دنیای بورس: نماد شرکت کشت و صنعت چین چین که با توجه به افزایش معنادر قیمت محصولات خود حرکت قیمتی پرشتابی را دنبال میکرد، این روزها در مسیر اصلاح قیمتی قرار گرفتهاست.
بازده قیمت این نماد از ابتدای سال جاری تا سقف سالانه (روز شنبه) رقم خیرهکننده 280 درصدی را به ثبت رساند. (3.8 برابر)
ریشه چنین اقبالی را میتوان در گزارشهای خوب ماهانه دنبال کرد. جایی که میانگین فروش 9 ماهه شرکت تا پایان سال 97 رقمی در حدود 14.5 میلیارد تومان به ازای هر ماه بود و طی دو ماه پایانی سال این رقم به میانگین 51 میلیارد تومانی رسید.
روند خیره کننده تولید در ماههای اردیبهشت و خرداد در کنار رشد معنادار نرخ محصولات نسبت به میانگین سال 97 راه «غچین» را از ابتدای خرداد (بعد از انتشار گزارش عملکرد اردیبهشت) تقویت کرد و رشد 180 درصدی را از ابتدای خرداد تا سقف قیمتی روزهای اخیر شاهد بودیم.
اما علیرغم عملکرد مناسب در زمینه فروش طی دو ماه اخیر که انتظارات سودآوری شرکت را هم افزایش دادهاست، موضوع بهای تمام شده هنوز به عنوان یک عامل تعیین کننده و اساسی به عنوان یک چالش مهم ارزیابی میشود. دادههای حاشیه سود ناخالص این شرکت طی سالهای گذشته نشان از نوسانهای زیاد میدهد. حاشیه سود ناخالص این شرکت در چهار سال گذشته از سال 94 تا 97 به ترتیب 63.5، 27، 54 و 3 درصد بودهاست. عامل اصلی تعیین کننده در این تغییرات، انجام فعالیت به صورت تولیدی و کارمزدیست. زمانی که در صورتهای مالی شاهد خرید گوجه و رب گوجه به عنوان مواد اولیه بودهایم، حاشیه سود ناخالص پایینتر بوده و وقتی خبری از خرید این مواد اولیه نیست، حاشیه سود رشد قابل ملاحظهای دارد. این نکته وقتی جالبتر میشود که بدانیم مجموعه کشت و صنعت چین چین در حال سرمایهگذاری برای گسترش تولید گوجه به عنوان اصلیترین مواد اولیه تولیدی است و در حال حاضر نیز درآمدهای کشاورزی و سود ناخالص کشاورزی به عنوان یک درامد و سود مجزا در صورتهای مالی ثبت میشود. این شرکت در گزارشهای 6 ماهه (منتهی به 30 آذر 97) در سرفصل خرید مواد اولیه، دلیل رشد پرشتاب هزینه مواد اولیه را خرید نقدی گوجه و همزمانی آن با کمبود نقدینگی و تامین اعتباری عنوان کردهاست. رشد قیمت گوجه نیز در این امر بی تاثیر نیست.
از آنجایی که در گزارشهای قبلی خرید مواد اولیه به صورت مستقیم صورت گرفتهاست، انتظار میرود باز هم شاهد کاهش معنادار حاشیه سود ناخالص نسبت به دورههای عملیات کارمزدی باشیم. هرچند تمرکز بر تولید محصولات متنوعتر در سبد فروش و افزایش معنادار سطح فروش میتواند به بهبود سود ناخالص کمک شایان توجهی کند.
پس میتوان نتیجه گرفت که خروج سرمایهگذاری تمدن پس از کسب یک بازدهی معقول در یک دوره زمانی کوتاه تا حد زیادی به چشمانداز ضعیف سودآوری سالانه «غچین» مربوط است. لازم به ذکر است، کاهش میزان مالکیت سهام از سوی شرکت آروین ملل زرین و کشت و صنعت بینالملل چین چین و ورود یک سهامدار حقیقی به ترکیب سهامداران عمده و افزایش همزمان شناوری سهام این شرکت از نکات قابل توجه تحولات سهامداران عمده در شرکت کشت و صنعت چین چین به شمار میرود.
اما از سوی دیگر صندوق سرمایهگذاری ثروت آفرین تمدن که فعالیت آن بیشتر بر اوراق با درآمد ثابت متمرکز است، با خریدهای پر حجم خود طی دو مرحله، تعداد سهام خود در نماد «غشهداب» را از 11.24 میلیون سهم ( 1.08 درصد) به 15.33 میلیون سهم ( 1.47 درصد) رساندهاست. ثبات شرایط تولید و بهای تمام شده در کشت و صنعت شهداب ناب خراسان، همخوانی سرمایهگذاری در این سهم در قیاس با «غچین» را تایید میکند.