تحلیل جدید نشریه معتبر آمریکایی فارن پالیسی

چرا ترامپ در رسیدن به توافق شکست می‌خورد؟

11:42 - 1400/01/21
 مقاله نشریه فارن پالیسی درباره اینکه چرا ترامپ در رسیدن به توافق شکست می‌خورد گزارشی مفصلی به رشته تحریر درآورد. زندگینامه نویس رئیس جمهور آمریکا معتقد است ترامپ برای دیپلماسی و گفت‌وگو با کشورهای مقتدر آمادگی ندارد.
چرا ترامپ در رسیدن به توافق شکست می‌خورد؟

خبرگزاری صداوسیما: پایگاه اینترنتی نشریه آمریکایی فارن پالیسی در مقاله ای به بررسی پیشینه رفتاری و عملکرد رئیس جمهور آمریکا پرداخت و با اشاره به تجربه نزدیک به سه ساله ای که از ریاست جمهوری دونالد ترامپ بر جا مانده، از قول نزدیکان و دستیاران او در دوران فعالیت در معاملات املاک و مستغلات نوشت: «دونالد (ترامپ) از زیرکی و شوخ طبعی بی بهره است؛ او هر چه هست یاغی گری است و یاغی گری و یاغی گری.»

 در این مقاله آمده است: از وقتی که دونالد ترامپ در سال 2015 در اقدامی باورنکردنی برای ورود به کاخ سفید نامزد شد، این غول املاک و مستغلات موفق شده، آرای مردم آمریکا را به سوی خود جلب کند - حتی بسیار از رای دهندگانی که می دانند شخصیت ترامپ را دوست ندارند - اما این گونه استدلال می کنند که او مذاکره کننده ای قهار است و می تواند توافقنامه ها و قراردادهای تازه ای را برای مردم آمریکا به نتیجه برساند.

اما با نزدیک شدن به سومین سالگرد انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری در آمریکا، شواهد روزافزون نشان می دهند که او در صحنه ی بین المللی دستاورد چندانی - یا بهتر بگوییم هیچ دستاوردی - نداشته است. برعکس، تلاش های متفاوت وی در سطوح عالی برای از سرگیری گفتگوها با چین، ایران، کره شمالی و دیگر کشورها با موانع بسیار دشوار روبرو و متوقف شده اند - این تلاش ها دست کم از وقتی که او در سال 2018 نفتا را بزک کرد و به شدت مورد تمسخر قرار گرفت ادامه داشته است. ترامپ این هفته بار دیگر ثابت کرد در به سرانجام رساندن توافقنامه ها بسیار تردید دارد.

ترامپ سفرش را به دانمارک، یکی از نزدیکترین هم پیمانان آمریکا لغو کرد - کشوری که نخست وزیرش به علت دارا بودن موضع ضد مهاجرتی، به طور طبیعی، هم پیمان سیاسی نیز به شمار می آید. چرا ترامپ سفرش را لغو کرد؟ ظاهرا به علت اینکه دانمارکی ها از بررسی فروش احتمالی منطقه ی گرینلند به او خودداری کرده اند (البته شاید اصلا دانمارک حق مالکیت بر این منطقه نداشته باشد که بخواهد آن را بفروشد زیرا قلمرویی نیمه خودمختار است که برای خودش نخست وزیر دارد.)

از دیدگاه بسیاری از ناظران، عملکرد ضعیف رئیس جمهور بر سر میز گفتگوی دیپلماتیک با پیشینه ی او در زمینه ی داد و ستد و تجارت که بسیار مبالغه آمیز به آن پرداخته شده شباهت دارد. آلن لاپیدوس، معمار پیشین سازمان ترامپ که رئیس جمهور را از دوران نوجوانی و از هنگامی که تازه وارد شغل خانوادگی املاک و مستغلات شده است می شناسد گفته است: «مهارت های دونالد در بستن قرارداد توهمی شگفت انگیز در خیالبافی های اوست.» لاپیدوس به فارن پالیسی گفت: «مهارت او در گفتگو عبارت است از داد و فریاد و تهدید کردن؛ دونالد از زیرکی، زبردستی و شوخ طبعی بی بهره است؛ هر چه هست یاغی گری است و یاغی گری و یاغی گری.»

به گفته لاپیدوس، ترامپ و کسب و کارش بیشتر موفقیت هایشان را مدیون مهارت مدیران ارشد سازمان همچون هاروی فریمن و سوزان هیلبورن هستند که بیشترین بخش از گفتگوهای لیزینگ و آتلانتیک سیتی سازمان ترامپ را آنان به سرانجام رسانده اند. بررسی و تحلیل جزئیات، همه بر عهده ی آنان بوده و ترامپ هرگز دخالتی در آن نداشته است.

دیگر دستیاران ارشد ترامپ که در گذشته با او همکاری می کرده اند می گویند لاف زنی هایی که او اغلب درباره ی شکست دادن بانک ها بر سر میز گفتگو می کند همه گزافه گویی است. همه اتفاق نظر دارند که مهارت مذاکراتی استفان بولن باخ، مدیر وقت امور مالی ترامپ، او را در سال 1990، زمانی که 900 میلیون دلار بدهکار بود از ورشکستگی شخصی نجات داد.

مایکل دانتونیو، زندگینامه نویس ترامپ که بارها با او گفتگو کرده، با لاپیدوس هم عقیده است؛ وی می گوید شیوه مذاکراتی ترامپ امروز در جایگاه رئیس جمهور با زمانی که او در زمینه تجاری فعالیت می کرد هیچ تفاوت محسوسی نکرده و درایتی در او دیده نمی شود.

دانتونیو گفت: «روش او به این ترتیب است که با اتخاذ نگرشی خصمانه و قلدرمآبانه تلاش می کند تا جایی که امکان دارد از طرف مقابل امتیاز بگیرد و دستاوردهای خودش را به حداکثر برساند. او (ترامپ) خودش می گفت هیچ تمایلی به نتایج برد- برد ندارد و تنها نتیجه ای را می پسندد که خودش برنده باشد. وقتی از او پرسیدم آیا هرگز چیزی به نشانه ی حسن نیت از خود به جا می گذارد که شاید در آینده نیز با همان طرف معامله روبرو شود؟ او در جواب خاطر نشان کرد افراد فراوانی در دنیا هستند که می تواند تنها یکبار با آنان داد و ستد کند.

اما هنگامی که پای گفتگو با کشورها در میان است، وضعیت متفاوت می شود. کشورهای بسیاری در دنیا هستند و رئیس جمهور باید با کشورهای بزرگ بارها و بارها و در سطوح بسیار متفاوت به داد و ستد بپردازد - به عبارت دیگر، حسن نیت لازم است. علاوه بر این، کشورها را همچون رقبای بازار کسب و کار نمی توان از سر راه برداشت؛ زیرا آنها اعلام ورشکستگی نمی کنند و از سر راه کنار نمی روند. در تجارت، نتیجه ی حاصل جمع صفر «تنها من برنده ام» وجود ندارد.

مهم تر از همه اینکه وقتی پای غرور ملی در میان باشد، طرفی که در گفتگو موفق شده باید طرف مقابلش را در ظاهر هم که شده رها کند تا آبروی ملی اش حفظ شود. سران کشورها نمی توانند به سادگی تسلیم شوند و همچون کسی که در قراردادی تجاری شکست خورده، خودشان را دزدکی گم و گور کنند. به نظر نمی رسد ترامپ بخواهد چنین امتیازهایی بدهد - اگر چه در برابر اصرار جرد کوشنر، دامادش، در گفتگو بر سر توافقنامه آمریکا - مکزیک - کانادا در سال 2018، در چند مورد به کانادا و مکزیک امتیاز داد.

به گفته دانتونیو، رئیس جمهور (ترامپ) فردی تندخو و بدخلق است و برای دیپلماسی و گفتگو با کشورهای مقتدر آمادگی ندارد. او نمی داند چگونه بده بستان کند تا به دستاوردهای دوجانبه یا چندجانبه برسد و مسائل را آنقدر شخصی می کند که افرادی را که با او اختلاف نظر دارند دشمن می بیند. هنگامی که دیگران در برابر زورگویی و گردنکشی او کوتاه نمی آیند به شدت رنجیده خاطر می شود و وقتی دیگران پیشنهادش را با ایده های نو رد می کنند از کوره در می رود.

از این رو، ترامپ دارد به این نکته پی می برد که رویکرد قلدرمآبانه اش تنها دارد برخی طرف های گفتگو را بیش از پیش به حاشیه می راند و در نتیجه رسیدن به توافق بسیار دشوارتر از وقتی است که گفتگوها آغاز شد. او جنگ تجاری یک جانبه ای با ترامپ آغاز کرد - و پس از خروج از توافقنامه مشارکت دو سوی اقیانوس آرام که متشکل از 12 کشور بود و جبهه ی متحدی ضد چین ایجاد کرده بودند - تنها به جایی رسید که همتای چینی اش، رئیس جمهور شی جینپینگ را بر سر مسائلی کلیدی همچون سوبسیدهای دولتی به مشاغل و کسب و کارها و سرقت مالکیت معنوی بسیار ثابت قدم و استوار یافت - حتی در شرایطی که نشانه های برخاسته از بازار گویای آن است که بن بست دو ساله در گفتگوها، اقتصاد جهانی را تهدید می کند.

 اقدام ترامپ به محکوم کردن توافق هسته ای ایران و «بدترین توافق تاریخ» خواندن آن و تلاش برای بازگرداندن تهران به میز گفتگو با تحریم و تهدید - از جمله تحمیل کردن تحریم های شخصی ضد مذاکره کننده ارشد این کشور، وزیر امور خارجه محمد جواد ظریف - نیز راه به جایی نخواهد برد.

به همین ترتیب است، تلاش او برای دوستی با کیم جونگ اون، رئیس کره شمالی و پیشنهاد احمقانه اش برای میانجی گری بین هند و پاکستان بر سر مناقشه کشمیر تا بلکه وضعیت آمریکا در افغانستان بهتر شود. در یک مورد است که ترامپ ممکن است بزودی به موفقیتی هر چند کوچک دست پیدا کند آن هم گفتگو با طالبان است. رئیس جمهور تقریبا به نماینده ی خود، زلمای خلیلزاد اختیار تام داده است و برخی کارشناسان از این ابراز نگرانی می کنند که عقب نشینی وعده داده شده ی آمریکا از افغانستان، تنها به پیروزی طالبان ختم شود.

ترامپ همچنان به گونه ای وانمود می کند که انگار هیچ جای نگرانی نیست و در بیشتر موارد می گوید «هیچ عجله ای ندارم». با وجود این روز چهارشنبه بار دیگر به خبرنگاران گفت: «ما داریم در برابر چین پیروز می شویم» و با حالتی تمسخرآمیز رو به آسمان کرد و ادامه داد: «من برگزیده شده ام». اما با وجود اینکه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 2020 خیلی زود از راه می رسد، او ممکن است زمان را از دست بدهد.

در همین رابطه نیز بخوانید: