بک تحلیل خواندنی | رابطه بین نرخ بانکی و بورس

15:53 - 1400/01/17
چرا افزایش نرخ بهره بین بانکی برای رشد بورس مردود است.

نرخ بهره بین‌بانکی و بورس
علی رضاییان

در ارتباط با اثر نرخ بهره بین‌بانکی بر بورس، مطالب گسترده‌ای در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است به‌طوری‌که منتشرکنندگان این مطالب خود از متضرران بورس یا ذی‌نفعان نوسانات بورس هستند.

از آنجا که ثبات بازار برای این گروه زیان‌بار است، مشخص است که بدون جانبداری،‌ قادر به تحلیل این رابطه نیستند. بگذارید در دو سطح این رابطه را بررسی کنیم.

اول اینکه در چه صورتی نرخ بهره بین‌بانکی می‌تواند بر بورس اثر معنا داری داشته باشد؟ پاسخ آن است که نرخ بهره بین‌بانکی نرخ پایه است و در صورتی که تغییر آن بر نرخ بهره سیستم بانکی اثر بگذارد، آن‌گاه روی تصمیم‌گیری فعالان اقتصادی از جمله بورس موثر است و در نتیجه می‌تواند بر بازار سرمایه اثر بگذارد.

به بیان دیگر اگر افزایش نرخ بهره بین‌بانکی با افزایش نرخ سود سپرده‌ها همراه بود، می‌شد آن را به‌عنوان عامل موثر بر کاهش شاخص کل بورس شناسایی کرد. اما مساله آنجاست که در سال جاری ابتدا به علت شوک اولیه ناشی از کرونا،‌ تقاضا برای تسهیلات در سیستم بانکی افت کرد و درنتیجه نرخ بهره بین‌بانکی تا سطح زیر ۱۰ درصد پایین آمد.

این تحول با شرایط تورمی همخوانی نداشت و در نتیجه با کمرنگ شدن رکود اولیه ناشی از کرونا، نرخ افزایش یافت. با بالا رفتن نرخ بین‌بانکی اما نرخ سود سپرده‌ها تغییری نکرد و از این رو نمی‌توان آن را به‌عنوان عامل اثرگذار در افت بورس معرفی کرد.

اما سطح دوم بحث. بیایید فرض کنیم واقعا نرخ بهره بین‌بانکی بر بورس اثرگذار بوده است. مدعیان با این فرض از سیاست‌گذار پولی می‌خواهند تا با کاهش نرخ بهره بین‌بانکی موجب رونق بورس شود. اما همه می‌دانیم برای آنکه نرخ بهره بین‌بانکی کاهش یابد، سیاست‌گذار باید پایه پولی را افزایش دهد و به بانک‌ها پول تزریق کند تا نرخ بین‌بانکی پایین بیاید.

افزایش پایه پولی به معنای رشد بیشتر نقدینگی و تورم بالاتر است. یعنی در اقتصادی که همین حالا نیز به‌دلیل تحریم‌ها و کسری بودجه، تورم بالایی را تجربه می‌کند،‌ به بهانه بالا نگه داشتن بورس،‌ تورم بیشتری را به مردم تحمیل کنیم.

شاید تصور شود که به این شکل حداقل فعالان بورسی منفعت می‌برند. اما واقعیت این است که این تنها توهم پولی است. تورمی که از این راه غیرمعمول رونق‌بخشی بورس ایجاد می‌شود،‌ همه بازدهی آن را می‌خورد و عملا همه مردم و حتی فعالان بورسی در یک بازی باخت - باخت قرار می‌گیرند.

بنابراین اولا به‌دلیل عدم تغییر نرخ سود سپرده‌ها نمی‌توان مدعی اثرگذاری نرخ بهره بین‌بانکی بر بورس شد و ثانیا، رونقی که بخواهد از طریق تزریق پول و پایین نگه داشتن و ایجاد نرخ بهره منفی حاصل شود، در نهایت برای شهروندان حاصلی جز سطوح بالاتر تورم نخواهد داشت و حتی فعالان بورس نیز از آن ضربه می‌خورند. بازدهی بورس زمانی برای اقتصاد مفید خواهد بود که از رشد بخش واقعی حاصل شود. چرا هیچ‌کس به‌دنبال این نوع از رشد بازدهی بورس نیست؟