارجی مستقل اروپا باشد, به شرکتی افول کرده است که با پنهان کاری و وضعیتی نیمه محرمانه, کمتر از یک میلیون یور کمک بشردوستانه به ایران ارسال می کند. موضع اروپا که زمانی متمردانه بود - و با افتخار در برابر یک قلدر ایستاده بود- مدت هاست که رنگ باخته است.

ترامپ با دستور کشتن سردار سلیمانی در ماه ژانویه باعث شد تا از بیم بروز جنگ شدید خاورمیانه تا چندین هفته نفس در سینه جهان, و دست کم اروپایی ها حبس شود. ظاهراً, این بحران راهبرد اروپا را در مدیریت و کنترل تحت تاثیر قرار نداد.

فرانسه, انگلیس و آلمان سازوکار حل مناقشه برجام (مکانیسم ماشه) را راه اندازی کرده اند؛ آلمان امیدوار است گفتگوهای منطقه ای را تقویت کند, و نگرانی های فزاینده از راهبرد فشار حداکثری ترامپ را تحت تاثیر قرار دهد.

اما در حالی که ظاهراً اروپا به فعالیت خود طبق معمول ادامه می دهد, روابط آمریکا و اروپا در حال تغییر است. برای اروپا, که همسایه نزدیک خاورمیانه است, خطر راهبردی خطرناک ترامپ درباره ایران بسیار شدید است؛ اروپایی ها ماه ژانویه دریافتند که ترامپ منافع امنیتی این قاره را به راحتی در خطر قرار می دهد.

این امر و درس های ناخوشایندی که از تجربه اینستکس گرفته شد, بار دیگر نشان می دهد که اداره یک سیاست خارجی مستقل در جهانی که دلار ارز رایج آن است و آمریکا از تجارت به عنوان سلاح استفاده می کند, تا چه حد دشوار است.