«سبزوا» بازنده رالی سیمانی‌ها؟

11:21 - 1400/01/21
در رالی صعودی سهام سیمانی برخی شرکت‌ها از رشد بازمانده‌اند که سیمان سبزوار نیز در زمره این شرکت‌هاست. اما این دلیل مناسبی برای رشد قیمت سهام «سبزوا» به شمار نمی‌آید و کیفیت عملکرد شرکت در قیاس با شرکت‌های همگروه و پتانسیل‌های تولید و فروش قابل دفاع نیست. فرصت‌هایی که استفاده از آن برای تقویت سودآوری و رشد قیمت سهام شرکت براساس محورهای بنیادی، در وضعیت کنونی یک امر حیاتی به نظر می‌رسد.
«سبزوا» بازنده رالی سیمانی‌ها؟

دنیای بورس: شرکت سیمان سبزوار که در سال مالی منتهی به 31 شهریور 97 سود 329 ریالی به ازای هر سهم ساخته بود، در نیمه نخست سال مالی 98 (اسفند 97) به محدوده زیان رسیده و زیان 10 تومانی به ازای هر سهم را محقق کرده‌است. این اتفاق بیش از هر چیز ناشی از افت قابل توجه تولید نسبت به روزهای اوج کارخانه و افزایش تاثیر هزینه‌های تولیدی بر عملکرد نهایی‌ست. از سوی دیگر ظرفیت بالقوه تولید تا سطح دو برابر تولید فعلی و امکان بازگشت سودآوری به دلیل اهرم بالای سود به فروش نقطه امیدواری «سبزوا» به حساب می‌آید.

بازدهی سهام این شرکت از ابتدای سال جاری و با وجود مثبت بودن جو کل گروه و بازدهی بیش از 45 درصدی شاخص این صنعت، 28.8 درصد بوده‌است. اتفاقی که این روزها در معاملات گروه سیمانی مشاهده می‌شود، نوعی بازنگری و مقایسه بازدهی سهام شرکت‌های زیرمجموعه به مثابه اجزای یک سیستم منظم است. در این وضعیت شرکت‌هایی که رشدهای کمتری را تجربه کرده‌اند میل بیشتری به صعود دارند و شرکت‌هایی که در مسیر صعودی پرشتاب‌تر بوده‌اند، با ترمز رشد قیمت همراه خواهند بود. اگرچه این دیدگاه عموما در بازار سهام و در فضای عبور از یک رالی قدرتمند همواره طرفداران خاص خود را داشته‌است اما ملاک تصمیم‌گیری در خصوص چشم‌انداز سودآوری شرکت‌ها در نهایت بر منطق عملکرد شرکت استوار است.

عملکرد تولیدی سیمان سبزوار در فروردین نسبت به اسفند و مدت مشابه سال قبل و میانگین ماهانه حاکی از عدم بهبود این متغیر و حرکت در یک مسیر با ثبات است. از سوی دیگر متغیر فروش نیز کماکان ضعف قابل ملاحظه‌ای دارد که این مهم در عدم اوج‌گیری تولید به سطوح بالاتر نقش عمده‌ای دارد. ضعف فروش یاد شده با توجه به افزایش تقاضا برای محصولات سیمانی و پدیدار شدن نشانه‌های آن در صورت‌های مالی دیگر شرکت‌های سیمانی، موضوعی نیست که به راحتی از کنار آن عبور کنیم.

شرکت سیمان سبزوار طی 7 ماه گذشته (از شروع سال مالی منتهی به 31 شهریور 97) متوسط تولید 38 هزار تنی سیمان را به ثبت رسانده‌است. وضعیت عملکرد این شرکت در زمینه فروش هم به همین میزان بوده‌است. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که ظرفیت اسمی تولید سیمان در این شرکت سالانه 1.2 میلیون تن (ماهانه 100 هزار تن) است و در سال‌های اوج‌گیری صنعت سیمان در بازه 91 و 92 شاهد تولید میانگین ماهانه بیش از 75 هزار تن سیمان در این شرکت بوده‌ایم. این متغیر در بازه 6 ماه ابتدایی سال 92 به بیش از 80 هزار تن در ماه رسیده‌است.

هرچند عدم تولید بیشتر چشم‌انداز سودآوری شرکت را تیره و تار می‌کند اما پتانسیل جهش تولید تا سطوح طلایی دوران گذشته می‌تواند امیدبخش باشد. اتفاقی که هنوز در صورت‌های مالی منعکس نشده و توقف تولید کلینکر در ماه‌های خاص از یک سو و افزایش موجودی انبار از سوی دیگر علاوه بر سیگنال مشکل فروش، انتظار برای تحقق تولید بیشتر را طولانی‌تر می‌کند.

دریچه‌ای به نام صادرات

شرکت سیمان سبزوار با توجه به موقعیت جغرافیایی خود پتانسیل صادرات به افغانستان و ازبکستان را دارد. ارزش هر تن سیمان در کشورهای مقصد به ترتیب 55 و 60 دلار است. یک حساب سرانگشتی و قیاس با نرخ‌های داخلی، فاصله بسیار زیاد نرخ مبدا تا مقصد را نشان می‌دهد. وضع تعرفه 17 دلاری برای هر تن سیمان وارداتی افغانستان نیز نمی‌تواند فاصله موجود را کم کند. در مرحله بعد، هزینه‌های حمل و هزینه‌های جانبی صادرات موضوعی‌ست که می‌تواند جذابیت صادرات را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. برای روشن‌تر شدن موضوع، داستان را با مثالی ادامه می‌دهیم. فرض کنیم مقصد صادراتی سیمان این شرکت هرات افغانستان باشد. فاصله 600 کیلومتری تا مقصد صادراتی یاد شده با توجه به اطلاعات موجود هزینه حمل این محصول برای هر تن سیمان را به رقمی بیش از 200 هزار تومان می‌رساند. با در نظر گرفتن نرخ نیمایی دلار و کسر تعرفه، بهای خرید هر تن سیمان در هرات بیش از 350 هزار تومان در هر تن و عایدی فروش صادراتی شرکت رقمی بیش از 150 هزار تومان برای هر تن خواهد بود. اما شرکت در اطلاعات کنفرانس خبری خود، میزان صادرات در نیمه اول سال مالی 98 را 40700 تن با درآمدزایی 3.6 میلیارد تومانی را اعلام کرده‌است. رقم فوق، نرخ ناچیز 88 هزار تومان برای هر تن سیمان صادراتی را نشان می‌دهد که خبر از تشدید هزینه‌ها یا مدیریت ضعیف هزینه‌ها می‌دهد. خاطرنشان می‌شود افزایش سهم تولید و فروش به علت تقسیم هزینه‌های سربار تولیدی، منجر به کاهش قابل توجه بهای تمام شده هر تن سیمان و افزایش معنادار حاشیه سود ناخالص شرکت می‌شود.