یادداشتی از تحلیلگر ارشد گروه بین‌المللی بحران در امور ایران

چرا باید گام چهارم کاهش تعهدات برجامی را مهم بدانیم؟

12:08 - 1400/01/21
‏ایران در حالی از 15 آبان ماه رسما گام چهارم کاهش تعهدات برجامی را آغاز کرده که از میان کشورهای برجامی چین آن را به دلیل رفتار امریکا می داند. روسیه تاکید ایران رفتار ایران را با توجه به تحریم های امریکا درک می کند. اما شرکای اروپایی آلمان فرانسه و برتانیا خواستار بازگشت ایران به تعهدات قبلی هستند. اما برای چه واکنش ها به گام چهارم حیاتی تر شده است و برای چه بیش از پیش اروپایی ها به دنبال راه حلی برای جلوگیری از مرگ برجام هستند؟ آنچه میتواند پرسش این یادداشت باشد، این است که چرا گام چهارم ایران حیاتی است؟
چرا باید گام چهارم کاهش تعهدات برجامی را مهم بدانیم؟
  • علی واعظ|  تحلیلگر ارشد گروه بین‌المللی بحران در امور ایران

تهران گام چهارم کاهش تعهدات برجامی را اعلام کرد: تزریق گاز به سانتریفوژهای تأسیسات هسته‌ای فردو. چرا این اقدام حائز اهمیت است؟  در اردیبهشت ماه تهران اعلام کرده بود که به صورت تدریجی تعهدات برجامی‌اش را کاهش می‌دهد و این اقدام اخیر در ادامه نقض محدودیت ذخیره ۳۰۰ کیلوگرمی، غنی‌سازی ۳.۶۷ درصدی اورانیوم و تحقیق و توسعه هسته‌ای انجام گرفته است.

‏ زمان این اقدامات تصادفی نیست بلکه بعد از تصمیم آمریکا مبنی بر عدم تمدید معافیت‌های صادرات نفت ایران انجام شده است. به تعبیر مقامات ایرانی، ایران و آمریکا درگیر یک جنگ تمام عیار اقتصادی هستند و آمریکا نمی‌تواند توقع داشته باشد که ایران در برابر فشارها منفعل باشد.

‏‏ذکر این نکته خالی از لطف نیست که درست یک سال پیش وقتی از پمپئو پرسیدند که آیا کمپین فشار حداکثری ایران را وادار به نقض برجام می‌کند یا نه، وی در جواب گفت: ما اطمینان خاطر داریم که ایران چنین تصمیمی نخواهد گرفت.⁩

‏‏به همین ترتیب، دولت ترامپ که با موقت بودن محدودیت‌های برجامی مساله داشت، در عمل باعث شد که ایران آزمایش سانتریفیوژهای پیشرفته را نه در سال ۲۰۲۶ و غنی‌سازی اورانیوم در فوردو را نه در سال ۲۰۳۱ بلکه در همین امسال یعنی سال ۲۰۱۹ ازسر بگیرد.

‏‏برای ایران نقض برجام ۳ هدف را تامین می‌کند: فشار آوردن به کشورهای P4+1 برای کاهش فشار تحریم‌ها؛ بازدارندگی و بالابردن هزینه افزایش تحریم‌ها برای آمریکا؛ و پاسخ دادن به انتقادات داخلی مبنی بر منفعل بودن دولت روحانی در برخورد با فشارها.

‏‏روی دیگر سکه مسائل هسته‌ای امور منطقه‌ است؛ جایی که بعد از تحولات اخیر (حمله به نفتکش‌ها، پهپاد آمریکایی و تاسیسات نفتی عربستان)، تنش‌ها به اوج خود رسیده است. تنها یک جرقه کافی است تا آتش رویارویی مستقیم ایران و آمریکا در منطقه شعله‌ور شود.

‏‏درحالیکه آمریکا وانمود می‌کند که کمپین فشار حداکثری موفق بوده است و ضربه‌ای اساسی به اقتصاد ایران زده است، تهران نه یک قدم عقب نشسته‌است و نه از هم فروپاشیده است. سیاست فشار آمریکا به جای تضعيف، تنها تمایل ایران را برای اقدامات تحریک‌آمیز در منطقه بیشتر کرده است.

در نگاه تهران، عدم تبعیت از برجام و افزایش تنش‌های منطقه‌ای بیشتر از صبر استراتژیک نتیجه داده است: میانجی‌گری‌ها افزایش یافته است، برخی از رقیبان منطقه‌ای به دنبال کاهش تنش‌ها هستند و آمریکا و متحدانش از پاسخ نظامی مستقیم اجتناب می‌کنند.

‏‏اما این قماری خطرناک است چراکه تحولات می‌تواند به سمت واکنش نظامی پیش‌رود و کاهش تعهدات برجامی می‌تواند خط قرمز E3 را رد کند و به شروع کار کمیته حل‌وفصل منازعه، ‏بازگشت تحریم‌های سازمان‌ملل و یا از بین رفتن برجام بیانجامد.

‏‏تلاش برای رسیدن به توافق آتش‌بس، شبیه به آنچه که مکرون در بیاریتز پیشنهاد داد، بهترین راه برای خروج از این بحران است. همچنین تبادل زندانیان می‌تواند دریچه گفت‌و‌گویی را باز کند که جای خالی‌اش به شدت احساس می‌شود.