گزارش اینترسپ: کسی که ترامپ را وادار به ترور سردار قاسم سلیمانی کرد

12:42 - 1400/01/21
اینترسپ در گزارشی به معمار کلیدی جنگ عراق پرداخته و البته درباره فردی سخن گفته که از دید وی دونالد ترامپ را وادار به ترور سردار قاسم سلیمانی کرده است. دیوید ورمسر یکی از اصلی‌ترین مدافعان جنگ با عراق در دولت بوش بود. او سرانجام نیز به آنچه که می‌خواست، رسید و آمریکا وارد جنگی شد که نتیجه‌اش یک فاجعه تمام عیار بود. حالا ورمرسر بار دیگر در گوش ترامپ از جنگ با ایران می‌گوید.

به گزارش «دنیای بورس» به نقل از انتخاب، جان شوارز در اینترسپت نوشت: دیوید ورمسر یکی از اصلی‌ترین مدافعان جنگ با عراق در دولت بوش بود. او سرانجام نیز به آنچه که می‌خواست، رسید و آمریکا وارد جنگی شد که نتیجه‌اش یک فاجعه تمام عیار بود. حالا ورمرسر بار دیگر در گوش ترامپ از جنگ با ایران می‌گوید.

در ادامه این مطلب آمده است: بر اساس گزارش جدید بلومبرگ، ورمسر که پیش‌تر از مشاوران جورج دبلیو بوش بود و نقش پررنگی هم در متقاعد کردن وی برای جنگ با عراق داشت، حالا به عنوان یکی از مشاوران غیررسمی دولت ترامپ فعالیت می‌کند. بدون شک او در متقاعد کردن ترامپ برای ترور ژنرال قاسم سلیمانی هم نقش داشته است.

ورمسر در ماه مه و ژوئن سال ۲۰۱۹ چندین یادداشت خطاب به جان بولتون، مشاور امنیت ملی وقت نوشت و به گفته بلومبرگ استدلال کرد که اقدام تهاجمی آمریکا مانند ترور سلیمانی موجب برقراری توازن قدرت و کنترل نیرو‌هایی می‌شود که تا امروز با اقدامات خود موجبات بقای جمهوری اسلامی را فراهم کرده‌اند.

این اعمال فشار از جانب ورمسر خود از دو جهت بسیار حائز اهمیت است. اول، اگرچه قبلاً مشخص بود که جنبش نومحافظه‌کاران روی دولت ترامپ تأثیر به سزایی دارند، اما آشکار شدن نقش ورمسر در مورد ایران مهر تایید دیگری است بر نفوذ نئومحافظه کارانی که از عوامل اصلی جنگ فاجعه بار با عراق بودند. دوم، اینکه این اعمال نفوذ برای جنگ با ایران نشان می‌دهد که نومحافظه کاران مانند ورمسر هنوز نظریات عجیب و غریبی در مورد جامعه ایران دارند.

پس از انتخاب مجدد بوش در ۲۰۰۵، جناح راست دولت او توجه خودش را بیش از پیش بر ایران معطوف کرد. این افراد همیشه خواستار تغییر نظام جمهوری اسلامی بودند، اما در آن مقطع برخی از آن‌ها اعتقاد داشتند که برای تحقق این امر نیاز به حمله نظامی همه جانبه به ایران نیست. در سال ۲۰۰۵ سیمور هرش مقاله‌ای در نیویورکر نوشت و در آن از این موضوع پرده برداشت که مشاوران دولت تصور می‌کنند که بمباران کردن تاسیسات اتمی ایران باعث تحریک میهن دوستان و جناح اصلاح طلبان در ایران شده و آن‌ها را به اقدام علیه نظام وا می‌دارد. به عقیده آن‌ها با چنین حمله‌ای هاله شکست ناپذیری حکومت خردشده و بدون شک به سمت فروپاشی می‌رود.

اکنون به نظر می‌رسد دیدگاه ورمسر هنوز هم همان باشد و حتی اندکی هم تغییر نداشته چرا که وی در یادداشت‌های خود به بولتون می‌نویسد: نیازی به جنگ زمینی و وسیع با ایران نیست، هدف قرار دادن نماد‌های حکومت باعث تشویق مردم و مخالفان به قیام می‌شود.

این نظریه که از قضا در میان نومحافظه کاران بسیار محبوب هم هست، همیشه به نظر عجیب می‌آمده است چرا که ملت‌ها معمولاً وقتی مورد حمله قرار می‌گیرند، اتفاقا متحد‌تر می‌شوند. به عنوان مثال، پس از تخریب مرکز تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱، آمریکایی‌ها هیچ درخواستی را برای استیضاح بوش مطرح نکردند و به نوعی با هم متحد‌تر از قبل شدند.

احتمالا نومحافظه کاران اصلا نمی‌دانند در مورد چه چیزی صحبت می‌کنند، اما ما این جا هستیم تا آن‌ها را آگاه کرده و با هزیان‌گویی‌ها و روش‌های خطرناک‌شان که می‌تواند سیاست خارجی ما را به قهقرا ببرد، مقابله کنیم.

در این بین اعتماد به نفس همیشگی نومحافظه کاران مانند ورمسر در بیان نظراتشان عجیب است آن هم در شرایطی که مشاوره‌های غلط آن‌ها باعث جنگ فاجعه‌بار با عراق شد.

ورمسر دارای مدرک دکتری روابط بین‌الملل در اواسط دهه ۱۹۹۰ برای مؤسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن آیپک کار می‌کرد. در سال ۱۹۹۶، او یکی از اصلی‌ترین متفکران تنظیم کننده سند سیاسی "یک شکست خوب: یک استراتژی جدید برای تأمین امنیت قلمرو " بود، استراتژی که توسط یک اندیشکده اسرائیلی برای دولت نخست وزیر بنیامین نتانیاهو در حال آماده سازی بود. در این سند از اسرائیل خواسته شده بود که دست به حملات پیشگیرانه علیه دشمنان خود از جمله صدام حسین در عراق بزند.

در سال ۱۹۹۹، ورمسر کتابی را با عنوان "متحدین ظلم: شکست آمریکا در دفاع از صدام حسین" نوشت و در آن گفت: سلاح‌های شیمیایی، بیولوژیکی و حتی هسته‌ای ستون‌های رژیم صدام هستند. اگر آمریکا صدام را از قدرت خلع نکند، تهدیدات عراق روز به روز بیشتر خواهد شد.

پس از حملات ۱۱ سپتامبر، ورمسر توسط معاون وزیر دفاع، داگلاس فیث، در بخش اظلاعاتی مشغول به کار شد و یکی از کسانی بود که در کمیسیون ۱۱ سپتامبر از حمله آمریکا به عراق به جای القاعده حمایت کرد.

ورمسر سپس به عنوان مشاور ارشد بولتون که در آن مقطع معاون وزیر خارجه و از اصلی‌ترین حامیان جنگ با عراق بود، منصوب شد.

سرانجام او و همفکرانش آنچه را می‌خواستند به دست آوردند و آمریکا در مارس ۲۰۰۳ به عراق حمله نظامی کرد. در آن زمان، بین آرزو‌های نو محافظه کاران که می‌خواستند صدام سلاح هسته‌ای داشته باشد و واقعیت این واقعیت بود که پیروز شد. صد‌ها هزار نفر جان خود را از دست دادند، میلیون‌ها نفر زندگیشان مختل شد و در نهایت کل منطقه درگیر بحرانی شد که هنوز هم بعد این همه سال در آن می‌سوزد.

با این حال، ورمرسر در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۰۷ با وجود اینکه دموکراسی خواهی دولت بوش در عراق را زیر سوال برد، اما همچنان از اصل جنگ با این کشور حمایت کرد. وی گفت: من به خودی خود از طرفداران بزرگ دموکراسی نیستم، من هوادار آزادی هستم، اما در عین حال تفاوت‌ها را درک می‌کنم. آزادی که باشد بعد از مدتی دموکراسی خودش می‌آید.

به هر حال، به نظر می‌رسد در ۱۷ سال گذشته هیچ چیزی نتوانسته بر عقاید ورمسر تاثیر بگذارد. او هنوز هم به استراتژی جنگ‌طلبانه جهانی خودش باور دارد و حتی این یک دهه و نیم مصیبت در منطقه هم باعث نشده تا دیگر رئیس‌جمهور را تحریک به استفاده از پهپاد برای ترور یک مقام نظامی کشور دیگر نکند. نکته قابل توجه این است که الی لیک روزنامه نگار محافظه کار بلومبرگ در مقاله اخیر خود که با عنوان دستاور‌های ورمسر منتشر شده هیچ اشاره‌ای به عواقب تصمیمات اشتباه این مرد در گذشته نکرده است.

ورمسر هنوز به درخواست اظهار نظر ما پاسخ نداده است.