ریزش موقت بورس؛ اوج‌گیری ناکام دلار؟

16:25 - 1400/01/18
همچنان التهاب اقتصاد کشور را فراگرفته است. این موضوع در رده‌های مختلف مشاهده می‌شود. استیضاح وزیر اقتصاد توسط مجلس و همچنین طرح استیضاح وزیر صنعت در ایجاد نگرانی میان فعالان اقتصادی موثر بود. علاوه بر این سوال نمایندگان مجلس از رئیس‌جمهور نیز توجه معامله‌گران سهام را جلب کرده است.
ریزش موقت بورس؛ اوج‌گیری ناکام دلار؟

دنیای بورس: نرخ هر دلار آمریکا در بازار امروز بار دیگر به بیش از 11 هزار تومان رسید. در ادامه نرخ دلار افت موقت تا 10800 تومان و رشد دوباره تا مرز 11 هزار تومانی را تجربه کرد. افسار قیمت سکه نیز همچنان در دستان دلار است و در آخرین معاملات تا ساعت 18 به 4 میلیون و 50 هزار تومان رسید. در معاملات امروز بازار سهام نیز شاخص کل بورس تهران افت بیش از 3408 واحدی (افت 2.4 درصد) را تجربه کرده است. عوامل متعددی از جنبه سیاسی و اقتصادی بر التهاب بازارها اثرگذار هستند.

التهاب سیاسی بازارها؟

اقتصاد کشور از سال‌ها قبل پتانسیل ورود به وضعیت بحرانی را به جهت سیاست‌های ناکارآمد در بخش اقتصادی داشت. در این میان التهاب سیاسی داخلی از اوایل دی بهانه‌ای بود تا بازارهای مالی به این موضوع واکنش نشان دهند. فضای ملتهب سیاسی باعث شد تا واقعیت‌های اقتصاد کشور خود را نشان دهند. گرچه تحریم‌های آمریکا و نزاع سیاسی داخلی در ایجاد  التهاب در اقتصاد کشور موثر بوده اما به هیچ وجه نمی‌توان اثر سیاست‌های ناکارآمد اقتصادی را در سالیان دراز گذشته نادیده گرفت.

در این خصوص سیاست دستوری ارز و رانت‌های سنگین این بخش کافی بود تا بر شدت موج تورمی داخلی افزوده شود. همچنان اصرار بر اجرای سیاست‌های دستوری در بورس کالا وجود دارد و رانت کالایی جایزه‌ای است که دولت به نام حمایت از تولید و صنایع پایین‌دست در اختیار دلالان قرار می‌دهد؛ رانت‌های موجود تا حدی جذاب است که حتی صنایع پایین‌دستی را به تعطیلی تولید و استفاده از رانت ترغیب می‌کند. سیاست ناموزون تا حدی مضر است که تولیدکنندگان بعضا بزرگ صنایع پلاستیک داخلی دسترسی به مواد اولیه مورد نیاز خود (پلیمر) ندارند. در حالی‌که سیاست‌گذار با بهانه‌هایی مانند حمایت از صنایع پایین و مهم‌تر از آن جلوگیری از افزایش قیمت‌ها و تشدید موج تورمی سیاست‌های رانتی را اعمال می‌کند اما به نظر می‌رسد از عواقب این نوع سیاست‌گذاری یعنی کسری کالا در جامعه و احتمال کمبود شدید برخی از کالاها آگاه نیست. در این خصوص بسیاری از فعالان اقتصادی فروش خود را متوقف کرده‌اند. حضور در بازارهای بزرگ از صنف‌های مختلف می‌تواند این موضوع کاملا نشان دهد.

رفت و برگشت دلار

دلار در معاملات امروز در ابتدا تا نزدیکی 11200 تومان رشد کرد در ادامه اما مسیر نزولی را در پیش گرفت. تب و تاب دلار در نزدیک مرز 11 هزار تومانی مشاهده می‌شود و ریسک ایجاد کف حمایتی روی سطح جدید با ثبات قیمت در کانال وجود دارد. هیجان امروز بازارهای ارز و بورس کاملا مشهود بود. همچنان بهانه‌جویی دلالان ارزی برای دامن زدن به رشد نرخ دلار محسوس است و از سمت دیگر اجرای ناقص سیاست ارزی توسط سیاست‌گذار فضا را ملتهب نگه داشته است. طول عمر تحلیل و پیشبینی‌ها در بازار کنونی ارز به کمتر از یک روز رسیده است و ابهامات موجود چندان امکان ارائه تحلیل بلندمدت را نمی‌دهد.

از طرفی دولت در اجرای سیاست‌های اقتصادی از ابتدای سال گام‌های اشتباهی برداشت و در شرایط کنونی با وجود اصلاح اخیر سیاست‌ها اما همچنان مکانیزم کنترل نوسانات چندان موثر نبوده است. یکی از دلایل این موضوع عدم تشکیل «بازار» در معنای واقعی برای سرکوب سفته‌بازان است. از سوی دیگر تنها عاملی که می‌تواند بر شدت التهاب فضا بیافزاید شوک‌های سیاسی است که با تلاش دولت در جبهه‌های مختلف این امید وجود دارد که اثر این شوک‌ها خنثی شود. با این حال سیاست‌های اقتصادی که بر هیجان موجود دامن می‌زنند می‌تواند سوخت دوباره رشد نرخ دلار باشد. به عقیده بسیاری از کارشناسان نرخ دلار در جایی قرار گرفته است که اثر عوامل اقتصادی را پیش‌خور کرده (لبه پرتگاه) و همین موضوع باعث می‌شود که حتی ایجاد کورسوی امیدی از کاهش تنش‌های سیاسی افت پرشتاب دلار را به همراه داشته باشد.

بر این اساس دلار به دنبال تشدید التهاب در فضای اقتصادی کشور و با چاشنی تنش‌های سیاسی داخلی و بین‌المللی می‌تواند مسیر صعودی را در پیش بگیرد و از سوی دیگر فضا برای ریزش دلار با تکمیل سیاست‌های ارزی اخیر و همچنین نشانه‌ها از موفقیت کشور در سیاست بین‌المللی می‌تواند ریزش دلار را به دنبال داشته باشد. گرچه می‌توان تخمینی از رویه نرخ دلار در بخش‌های مختلف داشت اما شدت عدم قطعیت‌ها و موج اخبار چنان بالا است که این پیشبینی‌ها می‌تواند به صورت روزانه تغییر کند. در نتیجه تنها باید مسیر روزانه این عوامل را دنبال کرد. در این خصوص گزارش‌های روزانه پیش‌نگر بازار آتی که اطلاعاتی از بازار سکه و دلار و قراردادهای آتی سکه و زعفران را دارا است می‌تواند در شناسایی اخبار اثرگذار موثر باشد.

چرا سیاست‌گذار با مفهوم بازار مشکل دارد؟

یکی از مکانیزم‌هایی که برای کنترل نوسانات شدید قیمتی می‌توان استفاده کرد اعتماد به مکانیزم بازار است. برای مثال سیاست دولت در 5 ماه نخست سال در بخش ارز دقیقا خلاف این موضوع بود و کنترل دستوری ارز تنها بر میزان رانت در اقتصاد کشور افزود و به صورت همزمان پخش ارز ارزان‌ و به دنبال آن رانت سنگین شدت نوسانات و رشد قیمت‌ها را تشدید کرد. این موضوع در بازار خودرو و همچنین بازارهای کالایی نیز شنیده می‌شود.

همچنان اصرار بر توزیع ارزان کالاهای پایه مانند فولاد، محصولات پتروشیمی و سایر موارد نه‌تنها از شدت التهابات نمی‌کاهد بلکه با تحریک تقاضای سفته‌بازی حال و روز کنونی را در اقتصاد کشور رقم زده است. عده‌ای نیز از این سیاست‌ها حمایت می‌کنند و در رسانه‌های مختلف با عنوان صنایع پایین‌دست به دفاع از رانت کالایی می‌پردازند. نکته‌ای که وجود دارد هر صنعتی به دنبال حداکثر کردن سود خود است و در نتیجه از هر چانه‌زنی برای افزایش سود استفاده می‌کند. اما این تفکر که صاحب صنایع پایین‌دست که بعضا خود را در تریبون‌های مختلف دلسوز مصرف‌کننده مطرح می‌کنند از میزان سود خود می‌زنند تصور کاملا اشتباهی است. اثر رانت‌های سنگین (ماهیانه تا بیش از 2 هزار میلیارد تومان) این است که بعد از مدتی صنایع پایین‌دست به دلال تبدیل می‌شوند و همچنان در لباس حمایت از مصرف‌کننده به دنبال منافع خود هستند.

این موضوع می‌تواند تمامی افراد را دربربگیرد و هر شخصی به انتخاب میان گزینه‌های خود می‌پردازد و طبیعتا به دنبال شرایطی می‌رود که بیشترین منفعت شخصی را داشته باشد. در حالی‌که سطح سواد اقتصادی در کشور اندک است اظهارنظرهایی که میان عموم منطقی بوده و خواهان دارد در واقعیت کاملا با «علم اقتصاد» در تناقض است. در این شرایط نباید انتظار ارجحیت دادن منافع اجتماعی به منافع شخصی را داشت. طرح چنین مواردی به طور کلی با سرانه مطالعه کشور در تناقض است.

چرا دلار همچنان رشد می‌کند؟

در این خصوص مفهوم «بازار» نکته‌ای است که به نظر می‌رسد حتی سیاست‌گذار از درک آن درمانده است. برای مثال از سیاست ارزی دستوری عقب‌ نشستند و به سمتی بازار آزاد ارز برای تعیین غیردستوری ارز پیش رفتند. با این حال نگاهی وضعیت بازار ثانویه حاکی از این موضوع است که همچنان ارتباط بازار آزاد با بازار ثانویه قطع است. در این شرایط مدیران اقتصادی کشور عنوان می‌کنند که نرخ ارز در بازار ثانویه بالا است و پایین می‌آید اما همچنان این موضوع در نظر گرفته نمی‌شود که علت رشد نرخ دلار چیست؟

همان‌طور که اشاره شد  بخش قابل توجهی از رشد دلار در ماه‌های اخیر به دنبال هراس و افزایش تقاضای سرمایه‌گذاری بوده است در حالی‌که بازار ثانویه در اثرگذاری و ایجاد شوک به نرخ دلار بازار آزاد درمانده است دقیقا می‌تواند سیگنال معکوس از بازار آزاد به بازار ثانویه ارسال شود. در نتیجه اگر شوک سیاسی دوباره به بازار آزاد برسد در این شرایط نرخ دلار در بازار آزاد می‌تواند بار دیگر مسیر صعودی را در پیش بگیرد و برخلاف تصور سیاست‌گذار که نرخ دلار در بازار آزاد از بازار ثانویه سیگنال می‌گیرد و مسیر کاهشی را در پیش می‌گیرد این نرخ دلار در بازار ثانویه است که به دنبال نرخ دلار آزاد در بازار حرکت می‌کند.

بر این اساس برخلاف صحبت‌های روز نخست رئیس جدید بانک مرکزی بازار ارز مفهوم چندانی از بازار مشاهده نمی‌شود. همچنان بازار به دو بخش تقسیم شده است که در سمت تقاضا تعداد معدود و در سمت عرضه نیز تعداد معدودی حضور دارند. گرچه بخش عمده معاملات ارزی کشور در این بخش انجام می‌شود اما بازار سیاه همچنان برقرار است و نمی‌توان از معاملات این بخش چشم‌پوشی کرد. اگر با خیال مکانیزم بازار به سمت تشدید انحصار در سمت تقاضا و اجبار به عرضه حرکت کنیم، حتی احتمال تشدید التهاب در بازار وجود دارد. تشکیل بازار واقعی شاید نتواند اثر شوک‌های سیاسی و غیراقتصادی را خنثی کند اما می‌تواند از شدت ضربه بکاهد. بازار ثانویه محلی برای تقاضای مصرفی (آن هم نه صورت کامل) و بازار آزاد به محلی برای تقاضای سرمایه‌گذاری و همچنین تقاضای مصرفی که از بازار ثانویه تامین نمی‌شود تبدیل شده است.

جای تعجب نیست زمانی‌که سیاست‌گذار کلان که باید تسلط کافی بر اقتصاد داشته باشد از مکانیزم‌های این‌چنینی برای کنترل بازار استفاده می‌کند برخی از وزارت‌خانه‌ها مانند وزارت صنعت از نرخ‌گذاری دستوری و توزیع رانت کالاهای پایه حمایت می‌کنند.

بورس به مسیر صعودی بازمی‌گردد؟

بورس در معاملات دیروز به دنبال نگرانی‌های سیاسی و بی‌اعتمادی به رویه سیاست‌گذاری مسیر نزولی را در پیش گرفت. از نکات جالب توجه طول عمر اندک سیاست‌گذاری‌ها به غایت اثرگذار بر معاملات سهام است. نرخ خوراک گروه بزرگی مانند پتروشیمی‌ها با دو بخشنامه در کمتر از 48 ساعت دو بار کاملا تغییر کرده است. این تناقضات تنها فضای بی‌اعتمادی را تشدید می‌کند. این بخشنامه بر گروه‌های پالایش نفت، پتروشیمی و همچنین تولیدکنندگان روانکار و قیر اثرگذار است. در حالی‌که سهام در شرایط کنونی از نظر بنیادی ارزندگی قابل توجهی را از خود نشان می‌دهند و با وجود سیاست‌های متناقض سیاست‌گذار اگر ریسکی متوجه فروش محصولات شرکت‌ها نباشد انتظار توقف سهام در مسیر نزولی و چرخش قیمتی سهام وجود دارد.

.